جلسه سیزدهم از دوره هیجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 همسفران نمایندگی باباطاهر همدان به استادی راهنمای تازهواردین همسفر مرضیه، نگهبانی همسفر کبری و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 12 آبانماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
«وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود.» با تفکر آغاز کردم؛ چون بدون آن فقط زوال بود و از وادی اول تشخیص من آغاز شد فکر را از تفکر، راه کوتاه را از راه بلند و راه ماندگار را از راهی که سریع ناپدید میگردد، متوجه شدم که بیهوده نیستم؛ حتی اگر خودم به بیهودگی فکر کنم و اینکه هیچکس بهاندازه من به خویشتن خویش خودم فکر نمیکند، از خودم سلب مسئولیت کردن را آموختم و هر آنچه برای من پیش میآید خودم مسئول هستم و دیگران را سرزنش نکنم و اینکه تفکر قدرت مطلق و راهگشا نیست؛ باید بروم تا برسم و آموختههای خود را کاملاً عقلانی در قالب یک آدم فهمیده و عاقل اجرایی کنم.
حقیقت را پیداکرده و برداشت کردن را یاد بگیرم هر آنچه میکارم همان را دروکنم و تمامی این اتفاقات زیبا و ضروری با حرکت راههای خیلی قشنگ درکنگره نمایان شد، من به وادی هشتم بسیار علاقهمند هستم؛ چراکه انگار یک امتحانی گرفتهشده و بعدازآن به وادیهای دیگر پای گذاشته میشود. تمام نیروها، داناییها، دانش و آگاهی ما از کم شروع شد و به بالا و بالاتر رسید، فقط با پایدار شدن نقطه تحمل از وادی هشتم شروع کردم و از این وادی که گذشتم و درسهای قبلی را یکییکی پاس نمودم به وادی دیگری وارد شدم وادی که به فرموده آقای مهندس وادی هستی و محبت است در اینجا بعدازاین همه آموزش باید نقطه تحمل را متوجه میشدم، وادی هشتم توقفگاه خوبی بود؛ چون با بستن پیمان کاملاً عوض میشویم به راه جدیدی برای ما بازمیگردد؛ همچون شخصی که سواد یاد گرفته و میتواند تمام نوشتهها را بخواند بعدازاین باید بلد شده باشم که بذر نیکو بکارم و اطمینان داشته باشم که قوت و سایبان جواب خیلی خوبی به من میدهند، یاد گرفتم از سخن به نقطه عمل حرکت کنم.
راهنماهای درون و بیرون خود را بشناسم، ارزش و ضد ارزشها را تشخیص بدهم، امکان دارد که ضد ارزشیها در جامهای بلورین باشد و ارزشها و صراط مستقیم همچو آبی زلال در کوزه گلی و نقطه تحمل همیشه آرامآرام به وجود میآید؛ چراکه اگر یکباره باشد همچون آبی که یکباره وارد رود میگردد تبدیل به سیل میشود. اگر تکانهای زمین یکباره انجام پذیرد به زلزله تبدیل میشود و نتیجه آن ویرانی است؛ ولی وقتی آرامآرام یک درختی رشد میکند، کسی رشد درخت را نمیبیند و یکباره متوجه میشوند که درختی بزرگ سایه انداخته، نقطه تحمل را نیز میتوان به درخت مثال زد که از یک بذر و نهال کوچک آرامآرام رشد کرده، ریشه و ساقه میزند و برگ داده، برگها را در پاییز میریزد و بنا به فرموده خداوند در زمستان میخوابد، میوه میدهد و همچنین و از فصل بهار دوباره شروع میکند.
مثال دیگر انسان، وقتی یک نوزاد انسان به دنیا میآید پر از آگاهی نیست و چیزی بلد نمیباشد؛ حتی شیر خوردن ساده را نیز بلد نیست و با صبوری و حوصله مادر آرامآرام یاد میگیرد، شیر میخورد، راه میرود، بزرگ میشود، مدرسهرفته و آموزش میگیرد در کنار این موارد زمینخورده، کم میآورد، کوتاه شده و بلند میشود، بههرحال آرامآرام به دانشهای او اضافه گشته و تبدیل به یک فرد کامل و باتجربه میشود؛ یعنی نقطه تحمل وی ذرهذره بالا میرود و تحمل سرما و گرما را بیشتر دارد و در فصلها قشنگترین نقطه تحمل اجرایی میشود.
