جلسه دهم از دوره یازدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی صالحی ۲ به استادی مسافرمحترم پهلوان علی و نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه 《 وادی هشتم؛باحرکت،راه نمایان می شود》روز شنبه مورخ ۱۹مهر ۱۴۰۴ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد :
سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
بسیار خوشحال هستم که در کنار شما عزیزان میباشم. این شعبه حس و حال خوبی دارد و امیدوارم جلسه خوبی را در کنار هم سپری کنیم و بتوانیم از وجود یکدیگر کمال استفاده را ببریم.
در ابتدا از جناب مهندس و استاد امین و خانواده گرامی ایشان کمال تشکر و قدردانی را دارم و سپس از نگهبان جلسه، ایجنت و گروه مرزبانان تشکر میکنم که فرصت خدمتگزاری را به من بخشیدهاند تا به واسطه این خدمت بتوانم آموزش بگیرم.
در نهایت از خداوند منان خواستار این هستم که روز به روز بر عمر جناب مهندس بیفزاید و سایه ایشان را بالای سر ما و کنگره ۶۰ مستدام بدارد، زیرا اشخاصی همچون جناب مهندس نایاب و نادر هستند و اگر امروز حس و حال خوبی داریم، همگی آن را مدیون جناب مهندس و خانواده گرامیشان میباشیم. پس باید شکرگزار آن باشیم.
اما مواردی هست همچون این موارد که انسان به هر میزان تلاش نماید برای شکرگزاری نمیتواند شکر آن را بهجا آورد؛ یعنی شما هر چقدر هم که بخواهید شاکر باشید در این مورد باز هم شکر آن را کامل بهجا نیاوردهاید. به یاد این شعر افتادم:
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت.
هر نفسی که فرو میرود ممدّ حیات است، چون برمیآید مفرّح ذات؛
پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که براید، که از عهده شکرش به درآید؟

ما هر حرکتی که در کنگره انجام میدهیم باید تشکر و شکرگزار باشیم، زیرا قدردانی و شکرگزاری از اساس کار کنگره میباشد. ما اساساً نباید گذشته خود را فراموش کنیم؛ از کجا آمدهایم، به کجا رسیدیم و به کجا میخواهیم برویم و از چه شکلی به چه شکلی در آمدهایم.
فرق گذشته و امروز من بسیار زیاد است:
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
پس این تفاوتی که حاصل شده مابین قبل از کنگره من و بعد از آمدن ما به کنگره، تفاوت از زمین تا آسمان است و این همان حرکت است که در وادی هشتم از آن نام برده شده است.
در گذشته، حرکت ما در مسیر ضد ارزشها بود ولی امروز وارد حرکت در مسیر ارزشها شدهایم یا همان مسیر صراط مستقیم.
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا
این همان دوراهی است که جناب مهندس به آن اشاره میفرمایند: شما به هر طرف این دوراهی که بروید، آن طرف زورش زیادتر و قویتر میشود. پس چه خوب است که شما به طرف نیروهای الهی روی آورید تا سمت آنها قویتر و نیرومندتر نسبت به نیروهای اهریمنی گردد.
به علت این است که بچههای کنگره ۶۰ بسیار قوی و قدرتمند هستند، زیرا در سمت نیروهای الهی در حال حرکت میباشند و نیروهای الهی نیز به کمک آنها میآیند و این باعث قویتر و قدرتمندتر شدن آنها میشود.
کنگره ۶۰ بالای ۲۶۰ یا ۲۷۰ نمایندگی در سراسر کشور دارد. این عدد بسیار زیاد است و چنین سازمان مردمنهادی در کل کشور وجود ندارد و تمام این موضوع با حرکت بوده است.
یک زمانی است که من میخواهم حرکت کنم اما نمیدانم بعدش چه اتفاقی قرار است رخ دهد، اما یک زمانی است که میدانم که میخواهم در چه مسیری حرکت نمایم؛ اتوبانی است چهاربانده با انواع تابلوهایی که در آن گذاشته شده است.
