ششمین جلسه از دوره پنجاه و دوم کارگاههای صبحگاهی عمومی کنگره۶۰، نمایندگی پارک لاله، به استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه "وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود." روز پنجشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۴ ساعت ۶ صبح آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:

از خداوند بابت اینکه به من نیرو داد تا بتوانم این جایگاه خدمتی را تجربه کنم تشکر می کنم. از نگهبان و دبیر جلسه و گروه مرزبانی و ایجنت محترم پارک لاله تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار بنده قراردادند و بنده را دعوت کردند. صبح که به پارک آمدم و خدمتگزاران را در حال آماده سازی جلسه امروز دیدم و با توجه به اینکه من بعد از ظهرها برای رفتن به منزل از این محل عبور میکنم و در زمان غروب بیشتر افراد در این مکان در حال مصرف موادمخدر هستند و فضای پارک در صبح و غروب بسیار متفاوت است و به این مطلب در فکر خود رسیدم که افراد هستند که به مکان شخصیت میدهند.
صبح پارک واقعا صبح زیبایی است. عمده مصرف من شیشه بود و خواب خیلی نامنظمی داشتم و یک ماه از سفر اول من گذشت که توسط راهنما و هم لژیونی هایم با پارک لاله آشنا شدم و پارک لاله موجب شد تا در لژیون ماندگار شوم و خواب من تنظیم شد. امیدوارم پیام پارک لاله به گوش همه عزیزان برسد.
در مورد دستور جلسه، وادی نهم بیان میکند که وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود. در باطن وقتی که به این دستور جلسه عمیق فکر میکنم متوجه میشوم که اساس کار کنگره همین است و من با شرایطی بدی که وارد کنگره شدم نسبت به خیلی از اتفاقهای زندگی خودم نقطه تحمل نداشتم و کوچکترین مطالب ساده باعث به هم ریختگی من میشد و در من درگیری ایجاد میکرد. زمانی که تفکر میکنم که چرا امروز من این درگیریها را ندارم به این نتیجه میرسم که دلیل آن کسب دانش و آگاهیهایی است که من در مسیر کنگره کسب کردهام و ذرهذره دانش من افزایش پیدا کرده است. مثال دانه گندم که در دل تاریکی کاشته میشود و آرامآرام جوانه زده و از دل خاک بیرون آمده تا به روشنایی برسد و رشد کند. خواست کوچکی در دل من وجود داشت و اون خواست تبدیل به نیرو شد و توانستم رشد کنم و جوانهای نازک شدم و کنگره به من کمک کرد و آرامآرام رشد کردم و به مرحله ای رسیدم که توانستم ریشه در خاک بدهم و از خودم مراقبت کنم و همه این مراحل به بالا رفتن نقطه تحمل من منجر میشود.
در سفر اول کم شدن پلهها با کسب و افزایش آگاهی بسیار شیرین بود و در سفر دوم این آگاهیها برای برطرف کردن مشکلات بسیار کمک میکند و این مسیر همچنان ادامه دارد. انتظار در کنگره از همه مسافران است که برای رسیدن به اوج کمالات باید خدمتگزار باشیم و انتقال آموزشها و آگاهیها را انجام دهیم و در گلریزان اگر گل ریخته نشود هیچ وقت به میوه تبدیل نخواهد شد. هم درخت لذت میبرد و هم دیگران نیز از میوهها لذت میبرند. من در کنگره متوجه شدم که این وادیها باید من را به جایی برساند که بتوانم در تمامی مسایل بازیگر و خدمتگزار خوبی باشم و با آگاهی تمام توان خود را بگذارم. پارک لاله نمایندگی قوی است و بچهها در هفته آینده بهترین عملکرد خود را خواهند داشت.

تنظیم و ارسال: مسافر علیرضا
مرزبان کشیک: مسافر حسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
279