مشارکت راهنما همسفر معصومه:
ما در جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ آموزش گرفتیم که جهانبینی یعنی نگرش انسان به هستی و زندگی که این دیدگاه من به زندگی در شکلگیری شخصیت و تصمیماتم نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین برای رشد و همینطور برای این که در زندگی فرد موفق و لایقی باشم باید آگاهی و علم خود را ارتقا بدهم که در جهانبینی ما یک مثلث به نام مثلث دانایی داریم که اضلاع این مثلث تفکر، تجربه و آموزش است که تفکر درست داشتن، ملزم حس خوب و آرامش است و زمانی که من فقط بنشینم و تفکر کنم تاثیرگذار نخواهد بود، باید وارد مرحله تجربه شوم تا تجربه نکنم نمیتوانم مهارتی در زندگی کسب کنم و برای تجربه کردن نیز باید آموزش ببینم، آموزش صحیح نه هر آموزشی، بنابراین باید من قبول کنم در زمینه یا کاری که میخواهم انجام دهم مشورت بگیرم و از تجربه افراد استفاده کنم. نباید همه چیز را خود تجربه کنم تا آموزش بگیرم به این صورت وقت و زمان من از از بین میرود، مانند یک نفر که چرخ را اختراع کرده است و مراحل آن را ثبت و به نتیجه رسیده است و حالا من نیز دوباره مسیر و هزینهای را صرف کشف آن وسیله کنم کاری عبث و بیهودهای است؛ این را باید بدانم زمانی که مثلث جهالت را پشت سر بگذارم میتوانم بهتر از مثلث دانایی استفاده کنم؛ زیرا ترس، ناامیدی و منیت درست مقابل مثلث دانایی قرار میگیرد؛ زمانی که میخواهم درمان شوم ترس به سراغ من میآید و هزار موانع در مسیر درمان میگذارد و زمانی که این مرحله را پشت سر میگذارید ناامیدی وارد عمل میشود، مانند این که، من شروع کردم چرا به نتیجه نمیرسم؟ چرا شخص دیگر دیرتر شروع کرد از من بهتر است؟ چرا در حال تلاش هستم؛ اما نمیتوانم به خواستههای خود برسم؟ ما یاد گرفتیم قویترین صلاح نیروهای بازدارنده یا شیطان، ناامیدی است؛ زیرا میدانم نباید وارد بازی نیروهای بازدارنده شوم باید با این نیروها مقابله کنم و بگویم اگر نشد، اگر جواب نگرفتم، اگر به رهایی نرسیدم، اگر در جایگاهی که میخواستم نیستم، شاید تلاش من کافی نبود، شاید هنوز به آن ظرفیت لازم نرسیدم، شاید خداوند جایگاه بهتری را برای من در نظر گرفته است، شاید زمان آن هنوز نرسیده است، شاید آموزش باید بگیرم؛ ما گاهی منیت داریم و این منیت مانع رسیدن به خواستههای ما میشود و این که من امروز در جلسات جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ حضور دارم برای من بسیار با ارزش است؛ زیرا فرصتی به من داده شده است که قدرت توانایی کسب کنم تا بتوانم معنی این حسها و کلمات و این که مشکلات سراغ من میآیند را درک کنم تا بتوانم برای مشکلات زندگی راه حلی پیدا کنم و احساس بیهودگی نداشته باشم و در زندگی هدف داشته باشم، زمانی که هدف نداشته باشم شکست و ناکامی به ناامیدی مطلق منجر میشود؛ اما در نگاه من که معنی جهانبینی را درک کرده باشم رنج نیز معنا دارد و انسان میتواند با امید به رحمت و حکمت الهی از دل تاریکی نور را بیابد در قرآن کریم آمده است: «جز کافران هیچکس از رحمت خدا ناامید نمیشود»؛به نظر من ترس، منیت و ناامیدی حلقههایی از یک زنجیر هستند که در عدم جهانبینی و نشناختن نیروی الهی شکل میگیرند و نقش حس بسیار مهم است که نباید کارهای ضدارزشی و بیهوده حسها را آلوده کند اگر حسهای ما خراب باشد نیروهای منفی به هدف خود میرسند؛ زیرا حس همان نیرو است که اگر حس من نسبت به هر چیزی خراب شود در روند درمان و حال خوب من اختلال ایجاد میکند؛ ما زمانی به نتیجه خواهیم رسید که درست عمل کنیم و به این متد و روشdst ایمان داشته باشیم بنابراین ما باید اول الفبای یک زبان را یاد بگیریم تا از همدیگر انرژی بگیریم و به دانایی موثر برسیم و داشتن جهانبینی به ما کمک میکند تا نیروهای خود را بشناسیم و بدانیم در درون و بیرون ما چه اتفاقی در حال رخ دادن است که در زمان مناسب کار درست را انجام دهیم و از مشکلات، ناراحتی و مسائل تا جای ممکن به دور باشیم و امیدوارم به شناخت خود و هستی دست پیدا کنیم که به آرامش درونی برسیم.
