هفتمین جلسه از دور چهارم سری جلسات هماهنگی لژیون سردار ویژه مسافران نمایندگی دکتر علیرضا(مبارکه) با استادی راهنمای محترم تازه واردین مسافر امیر رضا، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر یحیی با دستور جلسه« وادی هشتم و تاثیر آن روی من » در روز یکشنبه مورخ 20 مهر ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر رضا هستم یک مسافر، در خصوص وادی هشتم که اصل آن "با حرکت راه نمایان میشود" است باید بگویم که طی یک تا دو سال گذشته این اصل را در بسیاری از تصمیمات و اقدامات خود بهکار گرفتهام. در گذشته در مواجهه با مسائل مالی و معاملاتی دچار سردرگمی بودم، نمیدانستم باید از چه کسی پول قرض بگیرم و یا به چه کسی پول قرض بدهم، یا چگونه با مشکلات پیش رو مواجه شوم. اما با تکرار تجربه و حرکت در مسیر، به تدریج توانستم راهحلهای مناسب را بیابم. در آغاز هر مسیر با افراد مختلف وارد تعامل میشوم تا با شناخت بهتر بتوانم تصمیم گیری درستی داشته باشم. به عنوان مثال، در همکاری با "آقای ایکس" پس از دو جلسه گفتگو به وضوح مشخص میشود که آیا ایشان برای کار من مناسب هستند یا خیر. این تجربهها به من آموخت که با برداشتن چند قدم ابتدایی مسیر به روشنی نمایان میشود و تصمیمگیری آسانتر خواهد بود.
برای تازهواردین وادی هشتم اهمیت ویژهای دارد. تلاش میکنم تا با بیان تجربیات خود به آنان کمک کنم تا آیندهای روشن را در این مسیر ببینند و به این باور برسند که در مسیر کنگره به هرچه میخواهند میرسند و این سنگینترین مرحله در این راه است. به یاد دارم که در سال ۱۳۹۶ سفر خود را در شعبه شیخ بهایی آغاز کردم. در آن زمان نتوانستم به درستی آیندهای که در کنگره در انتظارم بود را درک کنم و پس از دریافت رهایی مسیر را رها کرده و به زندگی روزمره بازگشتم. این تصمیم مشکلات فراوانی برایم به همراه داشت. از جمله یک بدهی مالی سنگین. با وجود تمام سختیها مجدداً به کنگره بازگشتم و به شعبه دکتر علیرضا آمدم و خدمت را آغاز کردم. خدمت در ابتدا آسان نبود اما با تلاش و پیگیری توانستم در کنار دوستانی چون آقای محمدجواد آقا محسن و آقای فرشاد مسیر خدمت را ادامه دهم و از آنان بسیار آموختم.

از این عزیزان بابت فراهمسازی فضای رشد و یادگیری صمیمانه سپاسگزارم. امروز به لطف تلاشهای گذشته در حوزههای مختلفی فعالیت دارم. با وجود دردهای جسمی و مشغلههای فراوان همچنان به کار و تحصیل ادامه میدهم. در کنار این فعالیتها با مسائل حقوقی و قضایی نیز سر و کار دارم، اما هیچگاه از مسیر خدمت و رشد باز نماندهام. در دوران سختی مهندس و کنگره۶۰ پشتیبان من بودند. به همین دلیل، امروز خود را مدیون این مجموعه میدانم.

حتی زمانی که در ماه رمضان نتوانستم هزینهای را که تعهد کنم پرداخت کنم و اموالم به ناحق توقیف شد اما باز هم با حمایت کنگره توانستم مسیر را ادامه دهم. اکنون با تمام وجود باور دارم که کنگره۶۰ گنجی ارزشمند است. تلاش میکنم تا این باور را به تازهواردین منتقل کنم و آنان را جذب این مسیر کنم. با احترام و صمیمیت با آنان برخورد میکنم و هر کاری که بتوانم برایشان انجام میدهم تا تجربهای مشابه من برایشان تکرار نشود. در پایان بزرگترین تجربه زندگیام این بود که کنگره۶۰ را نه به عنوان مقصد بلکه به عنوان پلی برای رسیدن به ابعاد بالاتر زندگی دیدم. همراهی با کنگره و خواندن نماز در وقت مقرر مرا به دستاوردهای بزرگی رساند.
تایپ: همسفر پیمان
عکس: مسافر مهدی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
225