آقای مهندس در ابتدای سیدی ایستاده میخواهند روش درستزیستن را به ما بیاموزند. ایشان به ما میآموزند چگونه علم جهانبینی را در زندگی خود پیاده کنیم. امروز ما همسفران و مسافران با چالشها و دشواریهایی روبهرو هستیم که ریشه اصلی بسیاری از آنها در ندانستنهای خودمان است. ما میتوانستیم بهتر عمل کنیم تا در تاریکی قرار نگیریم، اکنون در محیط کنگره میکوشیم تا از تاریکیهایی که به سبب ناآگاهی خود ساختهایم رها شده و به روشنایی نزدیکتر شویم. استاد میگویند: هدف ما ساختن عارف و فیلسوف نیست؛ بلکه هدف از آموزش درست زندگیکردن است.
ما باید دانستههای خود را به کار ببریم و در عمل استفاده کنیم. وقتی درست بیندیشیم و آگاهی کافی به دست بیاوریم، میتوانیم در همین جهان نیز در بهشت قرار بگیریم. داشتهها و نداشتههایمان مهم نیستند؛ آنچه مهم است، نحوه برخورد ما با مسائل زندگی است. بهشت و جهنم هم در این دنیاست هم در آن دنیا. ما باید بیاموزیم که در همین دنیا نیز میتوان در بهشت زندگی کرد. ساختن بهشت و جهنم دست خودمان است. همانگونه که گفتهاند:
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
اعتیاد یکی از سختترین و پیچیدهترین مشکلات بشر است. این مشکل امروز و دیروز نیست؛ بلکه از هزاران سال پیش بشر درگیر مشکل اعتیاد بوده و هست. جهانبینی کنگره به ما میآموزد که چگونه از این تاریکی عبور کنیم، نیروی از دست رفته را بهدست بیاوریم و همچنین آموزش میدهد که انرژی خود را صرف مسائل بیارزش نکنیم.
در مواجهه با مشکلات، انسان باید مقاوم باشد. انسان مقاوم میتواند آسانتر از سختیها عبور کند. درخت نخل با استواری و پایداریاش نمونه خوبی است برای ایستادگی. درخت نخل در برابر گرمای ۶۰ درجه ایستادگی میکند تا خرما برسد. استاد میفرمایند: حتی هنگام مردن نیز مثل درخت ایستاده بمیرید.
در سیدی ایستاده در مورد روح مشترک تأکید میکنند، انسانها باید در پی روح مشترک باشند. روح مشترک نه به قوم و نژاد مربوط میشود و نه به نسبتهای خانوادگی؛ بلکه بر پایه تفکرات مشترک شکل میگیرد. ۲ نفر ممکن است برادر یاخواهر باشند؛ اما روحشان نزدیک نباشد و برعکس ممکن است کسی را هرگز ندیده باشیم؛ اما روحش با ما نزدیک و همسو باشد و بدون هیچ چشمداشتی به یاری ما بیاید؛ مانند اعضای کنگره که با عشق، محبت و بدون توقع گرد هم میآیند تا به هم کمک و همیاری برسانند.
اعضای کنگره۶۰ مانند زنجیر به هم وصل هستند. اعضای کنگره از عشق و محبت خالص و ناب برخوردارند. بچههای بوشهر هیچ شناختی از بچههای لامرد ندارند ولی هفتهای ۱ بار به شعبه آنها میروند تا به آن شعبه کمک کنند.
در کنگره۶۰ افراد سردار، دنور، پهلوان، ایجنت، مرزبان و راهنما میشوند. همه در تلاش هستند تا افرادی از سیگار رها بشوند، عدهای از اعتیاد خارج بشوند و انسانهایی چاقی خود را درمان کنند. همه خدمت میکنند تا خانوادهها به آرامش و آسایش برسند. اینها میشوند روح واحده. اینها باهم هستند بدون آنکه از هم شناختی داشته باشند. آنهایی که در تبریز کار میکنند از افرادی که در کرمان کار میکنند، شناختی ندارند؛ ولی بدون هیچ چشمداشتی با هزینه خودشان در یاریرساندن به کرمانیها تعلل نمیکنند. این را روح واحده میگویند.
در این سیدی به اهمیت سحرخیزی اشاره کردهاند و میفرمایند: کسانیکه تا لنگ ظهر میخوابند، انواع و اقسام بیماریهای قلبی، کلیوی، عصبی و افسردگی را میگیرند و از تمام کارهای روزانه عقب میمانند؛ پس کسی که به خواب شب اهمیت ندهد؛ باید تا ظهر بخوابد و این یک فاجعه است.
استاد گفتند: اگر اتفاقی شما را ناراحت و عصبانی کرد سعی کنید عجولانه تصمیم نگیرید. درست فکر کنید؛ چون تفکر عجولانه، مانند غذای مصموم میماند. زمانیکه از دست کسی ناراحت میشوید، به سرعت جواب ندهید، چند ساعت حتی چند روز صبر کنید تا آرام شوید و با آرامش جوابی منطقی که به ذهنتان میرسد بدهید تا منجر به پشیمانی نشود.
نویسنده: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون چهاردهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
35