جلسه یازدهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار نمایندگی دلیجان، با استادی پهلوان مسافر محمد، نگهبانی موقت مسافر عباس، دبیری و خزانه داری موقت مسافر میلاد، چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴، با دستور جلسه "وادی هشتم و تاثیر آن بر روی من" ساعت ۱۵:۴۵آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا لازم میدانم از زحمات نگهبان، دبیر و همچنین خزانهدار این مجموعه که مسئولیتی سنگین را بر عهده دارند، صمیمانه تشکر کنم. همچنین از ایجنت محترم، آقای محمد، که دعوت کردند تا امروز در جمع ارزشمند شما حاضر باشم، سپاسگزارم. ویژهترین تبریک را به عزیزانی تقدیم میکنم که در این حلقه نشستهاند. حضور شما در اینجا نهتنها نشاندهنده نمایان شدن راه کنگره ۶۰ برایتان است، بلکه بهعنوان عضوی از این خانواده پذیرفته شدهاید. به باور بنده، افراد تا پیش از عضویت در لژیون سردار، مهمان کنگره محسوب میشوند و این عضویت، نقطه آغاز تعلق واقعی به کنگره ۶۰ است.
برای حضاری که در این حلقه گرد آمدهاند، این امر آشکار است که راه رهایی، همان راه کنگره ۶۰ است. همانگونه که جناب مهندس اشاره میفرمایند: از نشانههای درست بودن یک راه، کاسته شدن از درد مردم است. من اطمینان دارم در همین لژیون، دوستانی حضور دارند که اگر اکنون مشارکت کنند، نهتنها از درد اعتیاد که نقطه مشترک همه ما بوده، رها میشوند، بلکه درمان دردهای دیگری را نیز در کنگره ۶۰ تجربه خواهند کرد. آنچه اخیراً دریافتهام، این است که لژیون سردار صرفاً یک کارگاه آموزشی نیست؛ اینجا یک لژیون است. وقتی صحبت از لژیون بهمیان میآید، بدان معناست که فرآیندی هدفمند قرار است صورت پذیرد. هنگامی که ما بر روی صندلی لژیون DST مینشینیم، پس از ۱۱ ماه، سیستم بدن با کاهش پلههای دارو بهتدریج فعال شده و ما بهطور کامل از بند اعتیاد رها میشویم.
درک من این است که هر لژیون برای گشودن یک گره، رهایی از یک بند و یا عبور از یک گردنه دشوار طراحی شده است. سیستم کنگره بهگونهای ساختار یافته و البته خود لژیونها نیز با حرکت راهنمایان پدید آمدهاند. در ابتدای راه کنگره ۶۰، لژیون سیگاری، لژیون سردار یا مباحث تغذیه سالم وجود نداشت؛ اما جناب مهندس پیشگام شدند و تجربیاتی شکل گرفت که حاصل آن، ایجاد لژیونهای متعدد، از جمله لژیون سرداری است که امروز در آن گرد هم آمدهایم.
در متون کنگره ۶۰ میخوانیم که کنگره مکانی مقدس و امن است که توسط نیروهای مافوق هدایت میشود. ما دقیقاً نمیدانیم این نیروهای مافوق چه کسانی هستند، ماهیتشان چیست یا به چه شکل عمل میکنند؛ اما میدانیم که در سطح و انرژیای بالاتر از ما قرار دارند. در سیدیهای متعدد شاهد بودهایم که جناب مهندس به گروههای تحقیقی یا اساتید خود اشاره کردهاند؛ برای نمونه در سیدی "کابوس" فرمودند که اساتید ایشان برایشان صحنههایی را خلق کردند. اینها نشان میدهد ما در سیستمیتی قرار داریم که افرادی با چنین تواناییهایی حضور دارند.

به نظر من، برای چنین نیروهایی، رفع نیازهای مالی کنگره ۶۰ کار دشواری نیست. در برخی سیدیها نیز جناب مهندس از استاد خود درخواست معرفی جای گنج را مطرح میکنند. اما پرسش اینجاست: چرا این سیستم بهگونهای طراحی شده که مشارکتمحور و مردممحور است؟ چرا خود اعضا باید نیازهای مالی کنگره ۶۰ را تأمین کنند؟ این پرسشی بود که از خود داشتم و در پی پاسخ آن، توانستم به ماهیت لژیون سردار پی ببرم.
در لژیون سردار، ما از طریق DST آزمون میدهیم. هیچکس یکشبه نیامده تا ۵۰ میلیون، ۵۰۰ میلیون یا ۵ میلیارد بدهد. دوستانی را دیدهام که میلیاردها از مال خود گذشت کردهاند. شاید برای همه آنان، روز اول حتی پرداخت ۱۰ هزار یا ۵۰۰ هزار تومان در سبد جلسات دشوار بوده است. ما نیز پولی را که در جیبمان بیارزش مینمود، در سبد انداختیم و سپس حال خوشش را دریافت کردیم. قلقلک قلب و حس خوبی که گرفتیم، ما را بر آن داشت تا هرچه بیشتر از این حس بهره ببریم و در نهایت، سردار و پهلوان شدیم و "نشانی در بینشانی" گرفتیم.
چرا dst اتفاق میافتد؟ چرا لژیون برای عبور از نیاز مالی تشکیل شده؟ زمانی که سفر DST به پایان میرسد، ما دیگر نیازی به مواد مخدر نداریم، زیرا بدن بهصورت خودجوش شروع به ترشح شبهافیونیها میکند. همچنین، زمانی که بتوانیم در لژیون سردار سفر کنیم و پیشروی نماییم، لژیون سردار را در پیش خواهیم گرفت. هرچه در این لژیون گامهای بیشتری به جلو برداریم، بینیازتر خواهیم شد. بینیازی از ماده و مادیات به این معنا نیست که منِ محمد، هر مقدار پولی بخواهم در دسترس دارم یا ثروت بیپایان به فردی داده میشود؛ بلکه بدان معناست که ما هرگز در زمینه مادیات در مضیقه قرار نخواهیم گرفت. این، همان رهایی است که در لژیون سردار محقق میشود.
ما میتوانیم دانش لژیون سردار را کسب کنیم. لژیون سردار، استاد معینی ندارد و تنها استاد این لژیون، خود جناب مهندس هستند. ما باید دانش این لژیون را از طریق سیدیهای ایشان استخراج کنیم. آنجا که میفرمایند: "هنگامی که در صراط مستقیم گام برمیدارید، آماده باشید که هر لحظه زیر پای شما گلستان شود." این سخنان، بیپایه و اساس نیست.

آنچه من دریافتهام، این است که پشت تمامی سخنان ایشان، حقایقی عمیق نهفته است. جناب مهندس میفرمایند: "کسی که در صراط مستقیم گام بردارد و به مردم خدمت کند، از نظر مادی قوی خواهد شد." ما باید به سخنان جناب مهندس و نگهبان باور داشته باشیم. اگر نگهبان را بپذیریم، در امنیت زندگی خواهیم کرد و اگر نپذیریم، دیر یا زود میبایست کنگره ۶۰ را ترک کنیم. ایشان سخنان بیمعنا بر زبان نمیآورند. سلام بر دوستان، حسین هستم، یک نگهبان. حافظ کیست؟ نگهبان و حافظ، کسی است که به او باید ایمان داشته باشید. باور کنید، این حقیقت فراتر از درک محدود من محمد، است. هرچه بیشتر پیش میروم و هرچه بیشتر با جناب مهندس آشنا میشوم، به قدرت ایشان ایمانم فزونی مییابد. ایشان کسانی هستند که راه را به ما نشان دادهاند و امیدوارم همه ما بتوانیم در این مسیر پیشرو بوده و گام برداریم و در راه نمانیم.
یکی از مزایای خدمت مالی این است که مسیر سفر درونی را به ما نشان میدهد. بارها برای من محمد، پیش آمده که درگیر مشکلات شده و مسیر کار را گم کردهام؛ نمیدانستم این نشتی انرژی از کجا اتفاق میافتد. اما خدمت مالی، راهها را برایم نمایان کرد و نقطه ضعفم را به من نشان داد.
در پایان، با اجازه شما، جملهای از آقای زرکش نقل میکنم که فرمودند: "هنگام انجام خدمت مالی، از آن انتظار خاصی نداشته باشید. اجازه دهید خود خدمت مالی، مشکل زندگی شما را پیدا کرده و حل کند." ما تعیینکننده نیستیم که بگوییم مثلاً با پرداخت این مبلغ، فرزندم بهبود یابد. نیروهای مافوق بهتر میدانند که این کار خیر در کدام بخش از زندگی ما به کار خواهد آمد. از اینکه به سخنان این حقیر گوش سپردید، صمیمانه سپاسگزارم.
عکس: مسافر رضا- لژیون دوم
تایپ و بارگذاری خبر: همسفر مسعود- نگهبان سایت
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
91