به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر، در وادی هشتم با حرکت راه نمایان میشود گفته میشود در سکون هیچ چیزی و زایشی نیست هر چیزی با حرکت کردن شکل میگیرد وقتی شاعر شعری را میسروده به دل ما مینشیند برای این است که حرفهایش از ته وجودش بیرون میآید یعنی با تلاش و کوشش میتوانیم هر کاری را به سرانجام برسانیم یک روزی در مقابل انسان که توسط قدرت مطلق به انجام رسید یکی از فرشتگانی که در ردههای بالایی بود از فرمان سرپیچی کرد چون به نظرخود فکر میکرد که برای خودش خدایی هست ما یاد گرفتیم که زندگی این نیست که به دنیا بیاییم و در آخر از دنیا برویم بدون هیچ دانش و دانایی این گونه زندگی هیچ لذتی نخواهد داشت و اگر بدانیم زندگی چیزهای قشنگتری هم دارد آنوقت انسان چیز دیگری خواهد بود در وادی هشتم میفرماید ما چیزی به نام نیستی نداریم هر چیزی با حرکت کردن به دست میآید. در وادی میفرماید اگر ما به هیچ رسیدیم آیا باید خودمان را نابود کنیم خداوند به انسان آموخته است که شیطان دشمن ما انسانها است ما انسانها هستیم که میتوانیم راه درست و یا نادرست را از هم تشخیص بدهیم یعنی راه الهی و یا راه شیطانی، وقتی ما در وادی متوجه میشویم با جمعآوری اطلاعات کافی و برنامه ریزی شده و دانستن مسیر حرکت کنیم در این وادی یاد میگیریم که با فکر خالی هیچ مشگلی حل نمیشود در حرکت خواسته و هدف ما باید مشخص باشد و باید با سعی و تلاش به خواسته خودمان برسیم احتمالا ما در مسیر بر سر دوراهی قرار میگیریم و ممکن است در مسیر ضد ارزشها و یا در مسیر الهی قرار بگیریم در این راه بستگی به خردمندی و یا بیخردی آن قرار بگیریم در آخر از راهنمای گرانقدر آقا مهدی تشکر میکنم.
-----------------------------------------------------
سلام دوستان صفر هستم یک مسافر، در مورد دستور جلسه هفتگی وادی هشتم و تاثیر آن روی من. با حرکت راه نمایان میشود، این وادی عنوان میکنند که من هر چقدر هم آموزش گرفته باشم و آگاهی کسب کرده باشم اگر حرکت نکنم و ساکن باشم مانند آب راکد تبدیل به مرداب میشوم، موفقیت همیشه از قدم اول بوجود میآید، من یک سال بود که دست دست میکردم و برای ورود به کنگره تردید داشتم ولی تا زمانی که دل به دریا نزدم و به کنگره نیامدم کاری صورت نگرفت الان خدا را شکر زیر سایه مهندس در راه درمان قرار گرفتهام، در هفت وادی اول ما آموزش میبینیم و وادی هشتم سرآغاز حرکت است اما این حرکت هم میتواند بسوی نور باشد هم بسوی ظلمت و تاریکی، بستگی به این دارد که من به کدام سو باشم و در چه جهتی حرکت کنم زیرا انسان دارای اختیار است و تنها کسی که میتواند مسیر درست حرکت را و رسیدن به حال خوش را انتخاب کنید خودم هستم همانطور که میتوانم بطرف ضدارزشها بروم باید این نکته را بدانم که بعد از اینکه هدف و خواسته خودم را تعیین کردم و شروع به حرکت کردم خود راه است که بقیه مسیر را به من نشان میدهد گاهی به دوراهی یا چند راه مختلف میرسم که باید راه درست را انتخاب کنم نکته مهم این است که من برای رسیدن به هدف و خواسته خودم باید حسابم را صفر کنم و تسویه حساب کنم و به عبارت دیگر توبه کنم تسویه حساب با خودم، تسویه حساب با خانواده که سالها آنها را رنج دادم و آسایش و آرامش را از آنها گرفته بودم و تسویه حساب با جامعه که سالها بدلیل جهل و نادانی کارهای ناشایست انجام دادم، پس در این وادی میتوانیم با قدرت مطلق عهد و پیمان ببندم که دیگر کارهای ناشایست قبل را انجام ندهم و در مسیر ضدارزشی حرکت نکنم و سپس خواستهها و اهداف خود در مسیر ارزشها را بازگو و از قدرت مطلق طلب یاری نمایم. در آخر هم از راهنمای خوبم آقا مهدی سپاسگزارم.
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
75