به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان محمد رضا هستم یک مسافر:
گلریزان… جایی که عشق جاری میشود؛ نقطهای که انسانها از سر معرفت و قدردانی، نه از روی اجبار، دست در جیب دلشان میکنند و چراغی برای فردای دیگران میافروزند. برای من، گلریزان فقط یک مراسم نیست؛ یادآوریِ زنده و روشنِ تمام لحظاتی است که کنگره دستم را گرفت و مرا از تاریکی عبور داد.

حدود ۹ سال و هشت ماه از روزی میگذرد که قدم در کنگره گذاشتم؛ روزی که هنوز باور نداشتم میتوان دوباره ایستاد و زندگی را از نو ساخت. اما نوری بود، صدایی بود، راهی بود… و آن راه، با دستان مهربان راهنمای عزیزم، آقای محمدرضا کرمی آغاز شد؛ کسی که فقط راه را نشانم نداد، بلکه معنای واقعی زندگی، رهایی و انسانیت را برایم بازتعریف کرد.
در این مسیر بود که فهمیدم «خدمت»، فقط یک واژه نیست؛ یک منبع انرژی است. انرژیای که وقتی جریان پیدا میکند، انسان را از درون میسازد. و درست همینجاست که لژیون سردار برای من معنا پیدا کرد…
لژیون سردار جایی است که انسان یاد میگیرد بخشیدن فقط از مال نیست؛ بخشیدن یعنی ساختن، امید دادن، آینده ایجاد کردن. در این لژیون آموختم که هر مشارکت کوچک من، میتواند فردا را برای یک تازهوارد روشنتر کند. جایی است که انسان نه برای نمایش، بلکه برای رشدِ درونی قدم برمیدارد؛ جایی که هر عضو، به اندازهی ظرف وجودیاش، چراغی روشن میکند و جادهای برای دیگران هموار میسازد.
امروز که خداوند مرا لایق دید تا در جایگاه عضو لژیون سردار خدمت کنم، میدانم این مسیر نه از روی توان مالی، بلکه از روی توان قلبی آغاز شد. آنجا بود که فهمیدم: اگر کنگره مرا ساخت، من هم وظیفه دارم بخشی از سازندگی کنگره باشم.
.jpg)
اما آنچه امروز مرا به نوشتن این دلنوشته وامیدارد، گلریزان است؛ حرکتی که در آن، انسانها برای گسترش عشق، معرفت و امید در کنار هم میایستند. گلریزان یعنی سهم داشتن در ساختن فردایی بهتر . یعنی سپاسگزاری جاری از نعمتی که روزی به ما عطا شد. یعنی تداوم نور… تا دیگری هم مسیرش را پیدا کند.
من امروز در گلریزان میایستم؛ نه از سر وظیفه، نه برای دیده شدن، بلکه از سر عشق… به احترام راهسازیهای آقای مهندس، و به عشق و ارادت به راهنمای عزیزم، آقای محمدرضا کرمی و از سر ایمان به اینکه لژیون سردار یکی از زیباترین مسیرهاییست که انسان میتواند برای ساختن آینده انتخاب کند.
باشد که نوری که امروز در *گلریزان* میافشانیم، فردایی روشن برای انسانی دیگر بسازد… و باشد که نام و یادِ *گلریزان* تا همیشه در قلبهایمان جاری بماند.
به قلم: راهنما مسافر محمدرضا
نتظیم و ارسال: مسافر سعید ( مرزبان خبری)
- تعداد بازدید از این مطلب :
126