جلسه سوم از دوره پانزدهم سری کارگاه آموزشی خصوصی ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه شیخبهایی، با استادی دیده بان محترم مسافر اصغر منصوری، نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر ارشیا با دستور جلسه "وادی هشتم و تأثیر آن روی من" شنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.png)
خلاصه سخنان استاد:
موضوع امروز، وادی هشتم "با حرکت، راه نمایان میشود" است. با ورود به کنگره متوجه شدیم علت بسیاری از رنجها و اشتباهات ما همان جهل و ناآگاهی است. ما نمیدانستیم چگونه فکر کنیم یا نسبت به مسائل زندگی دیدگاه درستی داشته باشیم. در نبود آگاهی، هر چیزی را بهراحتی میپذیرفتیم و بدون اندیشه عمل میکردیم، زیرا درونمان چیزی برای تحلیل و تفکر وجود نداشت.
وقتی کسی از ما درخواستی میکرد نمیدانستیم چگونه پاسخ درستی بدهیم یا راهی سالم نشان دهیم، چون خودمان آموزش ندیده بودیم.
وادی دوم به ما آموخت که هیچ انسانی بیدلیل به دنیا نیامده است. بسیاری از ما از خدا میپرسیدیم: «خدایا، چرا ما را آفریدی؟» و همین سؤال نشان میداد که هدف خود را نمیدانستیم. زمانیکه انسان نداند برای چه آمده، راهش را گم میکند؛ مانند وقتی که در ماشین مینشینی و بدون مقصد مشخص، ساعتها در خیابانها میگردی. نمیدانی از کجا آمدهای و به کجا میروی، فقط در حرکت بیهدف هستی.
وادی سوم بیان میکند: «هیچکس به داد تو نمیرسد و هیچ موجودی به اندازهی خود انسان، به فکر خودش نیست.» در اینجا متوجه شدم که من تنها هستم و باید خودم به یاری خودم برخیزم و هیچکس نمیتواند درد مرا درمان کند.
وقتی آموزشها را آغاز کردم، متوجه شدم حتی پیامبر هم مأمور به تذکر بود، نه تغییر دادن دیگران. خداوند به او گفت: «تو تغییردهنده نیستی، بلکه تذکردهندهای.» یعنی تغییر از درون انسان آغاز میشود. انسان باید بخواهد و خودش حرکت کند تا تغییر اتفاق بیفتد.
وادی چهارم مفهومی عمیقتر به من آموخت. در نخستین جلسهای که این وادی را خواندم، جملهای دیدم که مرا تکان داد: «سپردن مسئولیت به خداوند، سلب مسئولیت از خویش است.» در ابتدا فکر کردم: «پس اگر هیچکس به داد من نمیرسد، یعنی خدا هم کنار رفته؟»
اما بعد متوجه شدم، خداوند میفرماید: «تو ذرهای از من هستی و صفات مرا درون خود داری. قدرتی بینهایت در تو نهادهام، چون تو اشرف مخلوقاتی و جانشین من در زمین هستی.»
این یعنی خداوند ما را تنها نگذاشته، بلکه نیروی خودش را در وجودمان قرار داده است تا با شناخت و حرکت، آن را بیدار کنیم. من این را فقط شنیده بودم، اما در کنگره آن را باور کردم.
وادی پنجم به ما آموخت که تنها «فکر کردن» کافی نیست. انسان باید اندیشهاش را به عمل تبدیل کند. تا وقتی فقط بنشینی و فکر کنی که «من اشرف مخلوقاتم و بیدلیل به دنیا نیامدهام»، هیچ اتفاقی نمیافتد.
در این وادی گفته میشود: حالا که دانستی بیهوده به دنیا نیامدهای، متوجه شدی کسی به دادت نمیرسد و دانستی که مسئولیت زندگی با خودت است، پس باید حرکت کنی.
خداوند در قرآن، در سوره بقره، میفرماید: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» و انسانها پاسخ میدهند: «آری.» در همان لحظه، خداوند فرمود: «بروید در زمین زندگی کنید و بگذارید دیگران نیز زندگی کنند.»
این یعنی ما از آغاز، مسئولیت را پذیرفتهایم. خداوند ابزار و صفات لازم را در وجودمان گذاشته و فرموده: «تو جانشین منی در زمین، از قدرت درونیات بهره ببر.»
از اینجا انسان درمییابد که نیرویی در درونش نهفته است؛ نیرویی که میتواند او را دگرگون کند. وادی پنجم در واقع وادی حرکت است.
اما وادی ششم به ما هشدار میدهد که حرکت بدون عقل و تفکر نتیجهای ندارد. باید بدانی چگونه و در چه جهتی حرکت میکنی. حرکت باید با آموزش و آگاهی همراه باشد.
در وادی هفتم راز حقیقت آشکار میشود؛ رمز و راز حقیقت در دو چیز است: یکی «یافتن راه» و دیگری «آنچه برداشت مینمائیم».
ما در کنگره راه را یافتهایم، اما تنها یافتن کافی نیست؛ باید آن را بپیماییم.
وادی هشتم میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود.» یعنی اگر درجا بزنیم، هیچ چیز آشکار نمیشود. تنها زمانی مسیر روشن میگردد که قدم برداریم. ما تا زمانیکه تنها فکر کنیم و کاری انجام ندهیم، در همان تاریکی میمانیم. اما وقتی شروع به حرکت میکنیم، حتی گامی کوچک، نور مسیر ظاهر میشود.
آقای مهندس دژاکام با کشف روش درمان، راه را برای ما گشود. او نشان داد که اگر انسان یازده ماه طبق برنامه حرکت کند، جسم و روانش درمان میشود. بنابراین، حرکت در هر زمینهای ضروری است: چه در درمان، چه در آموزش، چه در رشد شخصی.
اما نکته مهم این است که باید ببینیم در چه جهتی حرکت میکنیم. هر حرکتی ارزشمند نیست. برخی حرکتها از روی نیازهای سطحی یا خواستههای منفی نفس است. باید تشخیص دهیم خواستههای ما از عقل میآیند یا از نفس.
انسان بهطور فطری دنبال حالِ خوب است. همه انسانها، از زمان پیامبران تا امروز، به دنبال آرامش و حال خوش بودهاند. اما بسیاری مسیر اشتباه را انتخاب کردهاند؛ گمان کردهاند حال خوب در ثروت، مقام یا موادمخدر است.
در حالی که پیامبران، از جمله پیامبر اسلام، راه درست را یافتند؛ آنها متوجه شدند که ارتباط با خدا، آموزش و خدمت، حال انسان را خوب میکند.
من هم زمانی فکر میکردم تریاک حال مرا خوب میکند. اما وقتی با آموزش و روش تدریجی، مصرف را کم کردم، دیدم حالم بهتر میشود و متجوه شدم راه قبلی اشتباه بوده است.
حرکت در صراط مستقیم، یعنی حرکت آگاهانه و سالم. عمر واقعی انسان از روزی آغاز میشود که از خواب غفلت بیدار شود.
حضرت علی (ع) میفرمایند: «اگر امروزت با دیروزت تفاوتی نداشته باشد، عمرت بیارزش است.» پس هر روز باید حرکتی تازه و رشدی نو داشته باشیم، چون زمان، باارزشترین سرمایه ماست.
باید همیشه از خود بپرسیم: امروز چه حرکتی کردم؟ آیا حرکت من در مسیر صراط مستقیم بوده یا نه؟ اگر در پایان روز، از رفتار و گفتار خود رضایت داشتیم، اگر کسی را نرنجاندیم و حسمان خوب بود، یعنی در مسیر درست گام برداشتهایم. انسان تا زمانی که حرکت نکند، نه راهی میبیند و نه تغییری احساس میکند. زمانیکه آغاز به حرکت میکند، کمکم مسیر نمایان میشود و خداوند نیز یاریاش میکند.
در کنگره آموختهایم که اگر در مسیر آموزش، خدمت و محبت گام برداریم، راه روشنتر میشود. هرچقدر حرکت آگاهانهتر باشد، نور بیشتری بر مسیر میتابد.
در آغاز راه، ممکن است سختیها زیاد باشد، اما با استمرار، نیروهای درونی بیدار میشوند و انسان آرامآرام به درک تازهای از زندگی میرسد. ما یاد گرفتهایم که هیچ تغییری در سکون اتفاق نمیافتد. حتی اگر هدفی کوچک باشد، باید برایش تلاش کرد.
در وادی هشتم تأکید میشود که حرکت باید با نیت درست باشد؛ یعنی اگر حرکت ما برای رشد، عشق و خدمت باشد، نتیجهاش روشنایی است، اما اگر از روی ترس یا خودخواهی باشد، دوباره به تاریکی برمیگردیم. حرکت، تنها زمانی مؤثر است که با نوری از ایمان و آگاهی همراه باشد.
وقتی انسان تصمیم میگیرد بهسوی خوبی حرکت کند، نیروهای الهی درونش فعال میشوند. حتی اگر زمین بخورد، باز دستش گرفته میشود، چون نیتش پاک است. در مسیر درمان و آموزش هم همینطور است؛ اگر خواسته قلبیات رهایی و رشد باشد، خداوند تو را یاری میکند.
در کنگره میآموزیم که فقط جسم ما نیاز به درمان ندارد، بلکه ذهن، احساس و روح ما نیز باید تغییر کند. تا زمانی که نگاه و باورهایمان اصلاح نشود، درمان کامل نمیشود.
حرکت یعنی تغییر در افکار، رفتار و نگرش؛ یعنی هر روز یک گام به سوی آرامش و شناخت بیشتر خداوند برداریم. ما آمدهایم تا بیاموزیم چگونه زندگی کنیم، چگونه دوست بداریم، چگونه ببخشیم و چگونه در مسیر درست گام برداریم.
وقتی انسان به آموزشهای الهی عمل کند، به آرامش واقعی میرسد. در آن لحظه است که معنای واقعی وادی هشتم را درک میکند: «با حرکت، راه نمایان میشود.»
بنابراین، هر یک از ما باید در زندگی شخصی خود در مسیر رشد، خدمت و عشق حرکت کنیم. اگر در مسیر درست حرکت کنیم، حتی سختیها برایمان تبدیل به درس و رحمت میشوند.
در پایان، یادمان باشد که خداوند هیچکس را بیهوده نیافریده است. درون ما نیرویی نهفته است که میتواند کوهها را جابهجا کند، اما شرطش این است که خودمان را باور کنیم، از ترسها عبور کنیم و با ایمان و تلاش قدم برداریم.
اگر امروز در مسیر حرکتیم، باید خدا را شکر کنیم و ادامه دهیم. اگر هنوز درجا میزنیم، باید برخیزیم و آغاز کنیم. زیرا همانطور که وادی هشتم میگوید: تنها با حرکت، راه روشن میشود و تنها با ایمان، مسیر ادامه مییابد.

تایپ و ویرایش: همسفر هادی (لژیون یکم) و همسفر مهدی (لژیون ششم)
عکس: همسفر ابوالفضل (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر سهیل (لژیون یکم)
نمایندگی شیخ بهائی، همسفران آقا
- تعداد بازدید از این مطلب :
649