جلسه هشتم از دوره چهل و پنجم کارگاههای آموزشی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه «وادی نهم و تاثیر آن روی من» در روز چهارشنبه 14 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خدا را شاکرم باز هم این اجازه نصیبم شد تا در این جایگاه حضور پیدا کنم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
پیرو دستور جلسه باید عرض کنم که مواجه بنده با این وادی در طول سفر اول، این بود که گویی همیشه پارامتر زمان در حال گوشزد کردن مطالبی مهمی به من بوده است. من که سالها غرق در مصرف موارد بودم، متاسفانه گنجایش زیادی را برای مواد در زندگی و جسم خود ایجاد کرده بودم. یعنی نقطه تحمل را در جهت منفی برای خود ایجاد کرده بودم.
نقطه تحمل در جهات منفی به این صورت بالا می رود که یک روزی، یک جایی، چشم خود را باز میکنی و تازه متوجه می شوی که چقدر از ارزش ها و صراط مستقیم فاصله گرفته ای. این که به مرور زمان به یکباره متوجه می شوی با زندگی خود چه کرده ای و کجا قرار گرفته ای؛ درست مانند خودم که هیچ گاه به ذهنم هم خطور نمی کرد روزی سر از بدترین شرایط در می آورم.
اینکه به واسطه مصرف مواد مخدر نشست و برخواست با کسانی را تجربه کنم که هزاران سال هم ممکن نبود در شرایط نرمال جسمی با این افراد ارتباطی داشته باشم و یا جاهایی را تجربه کنم که هیچ گاه حاضر نبودم در حالت طبیعی خود، به آن مکان ها رفت و آمدی داشته باشم. غافل ازین که نقطه تحمل من در جهت منفی بالا رفته بود و خود متوجه این امر نشده بودم.
امروز که به لطف پروردگار به این آگاهی رسیده ام، مدام در تلاش برای بالا بردن نقطه تحمل خودم در مسائل مثبت و ارزشی هستم؛ از اول صبح که چشم باز میکنم و برای روزمرگی های زندگی خودم از خانه بیرون می روم، هر قدمی که بر می دارم در حال تغییر نقطه تحمل خودم هستم. اگر امروز کار خوبی انجام می دهم، فردا کار بهتری انجام خواهم داد. از کوچکترین کارها می توانیم الگویی برای کارهای بهتر بسازیم؛ از یک محبت کوچک به فردی، از یک لبخند و یا انتقال حسی خوب به دیگران از یک کمکی کوچک که باعث ایجاد خوشحالی فردی می شود و یا حتی یک سلام ساده.
با همین کارهای بسیار کوچک، نه تنها حال خود را تغییر می دهیم، بلکه حس و حال دیگران هم تغییر می کند؛ و با این الگوی ساده تلاش می کنیم فرداروز بهتر از دیروز باشیم و برای دنیای پیرامون خود مفید تر واقع بشیم.
درسی که من از وادی نهم می گیرم، درس مداومت در زمان است؛ اینکه من اگر چیزی را می خواهم، باید برای رسیدن به آن چیز همیشه در تلاش باشم و به مرور زمان در این صفات خوب، بهتر و بهتر شوم.
در آخر صحبت های خود لازم است یاد آور شوم که هفته گلریزان بسیار نزدیک است و لژیون سردار، خود بخش مهمی از سنجش ما در خصوص ظرفیت و نقطه تحمل ماست. هر قدمی که ما در روز گلریزان بر می داریم چندین قدم خود را به صفت زیبای بخشندگی نزدیک تر می کنیم.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر فرهاد از لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
61