همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدهاند
در سکون هیچ چیز به وجود نمیآید و زایشی نیست؛ همه چیز در حرکت شکل میگیرد.
به مناسبت دستور جلسهی این هفته (وادی هشتم)، همصحبت میگردیم با راهنمای گرانقدر، جناب آقای مجید محسنی از شعبه صالحی ۲، با آخرین آنتیایکس مصرفی «تریاک»، مدت سفر اول «ده ماه و هفده روز» با روش DST و داروی درمان شربت OT، با راهنمایی جناب استاد کوروش آذرپور و رهایی از بند مواد و همچنین سیگار به مدت چهار سال و هفت ماه.
امیدواریم این گفتوگو مورد عنایت شما خوانندهی گرامی قرار گیرد.

بسیار از جنابعالی تشکر میکنیم که وقت گرانبهای خود را در اختیار ما قرار دادید تا بتوانیم از تجربیات ارزشمند شما آموزش بگیریم و این آموزش را منتشر نماییم تا سایر مسافران و همسفران نیز از آن بهرهمند گردند.
۱. راهنمای گرامی، لطفاً برای سؤال اول بفرمایید چه دیدگاهی نسبت به وادی هشتم دارید و چه آگاهیای از جایگاه خود در این وادی دریافت مینمایید؟
من به خاطر دارم بیشترین جملهای که از زبان راهنمای عزیزم میشنیدم همین جمله و سرفصل وادی هشتم بود که میفرمودند:
«با حرکت، راه نمایان میگردد.»
به این معنا که هرگاه به مشکلی برمیخوردیم و از ایشان مشورت و کمک میخواستیم، همین جمله را تکرار میکردند.
از همین مطلب سخنان خود را آغاز میکنم.
تمامی انسانهای مصرفکننده دچار ترس و اضطراب نسبت به مسائل مختلف هستند. آنگاه که وارد پروسهی درمان میشوند، این ترس به شکلهای گوناگون ظاهر میشود؛ مثلاً نمیدانند از کجا آغاز کنند، چگونه شروع کنند و اگر سفر را آغاز نمایند، چه اتفاقاتی در مسیر سفر رخ خواهد داد.
این مسیر حدود ده تا یازده ماه زمان میبرد و دارای پیچها و فراز و فرودهایی است. انتهای این مسیر برای شخصی که آن را آغاز کرده، مشخص نیست؛ به همین دلیل ترس بر او غالب میگردد.
اما نکتهی حائز اهمیت این است که با حرکت، راه نمایان میشود.
هنگامی که انسان در مسیر قرار گرفت، خودِ جاده به او میگوید سرعتش چقدر باشد و پیچهای مسیر در کدام سمتاند. از این هم زیباتر، در کنگره جایگاهی وجود دارد به نام راهنما که در کنار رهجو حضور دارد و میگوید:
«از کجا آغاز کن، در کجا توقف نما و با چه سرعتی حرکت کن.»
فقط و فقط لازمهی این امر، حرکت است و با حرکت است که راه آشکار میگردد.
زمانی که وارد کنگره شدم، چه در سفر اول و چه در سفر دوم و یا سایر جایگاههایی که تجربه کردهام، همیشه نسبت به جایگاه جدید دچار تردید و حتی ترس بودم. همین مسئله باعث میشد نتوانم حرکت کنم و تفکر درستی داشته باشم. اما به لطف کنگره و وجود راهنما، جایگاههای متنوعی را تجربه کردم؛ جایگاههایی که هرگز خود را در حد و اندازهی آنها نمیدیدم، اما باز هم این جمله صادق بود: «با حرکت، راه نمایان میگردد.»
قرار نیست فردی که تازه شال راهنمایی دریافت کرده، از همان روز اول راهنمایی کامل و جامع باشد. خیر، این امر با حرکت آغاز میشود و مسیر است که در ادامه راه به او کمک میکند.
امروز اگر بخواهم مسیری را آغاز کنم، دیگر به دنبال مشکلات احتمالی آن نیستم، زیرا میدانم قانونی وجود دارد به نام: «با حرکت، راه نمایان میگردد.»
تا زمانی که حرکت نکنیم، هرچقدر هم جستوجوگر باشیم، مسیر برای ما روشن نخواهد شد. البته باید توجه داشت که حرکت بدون تفکر نیز به ناکجاآباد منتهی میشود؛ پس پس از تفکر سالم، نیاز به حرکت است.
۲. راهنمای عزیز، در بخشی از این وادی دربارهی «توبه» صحبت میشود. لطفاً این واژه را برای ما واکاوی کنید و توضیح دهید.
از سؤال شما متشکرم.
معنی لغوی توبه «بازگشت» است؛ بازگشت به معنای درک این نکته که اگر در مسیری اشتباه در حال حرکت هستم و بخشی از آن را طی کردهام، باید بازگردم.
برای مثال، اگر مسیر اشتباهی را به طول صد کیلومتر پیمودهام و در پنجاهمین کیلومتر متوجه خطا شدهام، نمیتوانم از همانجا به مسیر درست ادامه دهم. ابتدا باید برگردم و آن پنجاه کیلومتر را طی مسیر بازگشت کنم تا به نقطهی آغاز برسم. وقتی به ابتدای مسیر رسیدم، تازه صفر میشوم و میتوانم مسیر درست را شروع کنم.
در زمان مصرف مواد، هیچگاه چنین کاری نمیکردم. سالها مسیر اشتباه را ادامه میدادم و وقتی متوجه اشتباه میشدم، انتظار داشتم با یک شب راز و نیاز یا تفکر، همه چیز درست شود. اما روز سوم که میدیدم هیچ چیز تغییر نکرده، دلسرد میشدم و میگفتم «هیچ چیز درست نیست». در حالی که بازگشت واقعی یعنی توبه حقیقی، نیاز به طی کردن مسیر اصلاح دارد.
۳. در این وادی محوری وجود دارد به نام «انسان». لطفاً چند کلامی دربارهی این واژه بفرمایید.
واژهی «انسان» معانی بسیار عمیق و شگرفی دارد که اگر بخواهیم دربارهی آن صحبت کنیم، ساعتها و جلسات متعددی لازم است.
اما در این لحظه میتوان گفت:
انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش، و این کاملترین تعریف برای اوست.
گاهی از خود میپرسیم: «من کی هستم؟» یا «چی هستم؟»
در پاسخ باید گفت: «تو همان چیزی هستی که انتخاب میکنی و برایش تلاش میکنی.»
اگر امروز حال و جایگاه خوبی نداری، دلیل آن انتخاب مسیر غلط یا کمکاری است.
و اگر از حال و جایگاه خود راضی هستی، حاصل انتخاب مسیر درست و تلاش کافیست.
در واقع، انسان تنها دشمنی که دارد خودش است. هیچکس در این دنیا به اندازهی خود انسان، قدرت زمین زدن او را ندارد و هیچکس آنقدر بزرگ نیست که بتوان تنها با حمایت او به مقصد رسید؛ مگر آنکه خودِ انسان بخواهد.
در کنگره نیز گفته میشود: مسافر باید بار درمان خود را خودش به دوش بکشد، زیرا راهنما تنها انگشت اشاره است.
۴. راهنمای گرامی، از پاسخهای پرمحتوای شما سپاسگزاریم. در پایان، لطفاً دربارهی بخش «جبران خسارتها» که در این وادی مطرح میشود نیز توضیح دهید.
جبران خسارت از مهمترین بخشهای این وادی زیباست.
ما سه نوع جبران خسارت داریم:
۱. جبران خسارت از خود
۲. جبران خسارت از خانواده
۳. جبران خسارت از جامعه
مسافران تازهوارد پس از مدتی متوجه میشوند که چه خسارتهایی به خود، خانواده و جامعه وارد کردهاند و تصمیم به جبران میگیرند.
اما باید دانست تا زمانی که فرد هنوز پر از ایراد و مشکل است، جبران خسارت حقیقی ممکن نیست.
برای مثال، مسافری که در میانهی سفر متوجه کوتاهی در حق خانواده و فرزندانش میشود، ممکن است بخواهد با کار و تلاش بیشتر، کمکاریهای گذشته را جبران کند. اما این کار در آن مقطع اشتباه است، زیرا جبران خسارت مراحلی دارد.
مرحلهی نخست، جبران خسارت از خود است.
تا زمانی که انسان خود را درمان نکرده باشد، نمیتواند خسارات دیگران را جبران کند. اولین جبران خسارت برای یک مسافر، درمان اعتیاد است، و این درمان با درمان سیگار کامل میشود. فردی که هنوز درمان نشده، جبران خسارت واقعی نکرده است.
پس از درمان، نوبت به جبران خسارت از خانواده میرسد.
گاهی مسافران در سفر دوم چنان درگیر خدمت در کنگره میشوند که از خانواده غافل میمانند. اما جناب مهندس دژاکام مثلثی مطرح کردهاند به نام کنگره، خانواده و کار که باید هر سه ضلع آن در تعادل باشند.
نمیتوان از خانواده زد تا برای دیگران جبران خسارت کرد.
در نهایت، مرحلهی سوم، جبران خسارت از جامعه است که در ادامهی مسیر زندگی فرد شکل میگیرد.
از صبر و شکیبایی جنابعالی در پاسخگویی به پرسشها بسیار سپاسگزاریم.
از خداوند بزرگ میخواهیم نور، خیر و برکت روزافزونی به شما و خانوادهی گرامیتان، جناب آقای مجید محسنی از شعبهی صالحی ۲، عطا فرماید.
همچنین از شما خوانندهی گرامی که تا پایان این گفتوگو همراه ما بودید، صمیمانه قدردانی و سپاسگزاری میکنیم.
عکس : مسافر محمد حسین لژیون یکم
تایپ و بارگذاری مطلب : مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
131