سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، مسافری که روزگاری در تاریکی ها گم شده بود، اما امروز به لطف معجزه ای بزرگ به نام متد دی اس تی، راه خویش را باز یافته است. می خواهم دلنوشتهای را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم؛ که جمله به جمله و کلمه به کلمه آن، از ژرفترین گوشههای اعماق قلبم جاری می شود و آن جایی است که واژهها کم میآورند و احساس، جای سخن را میگیرد.
پیشاپیش پوزش میطلبم، اگر واژههایم توان بیان عظمت این حقیقت را ندارند؛ زیرا سخن گفتن از متد دی اس تی، سخن گفتن از اعجاز الهی در کالبد انسان است. آن زمان که قدرت مطلق در حال آفرینش انسان بود، در گوش هر مخلوقی نغمهای می خواند و ماموریتی را به او می سپرد، آن گاه نوبت به مخلوقی رسید که نجوایی در گوش او خواند: "تو را برای نجات بشر، از آتشی که خود افروخته و در آن گرفتار شده آفریدیم" تو باید ابتدا خود را از آتش بگذرانی تا بتوانی دیگران را از شعلهها رهایی بخشی؛ تو روزی ابراهیم زمان خود خواهی شد و از خاکستر آن درد، گلستانی به وسعت آسمان بیکران تجلی خواهی نمود. آنگاه ابراهیم زمان ما متولد شد؛ ونامش را حسین دژاکام نهادند.
او مردی است از جنس نور و صبر، مردی که در هر لحظه زندگی اش ، عشق به هم نوع و نجات انسان را ماموریت خود می داند. اودرابتدا با ورود به صنعت و ساخت چشمهای الکترونیکی، اولین قدم ها را برای نجات جان کارگران برداشت، و بعدها که خود در ظلمت اعتیاد گرفتار شده بود همواره به دنبال نوری برای رهایی از این زندان سرد وتاریک بود.
سرانجام آنقدر تقدیر چرخید و چرخید تا اینکه مصداق جمله زیبای ؛ در آخر امر، امر اول اجرا می شود اتفاق افتاد و معجزه رقم خورد. در پاییز سال ۷۶ بود که نوری از دل ظلمت برخاست؛ نوری به وسعت تمام کهکشانها، که نامش دی اس تی شد. نوری که به مرور زمان، التیام بخش زخم های کهنه و چرکین بسیاری از انسانهای رنجور و تن خسته بود. این متد؛ تنها یک روش درمان نبود، بلکه تولدی دوباره بود برای انسان و فصلی نودرآفرینش جان وهستی.
دی اس تی آمد؛ تا اشک را از چهرهها بشوید، و لبخند را به آغوش خانواده ها بازگرداند، تا دیگر هیچ همسفر و خانواده ای در سکوت و بغض، شب را به صبح نرساند، دی اس تی آمد؛ تا کودکی از چهره تکیده پدرشرمسار نباشد، دی اس تی آمد تا مادری در خلوت، بر روزگار نزار فرزندش اشک نریزد، دی اس تی آمد تا پدری دوباره سرش را از روی غرور بالا بگیرد، دی اس تی آمد؛ تا عشق دوباره معنا شود، گذشت بوی حقیقت بگیرد، و گذشتن از روی ترس نه، بلکه از روی قدرت باشد، دی اس تی آمد؛ تا تاریکی جایش را به سپیدی و نور بدهد، آری دی اس تی؛ تنها یک متد نیست، جریان زنده نوریست که در جان و کالبد انسان های دربند و گرفتار اعتیاد میدمد، راهی است از دل رنج تا رسیدن به آرامش، و پل نجاتی برای رفتن، برای رسیدن از خاک تا افلاک، و در یک جمله دی اس تی یعنی عشق، یعنی ایمان، یعنی خود مهندس دژاکام دانشمند زمان.
مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
66