دلنوشته مسافر ساسان در مورد جشن گلریزان 1404
به نام آفریدگارعشق
اینجا مردان، زنان و انسانهای بزرگی گرد هم آمدهاند که فریاد رهایی را سر بدهند آن هم از عشق و جان خویشتن!
برای رهایی، برای نجات، برای پرواز به همت مردانی نیاز بود که آمدند و مجموعهایی از عشق، آزادی، شادابی و سلامتی را بنیان گذاشتهاند و این اقدامات مژده رویش بهار بود که داوطلبان آزادی و رهایی را به دامان سرسبز خویش کشاند
و اینک رهایی؛
رهاورد انسانهای بزرگ برای هم نوعان خود میباشد و این امید شگفت هر لحظه بارورتر میگردد
آنقدر این راه سبز را ادامه دهند تا طومار بر دام افتادن انسان در هم پیچیده شود
عشق به زندگی سالم، در متن جان نوع انسان نهادینه گردد و جهان سرشار از زیبایی، رهایی و عشق خواهد بود و هیچ کودکی در حسرت تندرستی پدر اشک نخواهد ریخت
رودها جریان مییابند و درختان رویش سبز خویشتن را جشن میگیرند و فصلها همه تبدیل بهاران خواهند گشت و عشق و رهایی حاکم مطلق زندگی انسان خواهند شد و این رویایی دست نیافتنی نیست، یک شعار زیبا نیست بلکه حقیقت انکار ناپذیر است که با تلاش و اراده وسعت خواهد یافت و تنها امیدواری و تلاش میتواند ما را به پیروزی برساند.
امروز با افتخار گرد آمدهایم تا برگ زرین دیگری از کارنامه انسان ساز کنگره ۶۰ را رقم بزنیم و به گوش تمام جهان و تمامی انسانها نجوا نماییم که همت و اراده و عشق پیروزِ نهایی زندگی انسانها هستند.
تایپ، ویراستاری، عکس و ارسال: مسافر سجاد رهجوی راهنما مسافر علیرضا
دلنوشته: مسافر ساسان رهجوی راهنما مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
98