یک زمانی است که یک سفر اولی وارد میشود؛ اصلاً نمیداند که میخواهد چه کاری را بکند، اما حرکت را آغاز نموده است. تمام مسیر برای او تابلوگذاری شده و او فقط باید گوش به فرمان راهنمای خودش باشد.
تمام این مسیر مهندسی شده است توسط افرادی که قبل از من وارد کنگره شدهاند تا من بیایم و به راحتی سفر کنم و به رهایی برسم.
کنگره ۶۰ دارای صور پنهان بسیار عظیمی هست؛ باید بیایید و ببینید در ساختمان سیمرغ که قلب تپنده کنگره ۶۰ میباشد، یعنی از آنجاست که خون پمپاژ میگردد به سراسر نمایندگیها در کل کشور.
تمامی دیدهبانان در این ساختمان هستند که هر کدام از آنها در آنجا یک دفتر دارند با بیست تا سی نفر در خدمت. پس بسیار زحمت کشیده میشود تا چراغ اینجا روشن بماند.
دستور جلسه قبل ما نظم و انضباط بود. آیا به نظر شما خداوند این همه نظم و انضباط را در جهان هستی به کار برده است تا من بیایم و یک مصرفکننده مواد مخدر بشوم؟ خیر.
همه چیز در این عالم برای منِ انسان مهیا گردیده است که من وارد این چرخه شوم تا بتوانم آموزش بگیرم.
ابر و ماه و خورشید و فلک در کارند
که تو لقمه نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
من به هر کجای کنگره ۶۰ که نگاه میکنم فقط نظم میبینم. جایگاهها را که مینگرم، تمامی آن جایگاهها را مهندسیشده درمییابم. تمامی این جایگاهها در کنگره با نظم و انضباط مانند ساعت در کنار یکدیگر در حال کار کردن و فعالیت میباشند.
خوب، در مرحله آخر صحبتهایم میخواهم کمی در مورد لژیون سردار برای شما صحبت کنم.
زمانی ما میتوانیم حق مطلب را نسبت به بچههای لژیون سردار ادا نماییم که درباره لژیون سردار صحبت کنیم. تمامی زحمتهایی که قبلاً در کنگره برای
آن کشیده شده است، برای آن هزینه پرداخت شده، پس من باید قدردان آن باشم و در این راهی که نمایان شده کار خود را انجام دهم.
اما نکتهای که راهنمای من به آن اشاره میکرد و جناب آقای زرکش نیز آن را وصف کردهاند، این است که میفرمودند:
شما زمانی که وارد شعبهای میشوید و میبینید حال افراد آن شعبه خوب است و چهرهها همگی سفید و خوشرو هستند، این به علت آن است که آن شعبه دارای لژیون سردار فعال و خوبی است.
شما به هر شعبهای که بروید و ببینید رنگ صورت بچههای آنجا متفاوت است، این به علت خوب کار کردن لژیون سردار میباشد.
لژیون سردار، بسیار لژیون مهمی است و اگر میخواهید موفق باشید در سفرتان، به لژیون سردار اهمیت بدهید.
من خودم عاشق لژیون سردار بودم و در پنجماه سفرم بود که وارد لژیون سردار شدم با مبلغ بیست میلیون تومان.
و این را باید بدانید که لژیون سردار جایی است که باعث رشد شما میگردد؛ هم از درون و هم از بیرون، هم در صور آشکار و هم در صور پنهان.
و این است که باعث میشود شما سفری خوب و عالی داشته باشید.
بیشتر از این صحبت نمیکنم و از اینکه به صحبتهای من با سکوت خود گوش فرا دادید، از شما سپاسگزارم.
تایپ : مسافر حسین لژیون یک
تنظیم و ارسال مطلب:مسافر عبدالله لژیون چهار
- تعداد بازدید از این مطلب :
191