English Version
This Site Is Available In English

رهایی و پایان سفر اول، به معنای پایان آموزش نخواهد بود

 رهایی و پایان سفر اول، به معنای پایان آموزش نخواهد بود

جلسه یازدهم از دور سی‌ و چهارم، کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی خواجو با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه اول «جهان‌بینی در ورزش» و دستور جلسه دوم «جشن یک‌سال رهایی مسافر علیرضا» در روز پنجشنبه مورخ ۱ آبان ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶ آغاز به‌کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
سپاسگزار خداوند هستم که بار دیگر فرصت حضور در جمع شما عزیزان را دارم.

دستور جلسه اول؛
در خصوص موضوع «جهان‌بینی در ورزش»، باید بدانیم که دو وادی مرتبط با این‌ موضوع وجود دارد که باید بخشی از آن‌ها را به عمل درآوریم؛ وادی هشتم که شامل بخش «پیمان» است و نیاز به اجرای عملی دارد و وادی دوازدهم که حرکت عملی آن «درخت‌کاری» است. در مجموع، جهان‌بینی‌ که در کنگره آموزش داده می‌شود، با عمل همراه است. همان‌طور که در گذشته در کلاس‌های شیمی، حرفه‌وفن، معلمان ما را به آزمایشگاه می‌بردند تا آموخته‌ها را به‌صورت عملی تجربه کنیم، در کنگره نیز راهنمایان، در طول هفته آموزش می‌دهند و در پایان هفته، در پارک و از طریق ورزش، عملکرد رهجو را ارزیابی می‌کنند.
اولین باری که در اردوی کنگره60 شرکت کردم، بحث ورزش مطرح شد و استاد امین فرمودند: «ورزشی که فقط هفته‌ای یک‌بار انجام شود، مضر است. ورزش زمانی مفید است که تخصصی باشد و حداقل سه روز در هفته انجام شود.»
من به پارک می‌آیم چون سال‌ها مصرف‌کننده بوده‌ام و از سلامت و ورزش دور مانده‌ام. اکنون یکی از ورزش‌های موجود در پارک را به‌عنوان ورزش تخصصی انتخاب کرده‌ و نه‌تنها جمعه‌ها، بلکه در روزهای دیگر هفته نیز به آن می‌پردازم. این موضوع به‌ویژه برای افراد سفر اولی که با داروی OT در حال درمان هستند، اهمیت دارد؛ چرا که بدن‌شان دچار ضعف می‌شود و دارو عملاً به آن‌ها جواب نمی‌دهد.
از دیگر ابعاد جهان‌بینی در ورزش، توانایی مدیریت کلام و افزایش نقطه تحمل در شرایط خاص است. اگر در زمین ورزش اتفاقی رخ دهد یا داور اشتباه کند، باید بتوانیم آن را بپذیریم و خود را کنترل کنیم. به همین دلیل، راهنما اجازه نمی‌دهد رهجو پیش از دو ماه به پارک بیاید؛ زیرا ابتدا باید با مفاهیم جهان‌بینی آشنا شود.

دستور جلسه دوم:
جشن یک‌سال رهایی مسافر علیرضا عزیز است.
علیرضا با الگو گرفتن از برادرش که پیش‌تر به کنگره آمده و به درمان رسیده بود، وارد مسیر درمان شد. از همان ابتدا فرمانبرداری را سرلوحه کار خود قرار داد و با احترام به دیگران، مسیر رشد را طی کرد. او باید برای یافتن پاسخ‌ها، ابتدا به درون خود رجوع کند و تمرکز خود را بر خویشتن معطوف سازد تا به نتایج مطلوب برسد. این تولد زیبا را به خود ایشان، راهنمای سفر دوم‌شان، همسفران محترم‌شان و راهنمایان گروه خانواده تبریک عرض می‌کنم.