مشارکت همسفر شکوفه:
با جهانبینی قانون درست زندگی کردن را آموختیم که همه مشکلات زندگی ما برای این است که قوانین آن را نمیدانیم بنابراین باید به دنبال فراگیری قوانین آن باشیم و بیاموزیم؛ مثلث دانایی سه ضلع تجربه، تفکر و آموزش دارد که نیروهای بازدارنده دائماً میخواهند ما را از این مثلث دور کنند و این نیروها حتی اگر بتوانند بر روی یکی از این اضلاع تاثیر بگذارند و مانع رشد بشوند کار برای ما سخت میشود، ترس دلیلی است که ما نتوانیم درست فکر کنیم زمانی که میترسیم دیگر نمیتوانیم ارتباط بین دادهها را برقرار نماییم و از مجهولات به معلومات برسیم و حس ناامیدی فرایند تجربه را متوقف میکند و ما را در گوشهای اسیر میکند و منیت نیز مانع رشد آموزش میشود، منیت باعث خود برتربینی میشود که جایگاه خود را بالاتر از آنچه که است میبینیم و دلیلی بر عدم آموزشپذیری ما میشود، بنابراین دانایی ما باید به دانایی موثر تبدیل شود که نیروهای منفی نتوانند بر ما غلبه پیدا کنند و به هر میزان دانایی ما بیشتر شود گنجایش و ظرفیت ما نیز بیشتر خواهد شد.
مشارکت همسفر اکرم:
جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ یعنی کنار هم بودن، یاد گرفتن از همدیگر و برای بهتر شدن همدیگر را همراهی کردن در این مکان مقدس ما آموزش میگیریم که تغییر واقعی از درون خود شروع میشود اما؛ زمانی این تغییر بهتر و سریعتر اتفاق میافتد که با یکدیگر در این مسیر قدم برداریم؛ جزوه جهانبینی۲ به ما آموزش میدهد که هیچ چیزی تصادفی نیست همه چیز در زندگی نتیجه انتخابها دیدگاههایی است که داریم، زمانی که میخواهیم تغییر کنیم باید اولین قدم را برای خود برداریم؛ اما وقتی همه با هم این تغییرات رو تجربه میکنیم تاثیر آن افزایش پیدا میکند؛ جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ مکانی است که در آن مشارکت واقعی یعنی آموزش گرفتن از یکدیگر و اشتباهات را با هم به اشتراک گذاشتن و از تجربیات یکدیگر استفاده کردن است و زمانی که یکی از ما به جایگاه و خدمت دریافت میکند، همه اعضای گروه از تجربه او استفاده میکنند و این دلیلی است که افراد دیگر به ارتقا برسند یعنی زمانی که یکی از ما تغییر میکند همه تغییر میکنند که این یک قدرت بزرگی است که همه با هم رشد میکنند و از یکدیگر آموزش میگیرند. جزوه جهانبینی۲ به ما میگوید:این تغییرات در انسان زمانی درست و کامل میشود که از درون خود ما شروع شود و در تعامل با دیگران ادامه پیدا کند یعنی برای این که به زندگی بهتری برسیم باید همزمان که در مسیر خود حرکت میکنیم به دیگران نیز کمک کنیم، در این مکان هیچ فردی تنها نیست همواره یک گوش شنوا، یک دست یاری یا یک پیشنهاد از شخصی دریافت میکنید که که به شما کمک میکند تا از موانع مشکلات به آسانی عبور کنید.
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه ( لژیون ششم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون پنجم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
69