تصویر دنیای بیرون موضوع مهم فردی است که با جهانبینی ارتباط دارد. هر شخصی تصویر خودش را دارد و این تصویر بیرون، میتواند برای حرکت به او قدرت دهد یا قدرتش را بگیرد، میتواند به او آرامش و امنیت دهد یا احساس بسیار بدی به او القا کند.
انسانها در دو دسته مجزا قرار دارند، آنهایی که با دید محدود به مسائل نگاه میکنند و دیدگاه آنها روی مالکیت است. دسته دوم آنهایی هستند که با انجام دادن کارهای خوب باعث گسترش امکانات میشوند، دیدگاه آنها بهرهوری بهتر است و چیزی را پایهگذاری میکنند که در جدیدی را باز میکند تا همه بتوانند از آن بهره ببرند.
مثلاً در یک مهمانی ۵۰ نفر دعوت هستند و ۱۵۰ پرس غذا وجود دارد در اینصورت همه به یکدیگر تعارف میکنند، چون اطمینان دارند غذا به همه میرسد؛ ولی اگر ۵۰ نفر دعوت شده باشند و ۲۰ پرس غذا وجود داشته باشد دیگر تعارف معنایی ندارد، اگر این مثال را در نگاه وسیعتر بسط دهیم دنیا هم ضیافتی بزرگ است.
زمانی در دنیا فکر میکردند اگر انرژی اتمی داشته باشند؛ ولی زبالههایشان را در کشوری دیگر بریزند کشور خودشان تمیز میماند، اما با پیشرفت علم این تفکر اشتباه از بین رفت و متوجه شدند که دنیا مانند کشتی است که اگر کابین بغلی را سوراخ کنی کل کشتی غرق میشود.
در مورد مالکیت، تصور انسان از لذت بردن، چیزی است که مالک آن باشد و سند آن به نام خود باشد تا بتواند از آن لذت ببرد؛ ولی بهره بردن از یک موضوع با مالکیت آن کاملاً متفاوت است. برای مثال انسانی که ۱۰ تا مغازه چلوکبابی دارد؛ ولی در اثر بیماری نقرس یک سیخ کباب هم نمیتواند بخورد، چون کارش به بیمارستان میکشد. سند چلوکبابی به نام او است؛ ولی آیا چلوکباب هم برای او است؟ اما یک کارگر ساختمان حتی اگر ماهی یکبار هم به آنجا برود و چلوکباب بخورد، لذتی که او میبرد به تمام مالکیت چلوکبابی میارزد. انسان خیلی وقتها در مسیر زندگی به مالکیت دقت میکند؛ ولی به بهرهمند شدن دقت نمیکند، آن را بهدست میآورد؛ ولی لذتش را نمیبرد، چون همیشه مالکیت را با لذت بردن مساوی میدانسته، اما اینطور نیست.
قادر بودن به انجام کاری مساوی با بهرهمند شدن از آن کار است. مثلاً اگر انسان قادر باشد تابلویی زیبا خلق کند، از آن تابلو میتواند لذت ببرد. بنابراین عشق به انجام مهم است نه آرزوی چیزی داشتن. اگر انسان نسبت به هر کاری عشق و محبت داشته باشد، به انجام آن کار نیز توانمندتر میشود؛ ولی اگر عشق نداشته باشد حتی اگر مدرک آن کار را هم داشته باشد به انجام آن کار توانا نیست.
اگر کسی میخواهد به احساس بهرهمندی برسد؛ باید احساس مالکیت را پایین بیاورد، زیرا انسان مالک چیزی است که آن را خلق کرده است و از آنجایی که انسان آفریننده نیست و همه چیز را به امانت گرفته است، اگر بخواهد نقش آفریننده را داشته باشد از همه مزایا محروم میشود. انسان همه صفات خداوند، به جز اکبر را میتواند داشته باشد.
ما میتوانیم با نگاه کردن به دنیای بیرون در شرایط مختلف قرار بگیریم و میتوانیم با تصویرهایی که میبینیم تبدیل به انسان صددرصد افسرده، ناراحت و کجخلق شویم یا میتوانیم به انسانی آرام، متین و دانا تبدیل شویم.
منبع: تصویر دنیای بیرون (امین)
نویسنده:همسفر سحر (لژیون سردار)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
119