اعلام سفر مسافر علیرضا:
آنتی‌ایکس مصرفی؛ شیره، شربت تریاک.
مدت سفر؛ ۱۱ماه.
روش درمان؛ DST همراه با داروی OT.
رهایی؛ ۱ سال و ۵ ماه‌.
در ادامه سفر وایت داشتم:
مدت سفر؛ ۱۰ ماه.
روش درمان؛ آدامس نیکوتین‌دار.
مدت رهایی؛ ۱ سال و ۳ ماه.
نام راهنما؛ آقا علی بوذری.
رشته ورزشی؛ تنیس.

آرزوی مسافر علیرضا:
حال خوش، سلامتی و تندرستی را برای همه‌ی مردم ایران عزیز به‌خصوص اعضای کنگره۶۰ خواستارم.

آرزوی همسفر زهرا:
امیدوارم چشم هیچ پدر و مادری اعتیاد فرزندش و همین‌طور چشم هیچ فرزندی اعتیاد پدر و مادرش را نظاره‌گر نباشد و آرزوی بعدی هر کسی که در تاریکی به سر می‌برد ابتدا خواسته درمان پیدا کند و سپس درب‌های کنگره به روی آن گشوده شود.

آرزوی همسفر آرزو:
آرزو دارم اذن ورد به کسانی که خواستار رهایی و حال خوش می‌باشند، داده شود.

آرزوی همسفر آوا:
آرزو دارم هیچ فرزندی اعتیاد پدرش را نظاره‌گر نباشد.

سخنان مسافر علیرضا:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
برای حضورم در کنگره۶۰ از خداوند سپاسگزارم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان، بابت ایجاد چنین بستری تشکر می‌کنم. از راهنمای محترم خودم تشکر می‌کنم، که اگر اخلاق بد گذشته‌ام را کنار گذاشتم و سفر خوبی را انجام دادم، به‌خاطر راهنمایی‌های ایشان بوده است.
از همسفرانم و راهنمایان گروه خانواده تشکر می‌کنم که در این مسیر یاری‌رسان من بوده‌اند. از همه شما عزیزان، ایجنت محترم، مرزبانان و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ مخصوصاً شعبه خواجو، که دست در دست هم برای رهایی یک نفر مثل من زحمت می‌کشید، کمال تشکر را دارم.
در انتها از آقا مصطفی برادر عزیزم که کنگره۶۰ را به من معرفی نمود، بسیار متشکرم.

سخنان راهنما، همسفر پروین:
سلام دوستان پروین هستم یک همسفر.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که به مناسبت تولد این خانواده عزیز در این جایگاه قرار گرفتم. این تولد را تبریک می‌گویم در رأس به جناب مهندس، اساتید بزرگوارشان و خانواده محترمشان، همچنین به خانواده بزرگ کنگره۶۰، راهنمای محترم آقا علی و راهنمای محترم دیگر همسفر زهره، مسافر علیرضا و همسفران عزیزشان. آرزو دارم که این تولد، همراه با دریافت شال راهنمایی برای عزیزانمان باشد.
دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» شایسته و در خور جایگاه همسفر زهرا است؛ چرا که ایشان با آموزش‌هایی که کسب کرده‌اند، توانسته‌اند جهان‌بینی خود در ورزش را ارتقا دهند. امید است حضور ایشان در کنگره و پارک‌ها مستدام بماند. لازم است پیامی نیز به مسافران و همسفران سفر اولی و دومی داشته باشم: نیاز به آموزش در کنگره محدود به سفر اول نیست؛ رهایی و پایان سفر اول، به معنای پایان آموزش نخواهد بود. اگر آموزش را به یک دانه بذر تشبیه کنیم، ما تنها در پایان سفر اول موفق به کاشت آن شده‌ایم و اکنون در سفر دوم باید آن را آبیاری کنیم تا شاهد جوانه زدن و رشد آن باشیم.