آقای مهندس نیز در کارگاه چهارشنبه فرمودند: «که چگونه فصلی که از ۴۰ الی ۵۰ روز میگذرد، شروع میکنند آرامآرام از درون زمین کار انجام دادن، ولی ما نمیبینیم یعنی وقتی ۴۰ الی ۵۰ روز از تابستان میگذرد پایهریزی برای پاییز انجام میگردد و همچنین ۴۵ روز از پاییز میگذرد پایهریزی جهت زمستان انجام میپذیرد»؛ ولی ما متوجه این موضوع نیستیم چراکه اگر یکباره این کار انجام پذیرد تمام میوههای روی درختان یخ میزند و تمام آدمها یا مریض میشوند و یا خانههای آنها تکانهایی میخورد؛ ولی آنقدر آرامآرام تکان میخورد که همه میگویند زمستان هم از راه رسید، بهار و پاییز نیز رسید، این را زیرپوستی حس کرده ولی آن را درک نمیکنیم و یا شب و روز که یکباره شب یا روز نمیشود بسیار آرامآرام این کار انجام میپذیرد که اگر حتی فرورفتن خورشید را نگاه کنیم باز حس نمیکنیم که تاریک شد و یا درآمدن خورشید را آنقدر نقطه تحمل هستی با این موارد بالا رفته است.
حیوانات با انسانها فرق دارند، زمانی که بچه یک حیوان به دنیا میآید اصلاً نیازی به آموزش ندارد و بسیار سریع و زود آموزش میگیرد چراکه نیاز به تجربه و یاددادن به کسان دیگر ندارد؛ پس همان را یاد گرفته و عملی میکند؛ ولی انسان آموزههای خود را نیاز دارد و آموزش زمان میبرد به خاطر این موضوع باید نقطه تحمل وی ریزریز بالا برود به نظر من صبر ما امتحان میگردد؛ اما این مواردی که اشاره گردید در مورد چیزهای ارزشی و آموزش، فصلهای خوب و خوب رشد کردن بود؛ ولی به گفته آقای مهندس ضد ارزشیها زمان نمیخواهند بهعنوانمثال یک فرد میتواند در طول یک ماه به یک فرد سیگاری، معتاد و الکلی تبدیل گردد یعنی کار ضد ارزشی را سریع جذب کند؛ چون این موضوع تجربه و تفکر نمیخواهد و سرخود را پایین انداخته و همچنان در تاریکی فرو میرود؛ ولی از تاریکی بیرون آمدن آن زمان میبرد. همانطوری که خود من متوجه نشدم مسافر من چطوری و کی ۲۳ سال مصرفکننده شده و همیشه میگفت: من تفریحی مصرف میکنم؛ ولی یکزمانی نگاه کردیم و دیدیم که دیگر نمیتواند تکان بخورد و باید درمان گردد.
آقای مهندس در وادی نهم یک نکته کلیدی و مهم را نیز اشاره کردند که آن نکته بالا و بالاتر بود یعنی اینکه اگر شما به نقطه بالا برسید کافی نیست باید بالاتر باشید، چراکه علم و دانش پایان ندارد و هرروز یک علم جدید کشف میشود. نیروهای بازدارنده یا اهریمنی یا همان اضداد اولین بار در وادی نهم بهکاررفته است؛ چون اگر مهندس اینرو قبل از آن میفرمودند، شاید ما متوجه نمیشدیم و اصلاً نیروی اضداد چه میباشد؟
منظور ضد یکچیزی است بهعنوانمثال ضد تاریکی، روشنایی ضد بیپولی، پولداری و ... میشود و کلمه اضداد را اینجا به کاربرد چراکه مطمئن است اگر کسی ۸ وادی را گذرانده باشد در وادی نهم باید بداند یعنی چه و باید نقطه تحمل خودش را بالا ببرد و نیروهای اضداد، نیروهای ارزشی و ضد ارزشی میتوانند برای ما معلم باشند؛ زمانی که من به یک مشکل برمیخورم آن مشکل برای من معلم میشود که بار دیگر سراغ آن نروم.
آگاهی و دانایی ما ذرهذره تکمیل میگردد و بنا به فرموده آقای مهندس نقطه تحمل ما بالا میرود؛ پس آگاه بوده و دنبال علم و دانش باشیم در این جامعه، زمین و هستی که همه در فکر دریدن، ضربه زدن و ناراحت کردن همدیگر هستند؛ لااقل ما آگاهانه جلو برویم تا کمتر آسیب ببینیم، هر چیزی سر جای خودش باشد و همه ما این کلمه را شنیدهایم؛ ولی معنی آن را نمیدانیم، عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد و اولین نقطهای که درکنگره به آن اشاره میگردد لگوی کنگره میباشد که در بالای آن صدرنشین تمام کلماتی که زیبا و قشنگ هستند کلمه عدالت میباشد، انشاءالله که آموزشها و یادگیریهای خود را بالا ببریم و نقطه تحمل ما نیز در این وسط تکمیل و پر گردد و اینکه عدالت را بتوانیم برقرار کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مهتاب و مسافر رضا
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
275