گفتوگو با مسافر آقای حمیدرضا – راهنمای شعبه صالحی ۲ با محوریت بخشش در کنگره۶۰
خداوند را شاکریم که فرصتی نصیبمان شد تا همکلام شویم با راهنمای گرانقدر و عزیزمان در شعبه صالحی ۲، مسافر آقای حمیدرضا؛ ایشان سفر خود را حدود شش سال پیش در شعبه پرستار آغاز نمودند و اکنون چهار سال و یازده ماه و بیست روز است که به لطف دستان پرمهر آقای مهندس حسین دژاکام، از بند اعتیاد رها شدهاند.
راهنمای گرامی، لطفاً بفرمایید تاکنون چه جایگاههای خدمتی را تجربه کردهاید؟
حدود یک ماه از سفر اولم گذشته بود که در لژیون نمایندگی پرستار وارد خدمت شدم. نخستین خدمت من دبیری لژیون بود. در آن زمان، لژیون چند دبیر داشت؛ مانند دبیر نشریات، دبیر فروش سیدی (که آن موقع بهصورت فیزیکی و دیسک عرضه میشد) و دبیر مالی. مسئولیت من دبیری مالی بود. در آن زمان علاوه بر کمکهای مالی مربوط به لژیون سردار، پرداخت اجاره مکان نمایندگی و قبوض آب و برق از طریق جمعآوری مبالغی از لژیونها انجام میشد و من مسئول جمعآوری این مبالغ بودم.
در پایان سفر اول، وارد بخش صدور کارت شدم و پس از چهار ماه، خدمت خود را در قسمت OT آغاز کردم. سپس موفق به دریافت شال راهنمایی شدم و مدتی در خدمت ایجنت شعبه پرستار بودم تا برخی امور مالی را انجام دهم. همچنین تجربهی نگهبانی لژیون سردار را نیز داشتهام و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی در شعبه صالحی ۲ خدمت میکنم.
لطفاً برداشت خود را از واژهی «بخشش» بیان کنید. به نظر شما، بخشش میتواند چه گرههایی از انسان را در صور آشکار یا پنهان باز کند؟
بهنظر من انسانهای مصرفکننده، کم و بیش با صفت بخشش بیگانه نیستند؛ زیرا کسی که برای خرید مواد هزینه میکند و از مال خود میگذرد، در ذات خود بخشنده است. اما مشکل آنجاست که این بخشش در مسیر و جایگاه نادرست خرج میشود. اغلب کسانی که وارد کنگره میشوند با مفهوم بخشیدن بیگانه نیستند، اما آموزشهای کنگره به ما میآموزد که کجا باید ببخشیم و کجا نبخشیم.
در پاسخ به بخش دوم سؤال باید بگویم: بله، بخشش – چه در صور آشکار و چه در صور پنهان – تأثیر شگرفی بر انسان دارد. یادم هست در اوایل سفر، با زحمت مبلغی را برای هزینه دهماههی خانه کنار گذاشتم تا بتوانم کار نکنم و بر درمان خویش تمرکز نمایم. آن زمان بزرگترین دغدغهام مخارج خانه بود؛ اما از وقتی توفیق خدمت راهنمایی نصیبم شد، دیگر هیچگاه چنین نگرانیای نداشتم. این آرامش، نتیجهی همان بخشندگی است که گرهها را باز میکند و انسان را به سمت رشد و آرامش سوق میدهد.
حال بفرمایید آیا تفاوتی میان بخشش در کنگره و بخشش در بیرون از کنگره قائل هستید؟
پرسش بسیار خوبی است. من زیاد دربارهی این موضوع اندیشیدهام. انسانی که دارای صفت بخشش است، فقط در کنگره نمیبخشد؛ او در هر جا و هر زمان بخشنده است. چنین انسانی مانند خورشید است؛ مگر میشود به خورشید گفت اینجا بتاب و آنجا نتاب؟ انسان بخشنده همواره بخشنده است.
البته نکتهای هست: من بارها دیدهام که برخی از نابسامانیهای اجتماعی، ریشه در اعتیاد دارند. مثلاً خانوادهای را به یاد دارم که سرپرستشان بر اثر تصادف با فردی مصرفکننده از دنیا رفت. وقتی دقیق نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از فقرها و آسیبهای اجتماعی از اعتیاد سرچشمه میگیرد. به همین دلیل من همیشه توصیه میکنم بیشترین کمک خود را به کنگره ۶۰ اختصاص دهید تا بتواند انسانهای بیشتری را درمان کند و این چرخهی رنج را متوقف سازد.
