English Version
This Site Is Available In English

لحضه‌ای پر از عشق و افتخار

لحضه‌ای پر از عشق و افتخار

"به‌نام قدرت‌مطلق الله"

اینک مفتخر هستیم گفتگویی با پهلوان مسافر محمدرضا در مورد لژیون سردار و اهمیت برگزاری مراسم گلریزان داشته باشیم؛ لطفاً با ما همراه باشید.

لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و از نحوه آشنایی با دنیای اعتیاد بفرمایید:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک بود، به مدت ۱۰ ماه ۴ روز با راهنمایی دیده‌بان مسافر مجید به روش DST و داروی درمان OT سفر کردم. و حدود ۴ سال و ۶ ماه و ۱۱ روز است که با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستم. من با دنیای اعتیاد از جوانی، روی ناآگاهی و تصور لذت یا رفع خستگی وارد آن مسیر شدم؛ اما کم‌کم متوجه شدم که اعتیاد یعنی اسارت جسم، روان و تجربه‌ای سخت بود.

نحوه آشنایی شما با کنگره ۶۰ چگونه بود؟
از طریق یکی از دوستان با کنگره‌۶۰ آشنا شدم. وقتی برای اولین‌ بار وارد کنگره شدم، فضای آرام، محبت و نظم خاصی را حس کردم که تا قبل از آن در هیچ‌ مکانی تجربه نکرده بودم. همان‌جا فهمیدم که این مکان محل نجات و درمان، نه فقط ترک مواد؛ بلکه رهایی واقعی یک انسان است.

به‌نظر شما چرا باید در کنگره‌۶۰ نیاز به دستور جلسه گلریزان داشته باشیم؟
دستور جلسه گلریزان را آقای مهندس در بین دستور جلسات قرار داده تا ما در کنگره۶۰ از نظر مالی به خود متکی باشیم و اعضای قدیمی کاشتند و ما خوردیم؛ حالا ما باید بکاریم تا آیندگان بهره‌مند شوند. هر دستور جلسه بخشی از آموزش‌های جهان‌بینی است که مسیر رشد ما را مشخص می‌کند. وقتی همه در سراسر کنگره روی یک موضوع صحبت می‌کنند، اتحاد فکری بین افراد ایجاد می‌شود و آموزش عمیق‌تر می‌گردد.

به‌نظر شما هدف از تأسیس لژیون سردار چیست؟
لژیون سردار برای ادامه مسیر خدمت، رشد و جهان‌بینی است؛ اینکه یاد بگیریم بخشش، خدمت مالی و گذشت از مال، چگونه می‌تواند ما را از ترس، وابستگی و منیت رها کند. سردار بودن یعنی مسئولیت، عشق، تعهد به ساختن خود و کمک به دیگران.

لطفاً از حس و حال خود در مورد دریافت شال پهلوانی بفرمایید:
دریافت شال پهلوانی برای من لحظه‌ای پر از عشق و افتخار بود؛ حس می‌کردم پاداش مسیری است که با ایمان و خدمت طی کرده‌ام؛ در آن لحظه، تمام سختی‌های سفر در ذهنم مرور و تبدیل به شکرگزاری شد.

لحظه‌ صدور اذن دریافت شال پهلوانی چه حس و حالی داشتید؟
وقتی اذن صادر شد، حس سبکی و آرامشی وصف‌ناپذیر داشتم؛ انگار نوری در دلم روشن شد که گفت: «ادامه بده، راه درست است.» فهمیدم که این اذن فقط یک عنوان نیست؛ بلکه مسئولیت و مأموریتی الهی برای خدمت بیشتر است.

کلام آخر:
کلام آخر این است که در کنگره یاد گرفتم؛ اگر تغییر نکنم هیچ چیز تغییر نمی‌کند و رهایی یعنی حرکت در مسیر عشق و دانایی. از خداوند، بنیان‌گزار محترم کنگره‌۶۰ آقای مهندس حسین دژاکام و تمام خدمت‌گزاران کنگره‌۶۰ و قسمت سایت که با عشق خدمت می‌کنند سپاسگزارم. امیدوارم که از ترسمان عبور کنیم و امسال گلریزان خوبی داشته باشیم.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزارم.

عکاس: مسافر محسن (لژیون دوم)
ویراستار: مسافر رسول (لژیون دوم)
تهیه‌، تنظیم و ارسال: راهنما مسافر محمدرضا نگهبان سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .