English Version
This Site Is Available In English

اگر می‌خواهی بخشنده شوی،باید اول عاشق شوی

اگر می‌خواهی بخشنده شوی،باید اول عاشق شوی

جلسه پنجم از دوره پنجم لژیون سردار نمایندگی میرداماد اصفهان روز یکشنبه یازدهم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خدا را شکر می‌کنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم چون تا چندی پیش حتی تصورش را هم نمی‌کردم که بتوانم در جمع شما صحبت کنم. اگر امروز در این جایگاه هستم به لطف خداوند و زحمات راهنمای عزیزم است. از صمیم قلب دستان ایشان را می‌بوسم و قدردان زحماتشان هستم.
می‌خواهم درباره‌ی وادی نهم و نقطه‌ی تحمل صحبت کنم.
در ابتدا هیچ موجودی به میزان خود، بار مسئولیت و بار توانایی و بار دانایی بر دوش نمی‌کشد ؛ هر موجودی به اندازه‌ی ظرفیت و نقطه‌ی تحمل خود برداشت می‌کند.
وقتی این صحبت را آموختم احساس می کردم یک جمله زیبا باشد اما با گذشت زمان فهمیدم چقدر عمیق است.
در گذشته‌ی من ، تحمل در برابر سختی‌ها ، دردها و فشارها بسیار کم بود. در مقابل کوچک‌ترین مشکل فرار می‌کردم ؛ چه در مصرف مواد ، چه در روابط ، چه در کار. اما در کنگره یاد گرفتم نقطه‌ی تحمل یعنی ظرفیت پذیرش سختی برای رسیدن به آرامش و دانایی.
آقای مهندس همیشه می‌فرمایند:
«اگر می‌خواهی تغییر کنی، باید درد تغییر را هم تحمل کنی.»
هیچ تغییری بدون رنج اتفاق نمی‌افتد. همان‌طور که آهن برای تبدیل شدن به فولاد باید در آتش برود ، انسان هم باید از مسیر سختی‌ها عبور کند تا ساخته شود.
در کنگره یاد گرفتم که تکرارِ منظم و مداوم در کارهای درست باعث بالا رفتن نقطه تحمل می‌شود.
من قبلاً در ضد ارزش‌ها هم تکرار داشتم در مصرف ، در دروغ ، در ناامیدی. همان تکرارها باعث شده بود در ضد ارزش‌ها قوی بشوم. حالا در ارزش‌ها هم باید همان تکرار را داشته باشم تا رشد کنم:
تکرار حضور ، تکرار احترام ، تکرار سپاسگزاری ، تکرار بخشش.
در واقع ما در مسیر درمان ، مثل درختی هستیم که شاخه‌های ضد ارزشی زیادی داشته و حالا باید یکی‌یکی آن شاخه‌ها را هرس کنیم تا جای رشد برای شاخه‌های باارزش باز شود.
اما اینجا می‌خواهم نکته‌ای را بگویم که به هفته‌ی گلریزان هم مربوط است.
آقای مهندس می‌فرمایند:
«اگر می‌خواهی بخشنده شوی، باید اول عاشق شوی.»
چون بخشش بدون عشق، معامله است نه بخشش.
ما وقتی عاشق خدا ، عاشق زندگی و عاشق کنگره شویم ، دیگر بخشش برایمان سخت نیست.
در گلریزان ، ما فقط پول نمی‌دهیم ؛ ما عشق ، ایمان و سپاس خودمان را جاری می‌کنیم.
اگر امروز من در آرامش و تعادل هستم ، به‌خاطر بخشش کسانی است که سال‌ها پیش بدون حساب و منّت کمک کردند.
اگر آنها نبودند ، منِ علی امروز هم نبودم.
پس حالا نوبت من است که عشق را بازپرداخت کنم.
گلریزان یعنی تمرین نقطه تحمل در بخشش. یعنی از چیزی که به آن وابسته‌ای ، بگذری تا انسانی دیگر دوباره زنده شود.
خداوند دو صفت اصلی دارد: بخشش و عشق.
هر کسی بتواند این دو را در خود زنده کند ، به خدا نزدیک شده است.
من امروز یاد گرفته‌ام که تحمل سختی ، بخشیدن و عشق ورزیدن همه از یک جنس‌اند.
هر سه مسیر رشد و رهایی را هموار می‌کنند.
وادی نهم به من یاد داد که برای رسیدن به آرامش ، باید از طوفان عبور کنم و در گلریزان یاد گرفتم که برای رسیدن به عشق ، باید ببخشم.
در پایان شعری می‌خوانم که همیشه برایم یادآور مسیر کنگره است:
آرام شو، چون آب، آرام ببار
بگذر ای سقف حرم و میخانه یکی‌ست
حمد و فلق و نعره‌ی مستانه یکی‌ست
در میکده و مسجد و رودخانه نگر
معشوق یکی‌ست و پیمانه یکی‌ست
از اینکه با سکوت زیبا و دل‌های پرمحبتتان به صحبت‌های من گوش کردید از همه‌ی شما سپاسگزارم.

نگارش : مسافر ساسان ( ل 6 )
ارسال : مسافر مهدی (ل 16 )

نمایندگی میرداماد اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .