English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته، لژیون سردار

دلنوشته، لژیون سردار

آنچه باور است، محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است.
سلام دوستان، مرتضی هستم یک مسافر.

خدا را شاکر و سپاس‌گزارم به‌خاطر جایگاهی که به من داده شد؛ تا بتوانم در کنگره حضور داشته باشم و از آموزش‌های آن بهره ببرم و بتوانم آن را در برخورد با دیگران به ویژه خانواده خودم به کار بگیرم.

قبل از حضور در کنگره، به دلیل تخریب ناشی از مصرف مواد مخدر حال مساعدی نداشتم، اما به‌واسطه‌ی آموزش‌های کنگره، هم توانستم مصرف مواد مخدر را درمان کنم و هم به تعادل و حال خوشی دست یابم که با هیچ‌چیز قابل قیاس نیست.

من به کنگره آمدم؛ بعد از مدتی که از سفرم گذشت، قصد کردم در شرکت در لژیون سردار شرکت کنم تا شاید قدمی مثبت برداشته باشم و به‌واسطه‌ی خیر و برکت آن، برادرم نیز به راه کنگره هدایت شود.

آن موقع اهمیت لژیون سردار را از صحبت‌های راهنمایم فهمیدم و دریافتم که می‌تواند چه تأثیر بزرگی در زندگی داشته باشد پس تردید را کنار زدم و اولین قدم را در راه بخشش و کمک مالی به کنگره برداشتم، حالم دگرگون شد و این حال خوش را از همان زمان به‌ وضوح حس کردم.
این حس و حال خوبی که امروز، در وجودم و زندگی‌ام احساس می‌کنم را مدیون کنگره و به‌خصوص لژیون سردار هستم.
تنها دلیلی که امروز کنگره می‌تواند به راه خود ادامه دهد، کمک‌ها و خدمات اعضای قدیمی‌تر کنگره و لژیون سردار است تا در نهایت من و امثال من بتوانیم به رهایی برسیم. پس بر خود واجب می‌دانم که من نیز این راه را ادامه دهم و ببخشم تا شخصی دیگر به زندگی بازگردد.

نه تنها شخص من، بلکه همسفرم نیز با حضور و شرکت در لژیون سردار به این حال خوش رسید و من به‌عینه معجزه‌ی لژیون سردار را دیدم. خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که من و خانواده‌ام را لایق این‌همه لطف دید.

خزانه‌دار لژیون سردار شعبه عمان سامانی، مسافر مرتضی

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .