English Version
This Site Is Available In English

به سمت نور و روشنایی

به سمت نور و روشنایی

جلسه دهم از دوره پنجاه‌وسوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرستار به استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر اشرف و دبیری همسفر مهشید با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان می شود.) و تاثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۲۲مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود است. اول باید بدانیم و بپذیریم که همه‌ این وادی‌ها، یک قانون یا یک راه هستند که در تمامی سطوح زندگی ما جاری هستند و برای ما کاربرد مفیدی دارند. چگونه؟ باید اول آن را بلد باشیم، آموزش دیده باشیم و عمل کنیم تا بتوانیم در بازی زندگی بازیکن خوبی باشیم که هم خود ما از زندگی لذت ببریم و هم اطرافیان ما که نظاره‌گر این بازی هستند.

مسیر زندگی انسان و همان‌طور که از نامش پیداست؛ انسان باید زندگی را سیر، سلوک و حرکت کند. اگر حرکت داشته باشیم، در این مسیر راه خودبه‌خود نمایان می‌شود؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم امروز می‌گذرد و این مسیر در جریان است. حال چه بهتر که خود ما هم در این جریان قرار بگیریم و حرکت کنیم.

وقتی در مسیر حرکت قرار می‌گیریم، یک‌سری از مسائل حل می‌شوند، خیلی از سوالات جواب داده می‌شوند و ما یک‌سری از آموزش‌ها را دریافت می‌کنیم که در ادامه‌ زندگی بسیار به ما کمک خواهد کرد؛ چه در این بعد و چه در جهان‌ها و بعدهای دیگر.

زندگی در جریان است، فکر کنیم که ما را در رودخانه‌ای انداختند و قوانین و راه‌های نجات را هم به ما آموختند و گفتند که این مسیر زندگی شماست و انتخاب هم با شماست. کسی که قوانین را بلد نیست و فقط شنونده بوده بلد است؛ ولی انجام نمی‌دهد و به طرف خواسته‌های نامعقول خودش حرکت می‌کند، در جهت مخالف آب حرکت می‌کند و فقط اتلاف وقت و انرژی دارد؛ چیزی را به دست نمی‌آورد و فقط از دست می‌دهد.

انسانی که توقف می‌کند، درجا می‌زند و می‌گوید: خدایا به امید تو، هر چه که تو بخواهی؛ صد در صد در این مسیر و جریان رودخانه، به موانع برخورد می‌کند و آسیب می‌بیند؛ اما کسی که قوانین را بلد است و به آن عمل می‌کند، آن شخص از جریان آب کمک می‌گیرد و موانع را شناسایی می‌کند و خودش را به سر مقصد می‌رساند.

در این مسیر نیروهای بازدارنده بیکار نمی‌نشینند و با منیت، ترس و ناامیدی جلوی حرکت ما را می‌گیرند. چرا؟ چون ما به سمت نیروهای ارزشی حرکت کرده‌ایم. آن‌ها می‌خواهند جلوی ما را بگیرند و اینجا همان آموزش‌ها، دانایی‌ها و آگاهی‌های ما هستند که این انرژی ذهنی مثبت را برای ما تلقین می‌کنند و باعث می‌شوند ما از تغییر و تبدیل به ترخیص برسیم. راهنمای من همیشه در لژیون می‌گویند: در مسیر کنگره باشید تا گره‌های شما باز شود. من همیشه می‌خواستم بدانم که هنگام خدمت استادی چه داستانی برای من اتفاق می‌افتد و چه دستور جلسه‌ای به من داده می‌شود و ربطش را پیدا کنم.

روز اولی که این خدمت را به من دادند، مطالبی را نوشتم و کنار گذاشتم، فردای آن روز مریض شدم و چهار روز تمام مریض بودم. بعد از گذشت این چند روز، مسئولیت فرزند یکی از اقوام که چند هفته به مدرسه نرفته بود به من سپرده شد. در حین آن بیماری و یک‌سری مشکلات دیگر که برای من پیش آمده بود؛ خیلی درگیر بودم و چالش داشتم، با خودم فکر می‌کردم راهنمایم گفتند که با خدمت گرفتن گره‌ها باز می‌شود، حال من با این خدمت چه کار کنم؟ فکر کردم که به راهنمایم زنگ بزنم و بگویم که نمی‌توانم این خدمت را انجام دهم. همانطور که نشسته بودم، انگار نیرویی به من القاء شد که عالم بی‌عمل نباش.

این کلمه آن‌قدر در ذهن من تداعی شد که با خودکار قرمز آن را در دفتر خودم نوشتم که یعنی چه عالم بی‌عمل نباش؟ رفتم آن صفحه‌ای که نوشتم را دوباره خواندم و به خودم گفتم این‌ها را من نوشته‌ام؟ خب این همه نوشتی، چرا انجام نمی‌دهی؟ به خودم گفتم: نوشتی و باید تغییر کنی، باید حرکت کنی. در درگیری‌های این یک هفته اخیر، اولین جلسه‌ استادی من بود و باید تمرکز داشت و من اصلاً نداشتم. از یک طرف سی‌دی‌ها مانده بود و همه‌چیز به‌هم ریخته بود.

من این دستور جلسه را آنجا به خودم ربط دادم و تا الان گمان می‌کردم این دستور جلسه با من همگام نیست، ولی دیدم دستور جلسه برای من چیده شد که با حرکت راه نمایان می‌شود. برو و نگاه کن که چه نوشتی، بلند شدم و بچه‌ها را مدیریت کردم، سی‌دی نوشتم، بیماری‌ام بهبود پیدا کرد و آمدن به کنگره خیلی راحت بود. فکر می‌کردم دیر می‌رسم؛ چون مسئول حضور و غیاب هم بودم، ولی همه‌چیز خودبه‌خود حل شد. چرا؟ چون می‌خواستم به طرف این راه حرکت کنم و این مسیر را تجربه کنم.

سی‌دی نوشتن، به‌موقع در جلسه حضور داشتن، گوش‌به‌فرمان راهنما بودن، در لژیون صحبت کردن، همه‌ این‌ها برای ما مسیر کنگره هستند که باید در جریان آن باشیم. این‌ها آموزش‌هایی هستند که در مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل زندگی به کمک می‌آیند؛ ولی ما آن‌ها را نادیده می‌گیریم؛ باید این‌ها را بلد باشیم؛ وقتی بلد باشیم، از مسیر رودخانه به‌راحتی و بدون مشکل عبور می‌کنیم؛ پس هدف، توأم با تفکر، تلاش، ایمان و حرکت، ما را یبه سمت نور و روشنایی سوق می‌دهد. امیدوارم همه‌ ما همیشه در جهت خیر و نیکی گام برداریم و عاقبت‌به‌خیر شویم؛ که به‌ راستی، با حرکت راه نمایان می‌‌شود.

اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار 

مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر مجتبی
تایپیست: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .