شاگرد از استاد سوال میکند که نمیتوانم افکارم را متمرکز کنم، آیا با چله نشینی، روزه گرفتن و عبادت کردن میتوانم؟ استاد جواب میدهد: پایین و بالا رفتن افکارت ناشی از مسائلی است که گاهی خود مسبب آن هستی برای مثال صد تومان بدهکاری؛ بروید زیارت و دعا کنید، که صد تومان بدهی شما حل نمیشود به جای اینکه زیارت بروید یا روزه سکوت بگیرید، کار کنید و بدهی مردم را بدهید. اینها مشکلاتی است که خودمان برای خودمان به وجود میآوریم. مشکلات چطوری به وجود میآیند؟
مثلاً شما اختیار اموالت را به کسی وکالت نده حتی مادر و همسرت، شما نمیتوانی وکالت تمام هستی و نیستی و تمام اموالت را به یک نفر بدهید ممکنه هزار اتفاق بیافتد.
مسئله دیگر روی رفتار و کردار خودمان است انسان همانطور که برای مال و اموال باید ظرفیت داشته باشد باید برای محبت و دوست داشتن هم ظرفیت داشته باشد. آیا فرد از محبت که به او میکنید استفاده میکند یا سوء استفاده میکند؟
مسئله بعدی اینکه مشکلی برای شما پیش آمده میخواهید از طریق دعا مشکل را حل کنید و به سراغ دعا نویس میروید. بین انسانها موجوداتی هستند که قدیم میگفتند از ما بهترون که بین ما و آنها یک حجاب و یک پرده است و ما نمیتوانیم از این حجاب عبور کنیم و آنها هم اجازه عبور از حجاب ما را ندارند وقتی میروید پیش دعانویس و از او میخواهید که برایتان دعا بنویسد یعنی شما اجازه میدهید که آنها بتواند وارد حریم شما بشود و با ورود با حریم شما، زندگی شما را به نابودی میکشد. آنها اصولاً دشمن انسان هستند مقابل انسان قرار گرفتند با انسان در تضاد هستند آن کسی که سراغ انرژی درمانی هم میرود همینطوره.
کسی که توهم شیشه دارد همان توهم حقیقی را که یک عارف هم دارد. عارف از طریق سیر و سلوک وارد ابعاد دیگر و وارد جهانهای دیگر میشود؛ ولی کسی که شیشه مصرف میکند در اثر مواد مخدر حسهایش باز میشود و به جهانهای تحتانی سفر میکند و باعث هزار تا مشکل میشود.
مسئله بعدی دیدن کابوس است. کسی که کابوس میبیند باید مرحله کابوس را رد کند، چون کابوسها زاییده رفتار و کردار ما هستند و ما باید به هر حال از این دروازه کابوسها بگذریم. این کابوسها مثل آتیش زیر خاکستر هستند مهارشان کنیم. با تزکیه و پالایش با تغییر در رفتار و کردار و گفتار این سیستم عصبی رو درست کنیم و کابوسها را پشت سر بگذاریم کابوس پیش پرده جهنم است. ما همیشه در اثر دو تا القا قرار داریم القاء مثبت و القاء منفی، همیشه این القاء منفی بغل گوش ماست گاهی اوقات یک فکر منفی تا زمانی که بهش فکر میکنیم این مشکل وجود دارد باید به او فکر نکنیم. یکی از بدترین مرضها اینکه انسان بدخواه دیگران باشد. چون اگر بدخواه دیگران باشیم خودمان بیشخصیت میشویم.
وقتی به کسی حکمی میدهید باید بتواند آن حکم را اجرا کند. حکم قاضی یعنی فرمان خداوند که باید به آن راضی باشید و به فرامین آن عمل کنید. مشکلی برایتان پیش میآید خودتان به فکر راه حل باشید و راجع به مشکل فکر کنید تا راه گریز را پیدا کنید آن موقع قضیه خودش حل میشود و راه باز و گشوده میشود و به نتیجه خواهید رسید.
گاهی اوقات نمیفهمیم که با حرفهایمان، حال یکی را خراب میکنیم. باید در تمام مسائل هوشیار باشید که در اطرافتان چه میگذرد به عکسالعمل دیگران توجه کنید. گاهی اوقات ما خیلی فکر میکنیم؛ ولی جواب دیر به دست میآید و در کارهای ما وقفه ایجاد میشود و به رکود بر میخوریم باید استراحت کنیم تا دریچه اندیشه باز شود. گاهی اوقات باز شدن دریچه اندیشه القائات است.
گاهی اوقات برای انجام یک سری کارها تنهایی نمیشود باید کمک گرفت و بدون سلاح نمیشود و سلاح هم همیشه اسلحه نیست. سلاح افکار و اندیشه است و الان قویترین سلاح قلم، بیان و کلام شماست، پول شماست. وقتی هیچکدام از اینها را ندارید با شکست مواجه میشوید، پس هر کاری میخواهیم انجام بدهیم باید مقدمات، نیروها و امکانات را فراهم کنیم، صبر و حوصله داشته باشیم.
چیزی که باعث حیات است همین مشکلات است که یاد بگیریم بدون مشکلات نمیشود زندگی کرد. اگر در زندگی همه چیز گل و بلبل باشد آن زندگی معنی ندارد سختیها و مشقات با هم هماهنگ میشود و حیات را به وجود میآورد و این روند خلقت است.
محور و شاه کلید همه چیز در این حیات خود ما هستیم و این را انسانهای آگاه خیلی خوب میدانند.
منبع: اپلیکیشن دژاکام سیدی (دعا نویس)
نویسنده: راهنما همسفر نجمه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
74