سومین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی مسافر اکرم، نگهبانی مسافر ندا و دبیری مسافر حمیده، با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان میشود) و تأثیر آن روی من» روز چهارشنبه 23 مهرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، اکرم هستم، مسافر.
دستور جلسه امروز ما وادی هشتم است که در مورد «با حرکت راه نمایان میشود» صحبت میکند.
من میخواهم این موضوع را با مثال یک سفر توضیح دهم. فرض کنید میخواهیم به یک منطقه کوهستانی سفر کنیم. اینکه فقط در خانه بنشینیم و به آن فکر کنیم، سفر را انجام نمیدهد. باید بلند شویم، تجهیزاتمان را آماده کنیم، لباس گرم و خوراکی مناسب برداریم و زمان سفر را هم در نظر بگیریم که چند روز خواهد بود. حالا که آماده سفر هستیم، برای رسیدن به درمان هم دقیقاً باید یکسری نکات را رعایت کنیم.
اول از همه، کسب اطلاعات کافی برای مسیری که برای درمان انتخاب کردهایم بسیار مهم است. این اطلاعات را از کجا به دست آوریم؟ وقتی وارد کنگره میشویم، ابتدا راهنمای تازهوارد ین با ما صحبت میکند و اطلاعاتی را آموزش میدهد. وقتی وارد لژیون میشویم، راهنمایمان ما را هدایت میکند و نقاط مهم مسیر را توضیح میدهد. کتابهایی که آقای مهندس نوشتهاند را میخوانیم و نکات مهمی را از آنها یاد میگیریم. در کارگاهها، با مشارکت در صحبتهای استاد و دیگران، نکات جدیدی کسب میکنیم.
آیا این اطلاعات کافی است؟ خیر.
مسیر بعدی، برنامهریزی است. مثلاً در مورد خوابمان، بهتر است ساعت خوابمان را تنظیم کنیم. آقای مهندس به ما یاد دادند که همهچیز در زندگی ما باید ذرهذره تغییر کند، چون بدن ما هوشمند است؛ همانطور که آنتیبیوتیک را باید سر ساعت بخوریم، درمانمان را هم باید سر ساعت پیگیری کنیم. کمکم ورزش را شروع میکنیم. وقتی برنامهریزی داشته باشیم، بیشتر تمایل داریم آن کار را انجام دهیم. باید روزانه برای خودمان وقت بگذاریم؛ اگر برای سلامتیمان ارزش قائل هستیم، باید به هدفمان فکر کنیم. من حتی کارهای خانهام را هم در حین انجام، به رهایی و حال خوشی که خواهم رسید، مرتبط میکردم و برای آن تصویرسازی میکردم.
باید تلاش کنیم و پشتکار داشته باشیم. اینکه فقط بنشینیم و برای خودمان رؤیا بسازیم کافی نیست؛ حتماً باید حرکت کنیم.
برخی از خانمها عنوان میکنند: «ما دوماهه یا سهماهه آمدیم، پس چرا خوب نشدیم؟» همانطور که آقای مهندس در مثال گندم میفرمایند، اگر بخواهیم گندم بکاریم، دو ماه بعد محصول نمیدهد؛ باید زمان کافی طی شود تا محصول را برداشت کنیم. پس برای درمان خودمان هم باید صبر کنیم و زمان را در نظر بگیریم. ده تا یازده ماه باید این مسیر را محکم ادامه دهیم تا به درمان برسیم و بتوانیم باقدرت وارد سفر دوم شویم.
نکته مهمی که آقای مهندس در این وادی عنوان کردند این است که وقتی مسیری را به سمت سلامتی و آرامش میرویم و به صلح درونی میرسیم، باید یکسری چیزها را در درونمان تصفیه کنیم. منِ اکرم که اینهمه سال تخریب داشتم، در حق خودم ظلم کردم و به بدنم صدمه زدم و سیستم بدنم را از کار انداختم، اول باید بیایم خودم را ببخشم و شروع کنم برای خودم جبران خسارت کنم. تمام نکاتی را که گفتم، شروع کنم در خودم رعایت کنم. بعد نسبت به خانوادهام، اشتباهاتی که خواسته یا ناخواسته در حق فرزندم، همسرم، پدر و مادرم و دیگر اعضای خانوادهام انجام دادهام، حالا که آگاهی دارم، شروع کنم یکییکی آنها را اصلاح کنم.
و درنهایت، نسبت به جامعهمان؛ ما خساراتی به جامعه هم زدهایم. هر یک نخ سیگاری که میکشیم، هوا را آلوده میکند؛ ما نسبت به هوا، درختان و انسانها مسئولیت داریم. حالا بیاییم جبران کنیم و کارهای نیک انجام دهیم؛ حتی درخت بکاریم و خدمت کنیم. ما باید تلاش کنیم و حرکت کنیم. اینکه فقط در خانه بنشینیم و بگوییم: «من خوب میشوم، دارویم را میخورم، درسم را میخوانم یا نمیخوانم» فایدهای ندارد. باید دقیق و منظم سفر کنیم و حرکت کنیم و حرف راهنما را گوش دهیم تا انشاءالله همگی به رهایی و حال خوش برسیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، متشکرم.
گردآوری و تایپ: مسافر لیلا – لژیون سوم – نمایندگی نیلوفر قزوین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
24