بنام نامی یزدان پاک
اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند، بنا نیز کمکم رو به خرابی و نابودی میرود. اما ساکنین آباد، بناهای خراب و ویرانهها را میتوانند آباد و احیا نمایند.
« استاد سردار »
سلام دوستان، من حافظ هستم، یک مسافر.
پس از حمد و ستایش یزدان پاک، و تشکر و قدردانی از جناب آقای مهندس و خانوادهای سراسر از عشق و محبت، و همچنین تمام خدمتگذاران صدیق کنگره ۶۰، بهویژه راهنمای خوبم بابت تمام آموزشها و زحماتی که برای من و سایرین ارائه دادند، میخواهم از سفری بگویم که زندگیام را دگرگون کرد.
روزی با حال و احوالی بسیار آشفته و درونی بههمریخته، پس از تجارب ناموفق و تلاشهای بینتیجه، با حس کامل ناامیدی و ناباوری مطلق وارد مکانی به نام کنگره ۶۰ شدم تا شاید راهی برای رهایی و درمان خود بیابم.
روز ورودم به نمایندگی میرداماد کنگره ۶۰، حال و هوایی متفاوت با سایر مکانهای درمانی داشت. آن روز را هرگز فراموش نمیکنم؛ تجربهای تازه، حضوری نجاتبخش، فرشتهای به نام راهنمای تازهواردین با رویی گشاده و آغوشی باز، نقطه وصل من به کنگره بود. الگویی بیمانند که همیشه در ذهن و قلبم باقی خواهد ماند.
اکنون که به پایان این سفر زیبا نزدیک شدهام، تمام آن آشفتگیها جای خود را به آرامش و حال خوش دادهاند. من دیگر آن انسان بههمریخته نیستم.
اما هرگز نباید ناسپاس و فراموشکار باشم. در طول این سفر یکساله، از تمامی امکانات کنگره ۶۰ بهصورت رایگان استفاده کردهام. کسانی بودند که در این مسیر من را همراهی و یاری کردند، و من باید قدردان و سپاسگزار این مجموعه و خدمتگذاران آن باشم.
در این روزگار، برای یک مصرفکننده و خانوادهاش که درگیر اعتیاد هستند، هیچ راه نجاتی وجود ندارد. اگر هم از کسی طلب کمک کنند، تنها با یک جمله روبرو میشوند:
«خود کرده را تدبیر نیست…»
اما من، در خانواده بزرگ کنگره ۶۰، به درمان و رهایی رسیدهام. از وادی تاریکی و ناامیدی و نشدنها، به دنیایی تازه پا گذاشتهام. پس امروز نباید فراموشکار باشم.
اکنون که در پایان سفر اول قرار دارم و تمام آن ناامیدیها به امیدواری و رهایی بدل شدهاند، و حالا که با چشم خود دیدهام که «خود کرده را تدبیر هست»، باید شاکر و سپاسگزار باشم و قدردان نعمات الهی.
ضربالمثلی داریم که میگوید:
«دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند.»
راهنمای عزیزم همیشه میفرمایند:
«ما باید در همه حال اندازهها را بشناسیم و رعایت کنیم.»
حالا من، مسافر و همسفر، با این حال خوش و دریافت سراسر زیبا و معنوی از بستر پربار کنگره ۶۰، باید بدانم و فراموشکار نباشم. بر خودم لازم و ضروری میدانم که به اندازه توانم و به اندازه برداشتم از کنگره ۶۰، در این سیستم ایفای نقش کنم و در این میدان بازی کنم.
یکی از آموزشهای کنگره ۶۰، گذشت و بخشش است. تا با گذشتن، ارتقاء و رشد پیدا کنیم. من نیز با تمام توان در این امر زیبا مشارکت خواهم نمود.
با توجه به پیشرو بودن هفته زیبای گلریزان، باید بتوانم آموزش بخشیدن را در خودم کاربردی کنم و به اندازه توانم در این مسیر بازیگر باشم و مسیر را برای آیندگان باز نگه دارم.
و البته نه به خاطر اینکه کنگره ۶۰ نیازمند کمک مالی من باشد، بلکه به این خاطر که من نیاز دارم در مقابل این خدمات بزرگ و این عمل عظیم، سپاسگزاری کنم.
اگر به گسترش و پیشرفت کنگره ۶۰ در سالهای گذشته تا به امروز نگاه کنیم، متوجه میشویم که اگر بخواهیم غفلت کنیم و به موقع سوار این قطار سریعالسیر پیشرفت نشویم، این سیستم الهی منتظر هیچکدام از ما نمیماند و هر لحظه ممکن است از این مسیر دور شویم.
امیدوارم که بتوانم نقش کوچکی در این مجموعه عظیم ایفا کنم و با این کار، به تربیت، تزکیه و پالایش خودم بپردازم.
با احترام
به قلم : مسافر حافظ – لژیون ۲۱
تنظیم و ارسال : مسافر مهدی ل۱۶
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
192