انسان موجود ناشناختهای است و دارای صور آشکار و پنهان است. صور آشکار، قابل رؤیت و فیزیکی است و صور پنهان برای خیلی از ما هنوز ناشناخته باقی ماندهاست. چون شناختها کم است نتوانستهاند اعتیاد را درمان کنند؛ اما در کنگره ۶۰ آمار بالایی از درمانشدگان را داریم؛ زیرا ذرهای شناخت روی جسم پیدا کردهایم و توانستهایم مسئله اعتیاد را حل کنیم. همانگونه که مسئله اضافه وزن و درمان سیگار را داشتهایم، در آزمایشگاه نیز اکثر بیماریها مورد آزمایش قرار گرفتهاند و نقطه مشترک دارند و آن نقطه، از تنظیم خارج شدن بیان ژنها است. مشاهدات نشان میدهد که اعتیاد در جزئیترین سطوح، یعنی در حد سلولی و مولکولی ریشه دارد و عدم تنظیم همین سطوح، حتی بیان ژنها را تحت تأثیر قرار داده و منجر به بیماری میشود. نقش بدن در خوددرمانی بسیار اساسی است، اغلب عرفا و بزرگان، روح و نفس را یکی میدانند درحالی که کاملاً با هم متفاوت هستند. در کتاب آسمانی ما قرآن آمدهاست. (ما شما را از نفس واحده خلق کردیم.) همچنین اشاره به روح شدهاست. در کتابهای مذهبی و دینی ما عنوان شدهاست که فرشتگان، نفس فرد را تحویل میگیرند؛ اما اشارهای به تحویل روح نشدهاست.
جناب مهندس میفرمایند: من نزدیک به ۳۰سال است در مورد کلمه روح فکر کردهام و میبینم که مطالبی در قرآن هست که هنوز شکافته نشده و ۱۴۰۰ سال گذشته و ما خیلی از چیزها را نمیدانیم و الان همه بزرگان روح و نفس را یکی میدانند؛ ولی اینطور نیست. انسان خیلی پیچیده است و وقتی فهمیدیم روح و نفس چیست آن زمان میتوانیم درمان شویم. تکامل در حیوانات در حد جزئی و صور ظاهر است. انسان و حیوان با هم فرق میکنند و یزدان پاک که همان رب هست روح را در انسان میدمد. نفس موقعی تکامل پیدا میکند که روح باشد، روح انسان را به صراط مستقیم و کارهای مثبت دعوت میکند. روح در انسان مانند پادشاهی است برای جسم و اگر نفس به درجه کمال نرسد روح در آن معنا ندارد. هر انسانی میخواهد به تکامل برسد و بهدنبال سیر و سلوک باشد، فرقی نمیکند در چه جسم و مقامی باشد باید به روح توجه کند و کار انسان در تکامل روح و جسم بسیار دشوار و سخت است. ما روح حیوانی و شیطانی نداریم و روح همیشه مثبت است و آن نفس است که در مرتبه حیوانی قرار دارد. اگر نفس ما در مرتبه نفس اماره، یعنی آخرین مرتبه حیوانی قرار داشته باشد، روح کاری نمیتواند بکند و اگر روح در انسان نباشد تکامل نمییابد. روح دارای ارزش است که با چیزی قابل قیاس نیست زمانی که انسان میخواهد نفس خود را پرورش دهد سر راه خود به موانعی برخورد میکند که نیروهایی به موازات آنها در حال حرکت هستند که اجازه ندهند انسان حرکت درستی داشته باشد و سد راه او میشوند و او را به اسارت برده و فریب میدهند و جلوی پیشرفت انسان را میگیرند. روح قسمتی از نفس نیست چون نفس کامل نیست و اگر نفس کامل شود در مقام روح تأثیر میگذارد. روح و نفس هر کدام وظیفهای دارند و جدای از یکدیگر هستند؛ اما از هم تأثیر میپذیرند. تکامل در انسانها با هم متفاوت است اما همه افراد دارای روح میباشند. روح را میتوان به پادشاه جسم تشبیه کرد اکثر افراد در نیمه راه این مسیر را دشوار دانسته و رها میکنند چون به مبانی ناشناخته برخورد میکنند که راه حل آن را نمیدانند و نیروهای بازدارنده در این مسیر در حال حرکتاند که باعث توقف و بازگشت انسان میشوند و انسان را به اسارت میبرند و زمان را از او میربایند تا به مقصد نرسد پس بهتر است صدای روح را بشنویم وبه آن عمل کنیم و به ندای نفس توجهی نکنیم.
نویسنده: راهنما مسافر احمد
تایپ: مسافر رسول( لژیون نهم)
ویرایش متن: مسافر محمود(نگهبان سایت)
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
52