اولین باری که کنگره ما را به پارک طالقانی دعوت کرد، تازه سفر اول را شروع کرده بودیم و حال و روز خوشی نداشتیم. پارکهای تهران را کموبیش دیده بودم؛ اما صبح زود پارک طالقانی تجربه اولم بود. در هوا به جز اکسیژن چیز دیگری نبود و فضای سبزش هم متفاوت بود؛ درختها سبزتر و گلها رنگیتر بودند. از ابتدای ورودی پارک که نگهبانان نظم ایستاده بودند تا جایی که همسفران مشغول ورزش و میل کردن صبحانه بودند؛ مثل اینکه وارد شهری شده بودم که مردمش به هم شادی تعارف میکردند.
همه جمع بودند، آقای مهندس، استاد امین، خانم کماندار، راهنماها، سفر دومیها، سفر اولیها و همسفرها. بدون هیچ تشریفاتی و در منظمترین حالت ممکن بودند. هیچکس را نمیشناختم؛ اما احساس غریبگی نمیکردم. جالبتر اینکه در پارک طالقانی شما کنگرهای خطاب میشوی و همین کافی است که وارد این جمع صمیمی شوی. در یکی از آلاچیقها بساط چای فراهم است که چاشنیاش محبت است. ورزش و مسابقه هم هست. تجربه من از ورزش همیشه توأم بود با یکسری مقدمات: ثبتنام در باشگاه و تهیه لباس و کفش مناسب و... که خیلی وقتها همین موارد نیروی بازدارندگی عجیبی داشتند و مدام موکول به بعد میشد؛ اما برای ورزش در پارک طالقانی، استفاده حداکثری از حداقل امکانات را به چشم دیدم. همه ورزش میکردند و هیچ مانعی برای کسی که بخواهد ورزش کند وجود نداشت.
راهنما و رهجو در کنار هم بودند. اینجا هدف از ورزش گستردهتر از آنی بود که همیشه در ذهنم متصور میکردم (تناسب اندام). اینجا ورزش جهانبینی افراد را نشانه گرفته بود که سلامتی و تناسب اندام یکی از پارامترهای آن بود. مهمتر از آن، مرام، منش، رفتار و اخلاق و در یک کلام، هنر خوب زندگی کردن، هدف اصلی بود و با هر بار رفتن به پارک، این مطلب بیشتر و بیشتر برایم نمود پیدا میکرد. تحسین و سپاس تا ابد نثار جناب مهندس دژاکام که با طراحی جهانبینی ورزش، دیدگاه افراد را نسبت به ورزش گسترده کرد. خدا حفظتان کند، بزرگمرد بیادعا.
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون پانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر و مسافر نیکوتین ساحل (دبیر سایت)
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
97