جلسه لژیون دوازدهم به استادی راهنمای محترم مسافر حجت با دستور جلسه: سیدی "عشق" در روز سهشنبه مورخ 29 مهرماه 1404 رأس ساعت 19 آغاز بهکار کرد.
در کنگره برای عشق، مثلث سایه، جاذبه و حس را داریم.
سایه؛ چیزی است که مورد توجه انسان قرار میگیرد، میتواند انسان باشد یا حتی ماشین، کبوتر، سگ و ...
جاذبه؛ همان چیزی است که درون سایه یا طرف مقابل مورد توجه قرار میگیرد و ما را جذب خودش میکند.
در اثر این جاذبه و برقراری ارتباط به مرور حس بهوجود میآید و دوست داشتن یا عشق پدیدار میشود. در مورد جاذبه آقای مهندس در سیدی عشق میگویند: خودنمایی و مسائل ظاهری بخشی از جذابیت انسان است؛ ولی درصد زیادی از جذابیت و زیبایی انسان باید در اخلاق و رفتارش باشد.
مطلبی که امروز میخواهم بگویم و در مورد آن با هم گفتگوی داشته باشیم، این است که؛ در حد توان دلیل این موضوع را پیدا کنیم که چرا آخرین وادی عشق است، چرا همه چیز به عشق منتهی میشود و چرا لازمه حیات و تکامل عشق است؟
برداشت من این است؛ انسان در عشق است که سرسپردگی را تجربه میکند، در عشق است که تسلیم معشوق میشود، در عشق است که خواسته معشوق را به خواسته خودش ترجیح میدهد و در عشق است که تیر از پای حضرت علی (ع) میکشند و متوجه آن نمیشود.
در نتیجه انسان برای رسیدن به تکامل باید سر سپردگی و از خود گذشتن را یاد بگیرد. باید جایی ماورای خودش و خواستههای نفس اماره را ببیند تا متوجه خواستههای حقیقی خودش شود. همین شما که در حال درمان اعتیاد و خارج شدن از نفس اعتیاد هستید، اگر عشق بین راهنما و رهجو نبود نه فرمانبرداری، نه حرکت و نه توانی برای تحمل دشواریهای مسیر وجود نداشت. پس عشق هم مقصود و هم ابزار ادامه راه است.
ما چیزی به عنوان عشق زمینی، عشق الهی، عشق خوب و عشق بد نداریم، عشق، عشق است، عشق به ماشین عشق است، عشق به کبوتر عشق است، عشق به فرزند و همسر هم عشق است و همه مقدمهای برای مراحل بالاتر هستند. مراحل عشق شامل عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق و عشق خالق به مخلوق است.
عشق نیز مثل رانندگی است، آیا شخصی که تازه رانندگی یاد گرفته است را چون حرفهای نیست میتوانيم بگوییم راننده نیست؟ آن تازهکار، راننده است، مایکل شوماخر افسانهای هم راننده است. عشق هم همینطور، کسی که عاشق یک چیزی به ظاهر مادی و بیارزش است، عاشق است و کسی هم که به مرحله عشق خالق به مخلوق رسیده هم عاشق است. این کجا و آن کجا؛ ولی نکته مهم این است که هر دو در وادی عشق قرار دارند. یکی ابتدای راه است و دیگری به سر حد رسیده و مقدمه کار همان عشق اول راه است.
لازمه رشد در عشق و رسیدن به مراحل بالای عشق، ایستادگی، توقع نداشتن و از خود گذشتگی است. عشق، با رابطه و احساس اول بهوجود میآید، ولی احتیاج به نگهداری دارد، احتیاج به دانایی و البته مثلث عقل و عشق و ایمان دارد، وگرنه در ابتدای راه با اولین بی مهری از سمت معشوق که میتواند همسر، فرزند، رفیق و رهجو باشد یا راهنما، تبدیل به نفرت و جدایی میشود و انسان هیچ وقت مراحل بالای عشق را تجربه نخواهد کرد.

تایپ: مسافر محمد لژیون دوم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
565