دهمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای سه شنبه با استادی: پهلوان علی، نگهبانی: مسافر امیر و دبیری: مسافر محمد، با دستور جلسه «وادی نهم و تاثیر آن روی من» مورخ ۱۴۰۴/۰۸/13 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دوستان عزیز، سلام. علی هستم، یک مسافر. در ابتدا، صمیمانهترین سپاسهایم را تقدیم میکنم به نگهبان و دبیر جلسه، همچنین به مرزبانان محترم و ایجنت گرانقدر. تشکر ویژه دارم از آقای محمد که مسئولیت اداره جلسه را به من سپردند تا فرصت آموزش و خدمت کردن فراهم آید.
دستور جلسه امروز، «وادی نهم» است؛ یکی از وادیهای بسیار مهم که به حق جزو قوانین الهی به شمار میآید. همانطور که میدانیم، وادیها در کتاب «چهارده وادی برای رسیدن به آرامش» (یا همان کتاب عشق)، نقشههایی برای بهتر زیستن به ما نشان میدهند. در آغاز این کتاب آمده است: «برای خروج از نگرانی و پریشانی، باید حرکت کرد و کاری انجام داد.» وادی نهم نیز دقیقاً بر همین نکته تأکید دارد.
من، با جهل و نادانی خودم، بندهایی به دست و پایم بسته بودم که مانع بهرهمندی واقعی از زندگی میشد. اما وادیها آمدهاند تا قوانین هستی را به ما بیاموزند و یاری دهند تا از تاریکی خارج شویم و زندگی بهتری را تجربه کنیم. در واقع، تمام آموزشهای کنگره به این برمیگردد که من بتوانم زندگی کنم و اجازه دهم دیگران هم زندگی کنند.
وادی نهم با پیامی پرمفهوم آغاز میشود. هر بار که این پیام را میخوانم، از زاویهای تازه به آن مینگرم و مفهوم جدیدی را درک میکنم. برای کسی که تازه وارد این جهان شده، این پیام یعنی ورود به جهانی بدون مواد، جهانی بدون اعتیاد. اما برای سفر دومیها، همین پیام مفهوم عمیقتری دارد: یعنی «تجربهٔ دوبارهٔ تولد»، تجربهٔ جهانی نو.
در این پیام آمده است: «بر شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطهی عمل حرکت نمایید و بر زمین و سما [هستی] توجه کنید» این یعنی اگر وارد مسیر شدهای، اگر قدم در راه گذاشتهای، واجب است که عمل کنی. شنیدن و گفتن کافی نیست؛ باید حرکت کرد. گاهی در لژیون سردار دربارهٔ قدردانی و بخشش صحبت میکنیم، اما وقتی نوبت به عمل میرسد، دچار ترس یا تردید میشویم. این پیام، تکلیف ما را روشن میکند: از سخن باید به عمل رسید.
پیش از ورود به این جهان تازه، شاید کارهایی انجام میدادیم، اما نه از روی آگاهی، بلکه از روی نادانی. نتیجهاش هم خسارت به خود و جامعه بود. اما حالا دیگر نمیتوانیم همان کارها را تکرار کنیم.
آقای مهندس با طبقهبندی دقیق جایگاهها در لژیون سردار، مسیر رشد را بهزیبایی ترسیم کردهاند: سرداری، دنوری، و در نهایت پهلوانی. هر مرحله نیازمند اجازه و اذن است؛ این نشان میدهد که رشد باید تدریجی و همراه با آگاهی باشد. در ادامهٔ پیام میخوانیم: «با اندیشهی ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید»
واقعاً چه کسی میتواند بدون ایمان، از مال خود بگذرد؟ یک نفر به من گفت: «میدانی پانصد میلیون چند تا صفر دارد؟» پاسخ دادم: «بله، اما من هنوز صلاح خودم را بلد نیستم!» من آموختهام که وقتی به حرف آقای مهندس گوش میدهم، نتیجهاش همیشه خیر است. هر قدمی که در مسیر کنگره برداشتم، چندین برابرش به خودم بازگشته است. کنگره آمده تا من را با خودم آشتی دهد و راه و رسم زندگی کردن را یاد بگیرم.
آقای امیر هوشنگ میگفتند: «هر وادی که پشت سر میگذاری، موانعی سر راهت قرار میگیرد. باید از آنها عبور کنی. گاهی موانع بزرگاند، اما با عبور از هر مانع، پرواز را یاد میگیری.» این همان رشد درونی است؛ یادگیری پرواز از دل سختیها. وقتی میخواهیم در جشن گلریزان شرکت کنیم، ممکن است ذهن مقاومت کند و بگوید: «این مبلغ زیاد است.» اما اگر از زاویهای دیگر نگاه کنیم، میبینیم که این یک سرمایهگذاری معنوی است، نه هزینه. پیام وادی نهم برای همه نیست؛ برای کسانی است که دنیای تازه را درک کردهاند. اگر بذر نیکی بکاری، ثمرش نیکو خواهد بود. ما فقط بذر را میکاریم؛ روییدن و به ثمر نشستن، با لطف خداوند است. کنگره از ما میخواهد قدردان باشیم؛ قدردان راهنما، قدردان کنگره، و قدردان مسیری که در آن قدم گذاشتهایم. فرامین الهی، همان دستورات ساده و زیبایی هستند که از زبان آقای مهندس و ساختار کنگره به ما میرسند. ما آمدهایم تا ضد ارزشها را یکییکی کنار بگذاریم و ارزشها را جایگزین کنیم. نمیشود یک درخت هم میوهٔ تلخ بدهد و هم شیرین؛ یا باید همه چیز را اصلاح کنیم، یا هیچ چیز.
«بخشش و بخشیدن» از مهمترین ارزشهایی است که باید بیاموزیم. دیدهبان محترم، آقای زرکش، فرمودهاند: «سفر دوم از زمانی آغاز میشود که وارد لژیون سردار شوی.» یعنی از لحظهای که میتوانی از مادیات بگذری و به بخشش برسی. خدا را شکر میکنم که این مسیر را شناختم. هر قدمی که برای کنگره برداشتم، در واقع برای خودم برداشتم. فهمیدم که خدمت و بخشش در این مسیر، ترفندی الهی برای رشد و خوشبختی من است. خداوند وعده داده است که **«شکر نعمت، نعمت را افزون میکند»**، و این وعده، دروغ نیست. من در کنگره با چشم خود دیدم که رهایی از اعتیاد ممکن است، حال خوش وجود دارد، و بخشش نه تنها چیزی را کم نمیکند، بلکه هزاران برابرش را به زندگی بازمیگرداند. از اینکه با دقت به صحبتهایم گوش دادید، از صمیم قلب سپاسگزارم. امیدوارم همهٔ ما بتوانیم از این فرصت پیشِ رو در جشن گلریزان، بهترین استفاده را ببریم و یادمان باشد: بخشیدن، راهی است برای رسیدن به آرامش و رهایی.

عکس مسافر مهدی
تایپ مسافر بهروز
- تعداد بازدید از این مطلب :
152