وادی هشتم «با حرکت راه نمایان میشود» بسیار زیبا و کاربردی است و من را به یازده ماه قبل میبرد؛ زمانیکه مسافر من به واسطه یکی از دوستان خود با کنگره۶۰ آشنا شد. مسافرم در مهرماه ۱۴۰۳ بدون اطلاع من سفر خود را شروع کرد؛ دو ماهی از سفر ایشان میگذشت که کمکم متوجه تغییر رفتارش شدم؛ ما به واسطه مصرف پنهانی او زیاد دچار درگیری لفظی میشدیم و زندگی برای ما جهنم شده بود؛ اما یک شب که از کنگره۶۰ برمیگشت با یک شاخه گل به خانه آمد گویی زندگی و حرکت از فردای همان شب برای ما شروع شد و راه نمایان شد.
مسافرم آرام آرام برای من از تکهای از بهشت صحبت میکرد؛ هربار که میخواست از مزیتهای کنگره۶۰ برای من بگوید ذوقی را در چشمهایش مشاهده میکردم؛ بنابراین من هم به واسطه مسافرم با خانه امن و دلگرم کنگره آشنا شدم.
من از آموزشهای ناب کنگره آموختم که با نشستن و انتظار کشیدن به مقصد نمیرسیم و راهی برای ما نمایان نخواهد شد؛ بلکه باید با اراده و عزمی راسخ به طرف نور حرکت کنیم؛ همچنین آموختم که باید در هر شرایطی به خودم و به دیگران احترام بگذارم و مسئولیت زندگیمان با خود ما است.
از وادی هشتم آموختم که هر فردی در زندگی من قرار دارد میتواند به من کمک کند تا بتوانم به شناخت خود برسم و از موانع عبور کنم؛ همچنین این وادی به من آموخت تا با دیگران همدلی کنم و هرکسی داستان زندگی خودش را دارد. خداوند بزرگ را شاکرم که بعد از رهایی مسافرم و آموزش های ناب کنگره۶۰ زندگی ما روز به روز شیرینتر میشود و از آقای مهندس حسین دژاکام سپاسگزارم که چنین بستر امنی را برای مسافران و همسفران فراهم نمودند.
نویسنده: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
رابط خبری: همسفر هستی رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیستوششم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
198