با حرکت راه نمایان میشود. این وادی نیز مانند سایر وادیها، یکی از زیباترین و پرکارآمدترین قوانین هستی و زندگی را به نمایش میگذارد و به ما آموزش میدهد: با حرکت، راه نمایان میشود. میگویند یکی از نامهای نیروی منفی، نیروی بازدارنده است؛ نیرویی که سعی میکند به صورتهای مختلف ما را از حرکت بازدارد. این نیرو خیلی خوب میفهمد که اگر ما بایستیم و توقف کنیم، سقوط میکنیم. این نیرو هر بار سعی میکند با شناسایی نقاط حساس و نقاط ضعف، ما را از مسیر صحیح زندگی خارج و متوقف کنید. انسان تنها موجودی است که با اختیار خلق شده است؛ یعنی حق انتخاب دارد.
به عبارتی هم میتواند مسیر تقوا و ارزشها را طی کند و هم میتواند مسیر فسق و فجور را بپیماید. با حرکت راه نمایان خواهد شد. آدم و حوا که در بهشت بودند، با توطئه و دسیسه شیطان از فرمان سرپیچی کردند. قدرت مطلق از آنها توضیح خواست، آنها گفتند اشتباه کردهایم، جبران میکنیم. خداوند عذر آنان را پذیرفت و گفت: به زمین بروید تا در عمل ثابت کنید و با آنها پیمان بست و هشدار داد که شیطان دشمن آشکار شماست. بروید تا در عمل و حرکت مشخص گردد که کدام یک از شما بر پیمان خود استوار هستید؛ کدام یک راه شیطان که راهی فریبنده و باطنی بس وحشتآفرین دارد میپیماید و کدام یک راه الهی و نور را طی طریق مینماید و در نهایت جایگاه مشخص خواهد شد. اگر درست حرکت کنید، به مکانی میرسید که از آنجا انشعاب یافتهاید و به نزد پروردگار خود با شادی و سربلندی بازگشت نمایید. انسان در طول زندگی دائماً در حال حرکت است و هیچ نقطهای وجود ندارد که انسان بگوید مسیر زندگی من تمام شد و به پایان رسید و من باید بایستم.
چنین جایی در زندگی انسان هرگز وجود ندارد. حتی بعد از اینکه از دنیا میرویم، دوباره یک زندگی دیگر در آن دنیا و در حلقههای دیگر داریم و این داستان تا ابد ادامه خواهد داشت و هیچکس نمیتواند آن را متوقف کند و یا بخواهد به زندگی خود پایان دهد. حتی کسانی که خودکشی میکنند، به زندگی خود پایان ندادهاند، فقط جای زندگی خود را کمی تغییر میدهند، البته با همان مشکلات قبلی که بیشتر هم میشود. در هر حلقهای که چشمان ما بسته میشود، در جایی دیگر و در حلقهای دیگر چشمان ما باز میشود. با حرکت، راه نمایان میشود؛ یک قانون است مثل قوانین ریاضیات، قانونی در صراط مستقیم نه در میان آدمکشی و تبهکاری.
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه بنه و هیچ مگوی
خود راه بگویدت که چون باید رفت
اکنون در وادی هشتم هستیم و هفت وادی را با خود به همراه داریم. با تفکر، ساختارها آغاز میگردد. در مسائل حیاتی، به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویش است و یا فرمان عقل و یا رمز و راز کشف حقیقت. این وادی میگوید: وقتی که میخواهیم حرکت کنیم، در مسیر حرکت نیاز نیست تمام جزئیات را در نظر بگیریم؛ چون امکانپذیر نیست. در این شرایط، پروا نداشته و به خداوند توکل و حرکت کنید؛ قطعاً در حرکت، راه یا مسیر مشخص خواهد شد. بسیاری اوقات با این بهانه که راه مشخص نیست، میخواهیم تمام راه را بررسی کنیم و بعد حرکت کنیم؛ غافل از اینکه در عمل به هزار شکل و گونه دیگر خود را نشان میدهد. خیلی وقتها ما فکر میکنیم، اما متوقف میشویم و میترسیم که حرکت کنیم، غافل از اینکه تا حرکت نکنیم، راه نمایان نمیشود. هیچ جادهای وجود ندارد که بتوان با یک نگاه از ابتدا تا انتها آن را دید، مگر اینکه در آن جاده حرکت کرد. زمانی که حرکت میکنیم، به موازات حرکت ما، راه نیز خودش را نشان میدهد.
یکی دیگر از ترفندهای نیروی منفی و یا جهل و نادانی ما این است که در ابتدای شروع کار، تصویری بسیار ترسناک از آن کار و انجام آن در ذهن ما ترسیم میکند، طوری که جرأت نمیکنیم کوچکترین حرکتی انجام دهیم؛ ولی وقتی حرکت میکنیم، راه برای ما نمایان میشود. حرکت است که ما را از یک نقطه به نقاط دیگر میرساند و وضعیت ما را تغییر میدهد. برای عبور از تاریکی، برای درمان اعتیاد، برای رسیدن به رهایی، روشنایی، سعادت، آسایش و آرامش باید حرکت کرد؛ تا حرکت نکنیم، مشکل حل نخواهد شد. در حرکت باید چند نکته را در نظر گرفت: ۱- خواسته و هدفمان کاملاً مشخص باشد. ۲- با تمام وجودمان بخواهیم که خواسته ما برآورده شود. ۳- در مسیر حرکت باید یکی از دو راه ارزشی یا ضد ارزشی را انتخاب کنیم.
حال بکار بردن وادی هشتم در زندگی به این صورت است که قوانین، اصول و حرمت کنگره که قوانین راه و حرکت در رسیدن به مقصد هستند، را رعایت کنیم تا به پایان راه که همان رهایی و آزادگی از بندهای اهریمن است، دست بیاوریم. آنگاه بند عشق به قدرت مطلق در تمامی هستی را هر روز محکمتر خواهیم نمود و هرگونه مشکلی که وجود دارد با تفکر و بررسی موضوع، بهآرامی حرکت و مطمئن هستیم راه خودش نمایان خواهد شد و به بلندترین قلهها خواهیم رفت و با صدای بلند خواهیم گفت: تنها تو را میستاییم و تنها تو را ستایش میکنیم برای انجام این عمل عظیم تا شاید او به ما و یا ما به او قدری نزدیکتر شویم. انسان ممکن است دانسته و ندانسته به جسم خود و روان خود تخریبهایی وارد کرده باشد که بایستی اول خود را ببخشد و در جبران خسارت و ترمیم جسم و روان خود اقدام کند. کافی است بهعنوان ناظر در گوشهای قرار بگیرد و خود را نظاره کند و بکوشد که آنها را رفع نماید. و گاهی خسارتهایی به خانواده و جامعه وارد کرده؛ لذا از وارد کردن خسارات بعدی به جامعه خودداری کند؛ سپس با انجام ارزشی، جبران کارهای ضد ارزشی گذشته را بنماید و در صدد جبران آن برآید. که این مهم جز با کسب دانایی، حرکت در مسیر درست و تزکیه و پالایش رقم نمیخورد. بدانیم در لحظهلحظه زندگی باید در حرکت باشیم و از توقف پرهیز نماییم؛ که توقف برابر با نابودی و خسران است. در این وادی به موضوع خلق انسان و رانده شدن او از بهشت به زمین، تسویهحساب و جبران خسارت و همچنین به موضوع مهم پیمان اشاره میشود و اینکه انسان برای برگشت به نقطهای که از آنجا انشعاب یافته است، باید حرکت کند و با حرکت، راه نمایان میشود.
منبع: کتاب عشق؛ ۱۴ وادی برای رسیدن به خود، سیدی وادی هشتم قسمت ۱ و ۲
نویسنده: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
رابطخبری: همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
181