همه انسانها تصور میکنند زمانی حالشان خوب است و یک زندگی ایدهآل دارند که همه چیز باب میل آنها است و هیچ مشکلی نداشته باشند؛ به همین دلیل همه تلاش خود را میکنند که زندگی را ثابت نگه دارند، غافل از اینکه مهمترین اصل زندگی، اصل بیثباتی است؛ چراکه زندگی در جریان و روبهجلو در حرکت است؛ زیرا اساس خلقت بر مبنای تکامل است؛ به همین دلیل همه انسانها در زندگی با مشکلات، چالشها و سختیهای زیادی رودررو هستند؛ اما عده کمی راه درست حل مشکلات را میدانند. آنها در زمان حال زندگیکردن را بلد هستند و ایمان دارند که هر مشکلی، فرصتی برای آموزش یک مفهوم جدید، رشد و ارتقا صور پنهان است و اکثراً هم تمام وقت و انرژی خود را صرف پیداکردن علت مشکل و جنگیدن با خود یا اطرافیان و حتی خداوند میکنند؛ چرا که حل مشکل نیازمند یک تفکر سالم، حس آرام و جهانبینی درست است.
پارامترهایی که قبل از آموزشها با آن آشنا نبودیم یا به عبارتی دانایی نداشتیم که «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في کَبَدٍ» همانا انسان در رنج آفریده شد؛ چون زندگی یک بازی، به جهت رشد و تکامل است که اگر قوانین آن را ندانیم همیشه در برزخ به سر میبریم.
مشکلات انسان به دو دسته تقسیم میشوند: یکی مشکلاتی که با ندانستن قواعد بازی برای خود به وجود میآورد و دوم سختیهایی که بهخاطر اعمال گذشته با آن رو در رو میشود.
برای مثال چون ما در گذشته دیپلماسی نمیدانستیم برای برقراری ارتباط ظرفیت و دامنه ارتعاش انسانها را در نظر نمیگرفتیم و با همه یک جور رفتار میکردیم؛ بدون تفکر در مورد مسائل مالی یا حتی مسائل خصوصی زندگی به دیگران اعتماد میکردیم، در مسائلی که به ما مربوط نبود دخالت و اظهارنظر میکردیم، به حس انسانها توجه نمیکردیم، به راحتی توی ذوق همه میزدیم و حال آنها را خراب میکردیم، وقتی با دیگران به مشکل برمیخوردیم دیگران را مقصر میدانستیم و شروع به غیبت، قضاوت و انتقام میکردیم و بدخواه دیگران میشدیم. این یعنی روان من بیمار شده، غافل از اینکه ضدارزشها روی بیوشیمی بدن تأثیر دارند و باعث اختلال در سیستم خواب و جسم میشوند. در ادامه با انجام ضدارزشها میدان منفی در اطراف ما زیاد و افکار منفی و کابوسها به سمت ما جذب شده و تقدیر ما خواهند شد. جالب اینجا است که ما در هر مسیری باشیم القاهایی از همان جنس به ما خواهد شد و من روزبهروز عمق بیشتری از تاریکی را تجربه خواهم کرد.
به عبارتی ما به دلیل ناآگاهی هر روز برای خود طلب ظلم میکردیم و زمانی که باید پاسخگوی اعمال خود میبودیم، میگفتیم چرا خداوند شیطان و تاریکی را خلق کرد؛ اگر فقط خوبی بود و بدی نبود، زندگی بهتری داشتیم. نگاهی بسیار سادهلوحانه و سطحی که نشان از نشناختن عظمت خداوند و برنامهریزی این سیستم بسیار دقیق دارد؛ اما انسان کمخرد به شانس، ورد و جادو اعتقاد زیادی دارد؛ چون اصولاً انسان زمانی که تحت فشار است برای خروج از جهنم دست به هر کاری میزند؛ بدون اینکه به عواقب و نتیجه آن فکر کند؛ چون فقط میخواهد سریع به خواسته خود برسد اما نمیداند زمانی که بخواهد از کوتاهترین راه به مقصد برسد هر لحظه به طول مسیر افزوده میشود و تصفیهخانه به کندی پیش میرود.
در وادی هفتم آموختیم به دنبال گنج در بیغولهها نباشیم؛ چون کائنات چیزی رایگان در اختیار کسی قرار نمیدهند. همه چیز برحسب عدالت است، چون «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ»؛ «ملاک و معیار تلاش انسانها در جهت درست است.» باید دست از توقع برداشت و با حرکت کردن در جهت ارزشها نیروهای درون خود را بیدار کرده و با تغییر اندیشه به جنگ مشکلات برویم.
باید بدانیم مشکلات یک شبه به وجود نیامدهاند که یک شبه از بین بروند و ما فقط مأمور به تلاش هستیم، مأمور به نتیجه نیستیم.
با ورد، جادو و رفتن در این مسیرها فقط به مشکلات خود میافزاییم، در صورتی که اگر وظایف خود را در هر جایگاهی به درستی انجام دهیم و به خداوند توکل کنیم میتوانیم با کمترین آسیب به بهترین شکل ممکن از زندگی برخوردار شویم، چراکه وعده خداوند دروغ نیست.
منبع: سیدی «دعانویس»
نویسنده: راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم)
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
76