سخنان راهنما، همسفر زهره:
سلام دوستان، زهره هستم، یک همسفر.
خداوند را شاکر هستم به‌خاطر حضور در این جایگاه، این تولد را تبریک می‌گویم، در رأس به جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان، راهنمای محترم آقا علی و راهنمای محترم دیگر همسفر پروین، مسافر علیرضا و همسفران عزیزشان.
همسفر آرزو در ظاهر دختری بسیار پرانرژی و فعال بود، اما در درون آسیب‌های جدی داشت و در جلسات لژیون قادر به مشارکت و صحبت نبود و تنها اشک می‌ریخت. با آغاز سفر درمانی، نوشتن سی‌دی‌ها و بهره‌گیری از آموزش‌ها، تحولی درونی در او شکل گرفت. او رفته‌رفته حال بهتری پیدا کرد و اکنون با قدرت مسیر خود را ادامه می‌دهد. امیدوارم به جایگاه راهنمایی نائل شود.

سخنان همسفر زهرا:
سلام دوستان زهرا هستم همسفر.
از آقای مهندس و خانواده محترمشان برای بر پایی چنین بستری سپاسگزارم، انتصاب شایسته علی آقا به عنوان ایجنت جدید را صمیمانه تبریک عرض می‌کنم. همچنین، مراتب قدردانی و تشکر خالصانه خود را به تمامی خدمتگزاران زحمتکش شعبه ابراز می‌دارم که در طول سفر، نهایت همکاری و مساعدت را نسبت به من، مسافرم و سایر همسفرانم داشتند. تجربه زیستن در اعماق تاریکی، عذاب‌آور و فراتر از کلام است.
سفرهایی که با مسافرم در آن دوران و تحت تأثیر مصرف مواد انجام می‌دادم، به هیچ وجه قابل مقایسه با سفر رهایی و بازگشت از تهران نیست؛ یکی مملو از استرس و ترس بود و دیگری سرشار از آرامش و تعادل. امید من این است که تمامی هموطنان عزیزی که در تاریکی به‌سر می‌برند، به زودی روشنایی واقعی را تجربه کنند.

سخنان همسفر آرزو:
سلام دوستان آرزو هستم همسفر.
از حضور و قرار گرفتن در این نقطه و این جایگاه، خداوند بزرگ را بی‌نهایت شاکرم. سلامتی و طول عمر با عزت برای مهندس و خانواده محترمشان آرزومندم؛ زیرا حال خوب و بودن من در اینجا مرهون زحمات و حمایت‌های این عزیزان است. همچنین، مراتب عمیق تشکر و قدردانی خود را نثار عموی عزیزم می‌کنم. بخشندگی حقیقی و هدیه‌ای که از کنگره دریافت کردم، مدیون لطف ایشان بوده است. کلمات قادر به جبران این محبت نیستند و آرزو دارم شال پهلوانی نصیب ایشان گردد. سپاس ویژه خود را تقدیم می‌کنم به علی آقا، راهنمای پدرم، بابت آموزش‌ها و زحماتی که برای ایشان متحمل شدند. همچنین کمال تشکر را دارم از راهنمای عزیزم خانم زهره که بودنم در این نقطه را مدیون لطف ایشان هستم. در آخر هم از راهنمای تازه‌واردین خودم خانم زهره عزیز، راهنمای مادرم خانم پروین و همه خدمتگزاران بسیار سپاسگزارم و امیدوارم برکت این خدمات ارزشمند و خالصانه، همواره در زندگی‌شان جاری و ساری باشد.

سخنان همسفر آوا:
سلام دوستان آوا هستم همسفر.
در ابتدا شاکر خداوند بزرگ و سپاسگزار جناب آقای مهندس، خانواده محترمشان هستم. از راهنمایان پدر و مادرم و همچنین خواهرم به‌خاطر زحمات و آموزش‌هایی که در اختیار ما قرار می‌دهند‌، کمال تشکر و قدردانی را دارم. تشکر ویژه از خانواده خودم دارم به‌خصوص پدر و مادر عزیزم که پا به پای همدیگر آمدند و باعث این رهایی شدند.
از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم.

تایپ: مسافر محمد لژیون نهم، مسافر مهدی لژیون هشتم و مسافر محمود لژیون بیست و یکم
عکس: مسافر سعید لژیون چهاردهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم

نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .