هدف از آموزشهای جهانبینی برخورداری از زندگی است تا ما بتوانیم به آن روزنه موجودیت که همان حقیقت است، نزدیک شویم و به آن آرامش لازم برسیم. چیزی که در کنگره اهمیت بسیار دارد، این است که ما بتوانیم آموزشهایی را که کسب کردهایم، به مرحله عملیاتی برسانیم. اگر حال خوبی نداریم، به این دلیل است که تفکر و اندیشه ما درست نیست. این که ما در بهشت هستیم یا جهنم بستگی به تفکرات ما دارد. شاید اکنون در بهشت باشیم؛ ولی با یک تفکر غلط و اشتباه، لحظه بعد در جهنم قرار بگیریم.
اگر بخواهیم در زندگی به چیزی دست پیدا کنیم؛ باید سختیها، مشکلات و شببیداریها را تحمل کنیم، درس بخوانیم تا بتوانیم در آن مرحله به موفقیت برسیم. این قانون زندگی است که باید حرکت کنیم و راکد نباشیم. مثلاً یک سفر اولی اگر بخواهد به رهایی برسد؛ باید سختیها و مشکلاتی را که در سفر اول وجود دارد تحمل کند، در جلسهها شرکت کند، سیدی بنویسد و بسیاری از کارهایی را که لازم است را انجام دهد تا در نهایت به آن رهایی مورد نظر برسد.
یکی از چیزهایی که باعث میشود نیروهای انسان بیهوده از دست برود، نداشتن علم و دانش است. انسان باید برای وقت خودش ارزش قائل باشد، وقت خود را صرف کارهای بیهوده مثل تجسس کردن در زندگی دیگران نکند؛ بلکه آن را صرف خود و مسائل زندگی خودش کند.
استاد امین بیان میکنند: «انرژی معادل پول است». همانطور که پول برای ما ارزش دارد و آن را بیهوده هدر نمیدهیم، انرژی نیز اهمیت بسیاری دارد؛ چون اگر سطح انرژی ما پایین باشد، باعث میشود که هم دریافت نداشته باشیم، هم حالمان خراب شود.
آقای مهندس در مورد درخت نخل بیان کردند: «انسانها باید مانند درخت نخل، ایستاده و مقاوم باشند. در برابر مشکلات و سختیهای زندگی ضعیف و شکننده نباشند؛ بلکه باید سختیها را تحمل کنند و از آنها عبور نمایند». درخت نخل گرما و سختیها را تحمل میکند و در نهایت یک میوه مقوی مثل خرما را به انسانها میدهد. وقتی ما در برابر سختیها ایستادگی میکنیم، آن موقع میتوانیم به توانایی که در فکر و عمل ما وجود دارد، پی ببریم و کشف کنیم که یک انسان چقدر میتواند از نیروهای درونی خودش استفاده کند تا فکر و عملش را به مرحله توانایی برساند.
ما در برابر مشکلات باید همیشه به انتهای قضیه نگاه کنیم، خوب و بد آن را بسنجیم و بعد آن را انجام دهیم. در کنگره نیز آموزشها در اختیار ما گذاشته شده است. این که ما برویم و راه را پیدا کنیم بر عهده خودمان است.
جسم یک وسیله است که در اختیار ما گذاشته شده است برای این که ما بتوانیم به حیات خودمان ادامه بدهیم. تنها چیز مهم و باارزش، روح مشترک ما است. ما با خواهر و برادر خودمان ارتباط خونی و ژنتیکی داریم؛ ولی ممکن است روح مشترکی با یکدیگر نداشته باشیم. گاهی ممکن است که به خاطر پول یا یک تکه زمین و مادیات، رابطه ما با همدیگر خراب شود و نتوانیم به زندگی ادامه بدهیم؛ ولی انسانهایی هستند که اصلاً از نظر جسمی با ما شباهتی ندارند؛ اما به دلیل داشتن پیوندهای روحی، ممکن است بدون هیچ چشمداشتی به یاری ما بیایند و به ما کمک کنند. ما باید همیشه به دنبال روح مشترک یا همان خویش خویشتن باشیم تا بتوانیم با آنها به هدف و خواستههایمان برسیم.
آقای مهندس در مورد ید واحد بیان کردند: «ید واحده یعنی افرادی که برای یک هدف مشترک دور یکدیگر جمع میشوند». کنگره یک ید واحده است، انسانها در کنگره جمع میشوند و هر کدام در جایگاهی خدمت میکنند تا حال همدیگر را خوب کنند و یک شخص را به رهایی برسانند.
آقای مهندس همچنین در مورد خواست، تقدیر و فرمان الهی بیان کردند: «زندگی انسان و آنچه بر سر انسان میآید، بر اساس خواست، تقدیر و فرمان الهی است». خواست، همان خواستهای است که انسان دارد. اولین اصل مهم در مسیر زندگی؛ چون به انسان اختیار داده شده، خواستهاش نیز محترم شمرده میشود. دوم، در مورد تقدیر یا نامه پیشین و همان کارنامه عمل انسان است که ممکن است از روز الست تا امروز یا از روز تولد تا امروز باشد؛ ولی به هر حال آن چه قبلاً انجام دادهایم، تقدیر ما میشود و امروز به دست ما میرسد. آنچه امروز انجام میدهیم، تقدیر آن در آینده به دست ما میرسد. موضوع دیگر، فرمان الهی است. خواست و تقدیر وجود دارد؛ ولی در نهایت چیزی که اهمیت دارد، فرمان است که باید صادر شود. آیا به نفع انسان است یا نه؟
گاهی امضای یک فرمان به نفع انسان نیست، به همین دلیل آن خواسته به انجام نمیرسد.
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما طیبه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر شیرین رهجوی راهنما طیبه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
149