لطفاً کمی هم دربارهی لژیون سردار، این لژیون عشق و محبت، برایمان بفرمایید.
در کنگره ۶۰ آموختهایم که هیچ تغییری یکباره رخ نمیدهد. همانگونه که درمان اعتیاد با روش سقوط آزاد ممکن نیست و باید بهتدریج انجام شود، بخشش نیز چنین است. نخست باید بخشش را انتخاب کرد و وارد وادی عشق و محبت شد. انسانی که در این مسیر قدم بگذارد، به مرور صفت بخشندگی در وجودش پرورش مییابد و زندگیاش پر از برکت میشود.
بخشش حال انسان را خوب میکند؛ وقتی حال انسان خوب شد، حسهایش نیز خوب میشود؛ و زمانی که حسها خوب شوند، عقل بهتر کار میکند. انسانی که عقلش درست عمل کند، در بیرون از کنگره نیز موفقتر خواهد بود و نیاز مالی کمتری خواهد داشت. این چرخهی زیبا و الهی همواره ادامه دارد؛ هرچه بیشتر ببخشی، حال بهتری خواهی داشت. البته همهی اینها نیازمند زمان است تا در انسان نهادینه شود.
آیا پیشنهادی برای شکوفاتر شدن لژیون سردار در نمایندگی صالحی ۲ دارید؟
بهنظر من، پایهایترین آموزشها در لژیون باید از سوی راهنما ارائه شود. اگر راهنمایان عزیز، دربارهی موضوعاتی مانند بخشش، گذشت و خدمت، بیشتر صحبت کنند و این مفاهیم را تکرار نمایند، این آموزهها در نهاد رهجو نهادینه میشود.
مورد بعدی، دعوت از پهلوانان دیگر نمایندگیهاست تا اعضا بتوانند از نزدیک با الگوهای موفق دیدار کنند و از آنها بیاموزند. همچنین توصیه میکنم کسانی که موفق به کسب شال پهلوانی یا انگشتر دنوری شدهاند، در مناسبتها از آنها استفاده کنند تا این نمادها الهامبخش سایرین شود. برخی تصور میکنند باید متواضعانه و بیصدا عمل کنند، اما ما در کنگره آموزش میدهیم و این آموزش نیازمند دیدهشدن است. وقتی راهنمایی با انگشتر دنوری در جمع حاضر میشود، در واقع دارد به رهجویان نشان میدهد که خود، بخشش را تجربه کرده است.
در پایان، اگر نکتهای مانده، بفرمایید.
زمانی که در سفر اول بودم، بسیار دوست داشتم در لژیون سردار شرکت کنم، اما نه توان مالی آن را داشتم و نه راهنمایم اجازه میداد. پس از ورود به سفر دوم، در سال دوم توانستم عضو لژیون سردار شوم. خداوند یاریم کرد تا دوبار مبلغ شش میلیون تومان اهدا کنم. پس از آن، احساس عجیبی داشتم؛ حس آرامش و لذتی وصفناپذیر. سال بعد موفق به کسب دنوری شدم و در دو مرحله ۳۰ و ۲۰ میلیون تومان پرداخت کردم. با اینکه آن تجربه هم زیبا بود، اما لذت اولین بخشش در لژیون سردار بسیار عمیقتر بود.
اکنون هدفم این است که اجازهی پهلوانی را دریافت کنم و مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان مربوط به آن را فراهم سازم. باور دارم که با هر گام در مسیر بخشش، نقطهی تحملم بالاتر میرود و روح من رشد بیشتری مییابد.
از شما بابت این هم صحبتی تشکر میکنیم باشد که انوار الهی این خدمات شما بیش از بیش در زندگانی شما ساری و جاری باشد
راهنمای گرامی آقای حمیدرضا همتی از شما قدر دانیم
تایپ وعکس: مسافر حسین و مسافر عبدالله
تنظیم و بار گزاری مطلب مسافر عبدالله
- تعداد بازدید از این مطلب :
201