دهمین جلسه از بیستویکمین دورهٔ کارگاههای آموزشی خصوصی ویژهٔ مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی مسافر محمد تقی، نگهبانی موقت مسافر محمدتقی و دبیری موقت مسافر محمد علی، با دستور جلسهٔ «جهانبینی در ورزش»، روز سهشنبه ۲۹ مهرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز شد.

سخنان استاد:
دستور جلسهٔ امروز در مورد «جهانبینی در ورزش» است. اگر ما بخواهیم در کنگره به درمان واقعی که همان تعادل است برسیم، یکی از پازلهای مهم آن، جهانبینی در ورزش است. اگر بخواهیم درمان خودمان را فقط با خوردن OT اکتفا کنیم و دستورات و قوانین دیگر کنگره را نادیده بگیریم یا ناقص انجام دهیم، آنچه در پایان سفر نصیب ما میشود، درمان اعتیاد نیست، بلکه ترک اعتیاد است. ما برای چیزی فراتر از ترک کردن به کنگره آمدهایم و آن هم درمان و رسیدن به تعادل است.
تمامی قوانین و دستورات کنگره و آموزشهایی که در کنگره صورت میگیرد، مانند پازلی هستند که در صورت قرار گرفتن همهٔ آنها در کنار هم، زیبا و چشمنواز میشوند. وقتی به گذشته برمیگردم، با وجود ترکهای متفاوت و زیادی که انجام داده بودم، باز هم انسانی نامتعادل بودم و نمیتوانستم خوب تفکر کنم و مشکلاتم را حل نمایم؛ به همین دلیل خود را درگیر انواع قرصهای اعصاب و روان کرده بودم؛ اما با آمدن به کنگره و دیدن محیط آن، آرامش عجیبی در من شکل گرفت.
پس از ورود به لژیون، از راهنمایم پرسیدم: آیا روزی میرسد که من هم بتوانم اعتیادم را درمان کنم و بدون مواد به زندگی ادامه دهم؟ راهنمایم گفت: تصور کن در اتوبوسی نشستهای و میخواهی به سفری بروی. فقط کافی است چشمهایت را ببندی و خودت را به راهنمایت بسپاری. مطمئن باش به خواستهات میرسی؛ اما تنها شرط آن این است که در همه جا گوش به فرمان راهنما، قوانین و حرمتها باشی، من هم بهعنوان یک رهجو سعی کردم اطاعت فرمان کنم و به قوانین و حرمتها احترام بگذارم. علاوه بر انجام قوانین داخلی شعبه، جمعهها به پارک میرفتم و استخر را نیز جزء برنامههای خودم قرار داده بودم. با یک برنامهریزی خوب توانستم سفر اول را به پایان برسانم و درمان شوم.
استاد امین در یکی از سیدیهایشان میفرمایند: اگر میخواهی درختت میوهٔ خوبی بدهد، باید آن را هرس کنی. در کنگره هم اگر بخواهیم به درمان برسیم، باید ضد ارزشها را از خود دور کنیم و نقاط قوت را در خود قویتر نماییم. یکی از این نقاط قوت که باعث میشود سفر من قشنگتر و بهتر شود، ورزش کردن در کنگره است. شعار ما در کنگره این است: یا میبریم یا میآموزیم. جهانبینی کنگره هم دقیقاً به من میآموزد که در کنار ورزش کردن، چیزهای مهمتری نیز وجود دارد و آن، احترام به دیگران است.
امروز آرامشی که در وجود خود حس میکنم، همه را مدیون آموزشهای کنگره و راهنمای خود هستم و وظیفهٔ خود میدانم که در کنگره بمانم و با خدمت کردن، بخشی از دین خود را به کنگره ادا کنم؛ زیرا به کنگره بسیار بدهکارم. همین کنگره بود که راه درست زندگی کردن را به من آموخت. اگر بخواهم بعد از سفر اول و گرفتن گل رهایی، کنگره را ترک کنم، عین بیمعرفتی است؛ چون هنوز روان من به درمان نرسیده و فقط جسمم درمان شده است. امیدوارم بتوانم در کنگره بمانم و خدمتگزار خوبی باشم.

مرزبان کشیک: مسافر سعید
ویراستار: مسافر جمال (لژیون ششم)
تایپ: مسافر ناصر (لژیون اول)
عکس: مسافر علی (لژیون هشتم)
ارسال خبر: مسافر سعید ( لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
123