English Version
This Site Is Available In English

هیچ چیزی در طبیعت ناگهانی نیست.

هیچ چیزی در طبیعت ناگهانی نیست.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:

وقتی برای اولین بار وادی نهم را شنیدم که می‌گوید: «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالاتر برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود». ابتدا تصور می‌کردم منظور فقط مربوط به جسم یا اعتیاد مسافر است؛ اما کم‌کم فهمیدم این وادی چقدر با زندگی من نیز ارتباط دارد. همیشه فکر می‌کردم؛ باید یک‌باره تغییر کنم و آرام شوم یا همه چیز درست شود؛ اما در مسیر آموزش‌های کنگره یاد گرفتم، هیچ‌‌ چیز در هستی به صورت ناگهانی اتفاق نمی‌افتد.

هر تغییری از نقطه‌ای کوچک آغاز می‌شود و با تلاش، تکرار و گذر زمان به رشد و ثبات می‌رسد. در گذشته، صبر من بسیار کم بود. وقتی مسافرم درگیر مصرف بود، مدام گریه و شکایت می‌کردم، از خدا می‌پرسیدم چرا؟
اما امروز می‌فهمم آن زمان هنوز نقطه تحمل من پایین بود. وادی نهم به من آموزش داد که اگر بخواهم رشد کنم؛ باید از همان نقطه ضعف خودم شروع نمایم، از همان جایی که درد دارم. با شروع آموزش‌ها و شرکت در جلسات یاد گرفتم کم‌کم آرامش را تمرین کنم. اول شاید فقط چند لحظه می‌توانستم آرام بمانم؛ اما با تکرار، توانستم مدت بیش‌تری در آرامش باشم. این یعنی نیروی درونی من از کم شروع کرد و آرام‌ آرام به درجه بالاتری رسید. هنگامی که مسافرم سفر خود را آغاز کرد، من نیز یاد گرفتم که باید با ایمان، صبر و امید جلو بروم. هر بار که سختی پیش می‌آمد، به خودم یادآوری می‌کردم که هیچ چیزی در طبیعت ناگهانی نیست.


وادی نهم به من آموزش داد که صبر، یعنی قدرت و نقطه تحمل، یعنی ثمره‌ رشد درونی.
گاهی خسته یا دلسرد می‌شوم؛ اما به یاد می‌آورم که حتی یک قطره آب هم اگر به مسیر خودش ادامه دهد، می‌تواند سنگ را سوراخ کند. پس من هم باید با ایمان و امید ادامه بدهم. دیگر در برابر مشکلات آن‌قدر نمی‌لرزم؛ چون می‌دانم نیروی درونم قوی‌تر شده و نقطه تحمل من بالا رفته است. وادی نهم به من آموزش داد که در مسیر عشق، خدمت و رشد، هیچ آغاز کوچکی بی‌ارزش نیست. حتی یک لبخند یا یک قدم کوچک در مسیر درست می‌تواند، آغاز یک تغییر بزرگ باشد.
وادی نهم برای من، یعنی ایمان به روند زندگی، یعنی باور کنم که نیروی خداوند در من وجود دارد و با هر تجربه در حال رشد و قوی‌تر شدن است. امروز می‌دانم که هرچقدر نقطه تحمل خود را بیش‌تر کنم، آرامش و تعادل بیش‌تری به زندگی‌ام برمی‌گردد و این همان چیزی است که کنگره به من هدیه داد.

سلام دوستان سارا هستم یک همسفر:

موضوع وادی نهم، نقطه تحمل است. این وادی به ما می‌گوید که هر فردی دارای یک نقطه تحملی است و اگر از آن نقطه تحمل و ظرفیت خودش فراتر برود، قطعاً دچار دگرگونی می‌شود و به نقطه آشوب می‌رسد. بارها ما در پروسه زندگی، مسائل و مشکلاتی این چنینی برایمان پیش آمده و به مرحله نقطه آشوب رسیده و از کنترل خارج شده‌ایم. همچنین ما همیشه باید نقطه تحمل و ظرفیت طرف مقابل را در نظر بگیریم و برحسب ظرفیت آن شخص آن‌گونه که شایسته است برخورد نماییم؛ چون نتیجه به نقطه آشوب رسیدن چیزی جز دعوا و مجادله نخواهد بود. هدف وادی نهم این است که به ما بیاموزد، هنگام وقوع مشکلات سعی کنیم نقطه تحمل خود را بالا ببریم، این‌جا است که باید از دانایی، اطلاعات و آگاهی لازم برخوردار باشیم و جهان‌بینی خود را ارتقا دهیم تا بتوانیم آن را در زندگی اجرا کنیم.

قبل از ورود به کنگره با کوچک‌ترین مشکلی از هم می‌پاشیدم و نقطه تحملم بسیار پایین بود. همیشه به جای مقابله از مشکلات فرار می‌کردم؛ اما کم‌کم آموزش گرفتم و نگاه خود را نسبت به مسائل تغییر دادم. البته برخی مواقع از کوره در می‌روم؛ اما به این دانایی رسیدم که بتوانم خودم را کنترل کنم. گاهی سکوت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم به نقطه آشوب برسم، می‌بخشم و گذشت می‌کنم، سعی می‌کنم از شخصی کینه‌ای به دل نگیرم، نه این‌که رفتار اشتباه دیگران را قبول کنم؛ بلکه به این معنا است که بگذرم و اشتباهات آن شخص را پای نا‌آگاهی و جهل او بگذارم. ببخشم تا مبادا حرفی گفته شود و حرمت‌ها از بین برود و راه بازگشتی نباشد.

سلام دوستان محدثه هستم یک همسفر:

وادی نهم درباره‌ نقطه تحمل ما صحبت می‌کند و هدفش این است که آن را بالا ببرد. در این وادی باید مشکلات زندگی خودمان را بشناسیم و برای پیشرفت و رفع آن‌ها، نقطه تحمل خود را در همان بخش‌ها تقویت کنیم. لازمه این کار، داشتن آگاهی نسبت به مشکلات و تلاش برای افزایش آن است.

برای بالا بردن نقطه تحمل، ما به آموزش، آگاهی، تفکر و تجربه نیاز داریم. من قبل از ورود به کنگره، از حرف‌های اطرافیانم بسیار ناراحت می‌شدم و تحمل شنیدن بعضی حرف‌ها را نداشتم؛ اما بعد از ورود به کنگره و فکر کردن به این موضوع، یاد گرفتم اول بررسی کنم که آیا آن حرف‌ها واقعیت دارند یا نه؟
اگر واقعیت دارند؛ باید ببینم چه کاری می‌توانم انجام دهم تا آن مشکل را نداشته باشم و بعد برای حل آن قدم بردارم.

از این وادی آموختم که اگر مشکلی وجود نداشته باشد، زندگی تکراری و بی‌هدف می‌شود. مشکلات سازنده ما هستند و از ما انسانی قوی‌تر می‌سازند. وجود مشکلات سخت است؛ اما هر چه سخت‌تر باشند، شیرینی حل شدنشان نیز دلچسب‌تر است. در پایان از آقای مهندس و خانواده‌ محترم ایشان سپاسگزارم که آموزش‌هایی به ما می‌دهند تا در برابر مشکلات خم نشویم و مسیر پیشرفت و سعادت را دنبال کنیم.

نویسندگان: اعضای لژیون اول راهنما همسفر بنفشه
رابط خبری: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر بنفشه (لژیون اول)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .