میخواهم از راه و مسیری بگویم که سراسر عشق و محبت است. مسیری که معنای تمام لغات زندگی را برایم عوض کرد. قبل از آمدن به مسیر پر عشق کنگره۶۰ فکر میکردم عشق فقط یک حس، یک وابستگی یا یک دلتنگی است؛ اما فهمیدم عشق یعنی بخشیدن، یعنی صبوری، یعنی اینکه بدون چشمداشت برای کسی کاری انجام بدهی.
عشق یعنی اینکه از طلبکار بودن بیرون بیایی و به جای اینکه همیشه دنبال گرفتن باشی، دنبال دادن باشی. اینها باعث شد به خودم نگاه کنم، ببینم چهقدر عاشق بودم و چهقدر طلبکار. فهمیدم عشق فقط بین آدمها نیست، عشق میتواند بین من و خدا باشد، بین من و خودم، بین من و هستی و وقتی این عشق را پیدا کنم، خیلی چیزها در زندگیام تغییر میکند.
کنگره۶۰ به من یاد داد که عشق یعنی خدمت، یعنی اینکه حال خوبم را با دیگران تقسیم کنم، حتی شده با یک لبخند ساده. برای من عشق یعنی اینکه بتوانم بدون انتظار و بدون قضاوت یک نفر را درک کنم؛ یعنی اینکه بتوانم خودم را ببخشم، دیگران را ببخشم و در مسیر درمان با عشق قدم بردارم. عشق یعنی اینکه حتی وقتی کسی اشتباه میکند، باز هم بتوانی با محبت آن را نگاه کنی؛ چون میدانی خودش درد میکشد.
در کنگره۶۰ آموختم که ما مالک هیچ چیز نیستیم، تنها چیزی که برای ما میماند دوست داشتن یا همان عشق است. قبل از آن من فکر میکردم اگر یک چیزی را داشته باشم، خوشبخت میشوم؛ ولی حالا میفهمم که آن حس دوست داشتن، آن عشقی که بیقید و شرط باشد، تنها چیزی است که واقعاً صاحب آن هستیم و با آن میتوانیم رشد کنیم. ممنونم از آقای مهندس عزیز که با حرفهایش نه فقط آموزش میدهد؛ بلکه دلها را روشن میکند. امیدوارم بتوانم هر روز بیشتر عشق را بفهمم و زندگی کنم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دزفول
- تعداد بازدید از این مطلب :
166