جلسه دوم از دور سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی کارون اهواز با استادی مسافر جعفر، نگهبانی مسافر سهند و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی نهم و تأثیر آن روی من » در روز یکشنبه مورخ دهم آبان ماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان جعفر هستم مسافر. «وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالا و بالاتر میرسد، آن نقطهٔ تحمل پیدا میشود».خب، من میخواهم چیزی بگویم دربارهٔ وادیها و کتاب عشق.
کتاب عشق چهارده وادی برای رسیدن به عشق دارد. این کتاب دومین کتاب از منابع آموزشی کنگره ۶۰ است که آقای مهندس دژاکام صرفاً به این خاطر آن را به رشتهٔ تحریر درآوردند که قوانین زندگی، اصول زندگی و بهقولمعروف مسائل جهانبینی، کاملاً همراه با قوانین الهی در این کتاب بیان شده است.این کتاب برگرفته از قوانین مختلفی است که همگی در راستای قوانین الهی و نشأتگرفته از قرآن هستند.همانطور که کموبیش همه اطلاع دارید، این کتاب چهارده وادی دارد.
چهار وادی اول شامل وادیهای تفکر هستند.یعنی هر تازهواردی که به کنگره میآید یا هرکسی که شروع میکند به خواندن این کتاب، وقتی این چهار وادی را بخواند، افکارش متمرکز میشود و بهقولمعروف حضور ذهنی پیدا میکند تا بتواند سایر وادیها را از وادی پنجم به بعد طی کند و به خودشناسی برسد.
این کتاب در مورد خودشناسی است.
ما میگوییم سفر دوم، سفری از قطع مواد تا رسیدن به خود است.بنابراین وقتی این کتاب را بخوانیم خودشناسیمان کامل میشود.
در این مسیر دربارهٔ علم زندگی صحبت میکنیم؛ علمی که از همهٔ علوم بالاتر است، چون اگر نتوانیم زندگی کنیم و نگرش و افکار و دیدگاهمان را نسبت به مسائل تغییر دهیم، در زندگی دچار ضربههای شدیدی خواهیم شد.
وادی پنجم که آغاز حرکت است میگوید: «در جهان ما، تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن کامل میشود.» یعنی حالا باید افکار را از قوه به فعل درآوری. هرچه در ذهنت بوده، حالا باید عملیاش کنی. در وادی ششم میگوید: «عقل را در قالب فرمانده اجرا کن.» تا قبل از ورود به کنگره، بر ما مواد حاکم بود؛ افکار و جسممان تحت تأثیر مواد بود و از عقل فرمان نمیگرفتیم. حالا این وادی میگوید عقل را فرمانده کن، حکومت مواد را کنار بگذار و هر تصمیمی را از کانال عقل بگیر. وادی هفتم دربارهٔ رمز و راز راه است و برداشتهایی که هرکس از آن دارد. در کنگره ۶۰ راه برایمان مشخص شده، اما برداشت هر فرد متفاوت است؛ یکی برداشت مثبت دارد و در مسیر مستقیم به هدف میرسد، دیگری برداشت منفی میکند و دچار لغزش میشود. در وادی هشتم راهنمایان مطرح میشوند. وقتی راهنمایی شدی، شروع به حرکت میکنی تا مسیر درست را بیابی و به خواستهات برسی. اما وادی نهم چه میگوید؟ میگوید اگر میخواهی در این مسیر حرکت کنی، باید نقطهٔ تحملت را بالا ببری. نقطهٔ تحمل در انسانها متفاوت است؛ بهواسطهٔ سیستم فیزیولوژی بدن، یکی ضعیف است، یکی قوی. اما در کل، تمام موجودات هستی—انسان، جانور، گیاه و نباتات—دارای نقطه تحملاند. اگر از حد ظرفیت عبور کنند، سر به آشوب میکشند. مثلاً اگر پارچهٔ آبی را بیش از ظرفیتش از آب پر کنیم، میشکند. در انسان هم همین است؛ کسی که بیش از گنجایشش غذا میخورد، دچار دلدرد و ناراحتی میشود. این دستور جلسه در واقع با دستور جلسهٔ «ظرفیت و مسئولیت» بیارتباط نیست و تا حدی با آن تداخل دارد. برای رسیدن به نقطه تحمل باید دو مورد را رعایت کنیم:
۱. تکرار منظم موضوعات و دوم رعایت پروسهٔ زمانی مشخص برای تقویت تحمل.
در عالم هستی هم همهچیز از اضداد تشکیل شده: آب و آتش، عشق و نفرت، بیماری و سلامت.زیرا مبنای هستی بر اساس اضداد شکل گرفته است.
در کنگره ۶۰، تازهوارد سه جلسه مشاوره میشود و بعد سفر درمان را آغاز میکند.
آرامآرام پیش میرود تا نقطهٔ تحمل در او ایجاد شود. راهنما نیز متناسب با ظرفیت رهجو، میزان دارو را تنظیم میکند تا بدون تخریب به تعادل برسد.در پایان میخواهم بگویم: نقطهٔ تحمل هم در امور مثبت و هم در امور منفی وجود دارد.
در دوران مصرف، نقطهٔ تحمل من نسبت به مواد بهتدریج بالا رفت؛ از یک گرم به پنج گرم رسید. در کارهای منفی، بالا بردن نقطهٔ تحمل آسان است چون نیازی به دانایی ندارد. اما در کارهای مثبت، نیاز به آموزش، نگرش و افزایش دانایی است.
در مشاغل و کارهای مثبت، نقطهٔ تحمل تنها زمانی بالا میرود که دانایی افزایش یابد و آموزشها تکرار شود.
متشکرم از اینکه به من توجه کردید.
گروه سایت نمایندگی کارون
- تعداد بازدید از این مطلب :
141