پنجمین جلسه از دوره اول سری جشنهای هفته گلریزان همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی راهنمای محترم، دنور همسفر مصطفی، نگهبانی مرزبان محترم، پهلوان همسفر قاسم و دبیری راهنمای محترم، دنور همسفر مهدی با دستور جلسه «گلریزان» شنبه ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مصطفی هستم یک همسفر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا این جایگاه را در جشن گلریزان تجربه کنم. در مورد دستور جلسه بخواهم دِلی صحبت کنم، همان جمله معروف که میگوید: «چیزی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.» این چند سالی که در کنگره بودم، درست است که در کنگره مصرفکنندهها میآیند و درمان میشوند، اما در اصل کسانی که رها میشوند، چه مسافر و چه همسفر؛ از یک جایی به بعد دیگر مصرفکننده بهحساب نمیآیند و تولیدکننده میشوند و این تولیدکننده بودن، فقط مسائل مالی نیست. اولین ابزار، نوشتن است. به قول آقای مهندس: «هر هفته که شما سیدی مینویسید، انگار یک کتاب را خواندهاید.» برای خود من هم همینطور بوده؛ پس ما در اصل یک تولیدکننده هستیم. این مسئله از قانون یازدهم شروع میشود؛ وقتی سبد جلوی من قرار میگیرد. بخواهم از تجربه خودم بگویم: تولد راهنمای خودم که میشد، پاکت نمیدادم. جشن دیدهبان، جشن ایجنت و مرزبان، هیچ اقدامی نمیکردم. یک خاطره بگویم: یک سال جشن راهنما بود، هیچکس به من پاکت نداد. بعد فهمیدم خودم هم پاکت نداده بودم؛ چون آموزش نگرفته بودم. این جشن گلریزان برای من است تا یاد بگیرم بیتفاوت نباشم. اگر قانون یازدهم از جلوی من عبور میکند، حداقل مبلغ را داخل سبد بگذارم. مهم این است که یک قدم کوچک بردارم تا نسبت به موضوع بیتفاوت نباشم. یکی از برکات آموزشهای کنگره همین بود. در همین کنگره بعضی هستند که زمینهای زیادی دارند؛ اما هیچ کمکی به کنگره نمیکنند.

کسی که مصرفکننده میشود، بهواسطه مصرف، تصمیمات اشتباه میگیرد و تبدیل میشود به کارتنخواب و خانوادهاش را از دست میدهد. این برای ما هم مصداق دارد. منِ همسفر قبل از کنگره چگونه تصمیم میگرفتم؟ چگونه فکر میکردم؟ اصلاً تفکری وجود داشت؟ اگر مقداری پول داشتم حالم خوب نبود، اگر دانشگاه قبول میشدم هم حالم خوب نبود؛ همیشه یک چیزی کم داشتم. کنگره به من تفکر درست و رفتار صحیح در جامعه را یاد داد. هفده سال است در کنگره هستم. اگر تغییر نمیکردم، در خانواده یا مسائل مالی، باید در مسیرم شک ایجاد میشد. کنگره به من یاد داد در برابر آموزشها بیتفاوت نباشم. به قول آقای مهندس: «هرچقدر دایره جهل پهناور شود، مسئولیتناپذیری بیشتر میشود.» گلریزان یعنی مسئولیت. وقتی مسئله مالی برایم پیش آمد، بیشتر تلاش کردم آن را حل کنم و فهمیدم توانایی من بسیار بیشتر است. زمانی برای صد هزار تومان هم لَنگ بودم، اما امروز به لطف کنگره، دیگر این مبالغ برایم موضوعی نیست. «لژیون سردار» برای من یادآوری است؛ اینکه امروز در مشهد هشت شعبه و در شهرستانها نیز نمایندگی وجود دارد، نتیجه کمک کسانی است که بیتفاوت نبودند.به بعضی دوستان گفتهام: وقتی میتوانی از مبلغ شش میلیون عبور کنی، یعنی قدرتش را داری و آن پول برای توست. این مسئله مالی یک نوع خدمت است و در زندگی بیرون از کنگره نیز تأثیر زیادی داشته است. دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ اکنون باید ما بکاریم تا دیگران بخورند. در سیدی «فراز و نشیب» میگویند یک پروانه چقدر قدرت دارد که هوا را جابهجا کند؟ همان پروانه در هستی اثر میگذارد. ما نیز هر حرکتی انجام میدهیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، در هستی تأثیر ایجاد میکند. من در حد یک دنور درک کردهام؛ قطعاً پهلوانی که کنار من است بیشتر درک کرده، پهلوان مرتضی بیشتر درک کردهاند و هرکس به اندازه درک خود مبلغ میدهد. همیشه میگویم: امسال باید با پارسال فرق کند. این تغییر در گروه همسفران آقا نیز اثر میگذارد و جمله آخر: اگر تفکر ما سالم باشد، عشق ما، زندگی ما، حال جسمی و روحی ما نیز سالم میشود. ممنون از شما عزیزان که با سکوتی زیبا به صحبتهای من گوش کردید.
دعای پایان جلسه

برای مشاهده گزارش کامل جشن گلریزان بر روی این لینک کلیک کنید.
تهیه گزارش:
مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر علیرضا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال خبر: همسفر حسین (لژیون یکم)
سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
490