عشق در قالب نظم

جلسه چهارم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی لواسان به استادی راهنما همسفر لعیا، نگهبانی همسفر شیده و دبیری همسفر ماهک با دستور جلسه «نظم و انضباط و احترام در کنگره60» روز ️سه‌شنبه 15 مهرماه 1404 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه‌ در مورد نظم و انضباط و احترام در کنگره۶۰ است. اگر بخواهم کنگره۶۰ را در یک جمله خلاصه کنم می‌گویم عشق در قالب نظم. هنگامی که من به کنگره آمدم، درون بسیار آشفته‌ای داشتم و چه اتفاقی افتاد که من به آرامش رسیدم، نظم و انضباطی که در کنگره وجود دارد باعث این موضوع است. الگوی کنگره۶۰ طبیعت است، هر چیزی در طبیعت در مدار خودش حرکت می‌کند، هیچ‌ زمان نشده که شب در حریم روز تجاوز کند یا بالعکس، اگر هر کدام از این‌ها از مدار خودشان خارج شوند فاجعه رخ می‌دهد. انسان هم به همین صورت است، اگر هر کدام از ما نظم، انضباط و احترام را رعایت نکنیم از مدار انسانیت خارج می‌شویم.

اگر من بخواهم احترام را به فرزندم آموزش دهم ابتدا باید از خودم شروع کنم، حتی احترامی که به مسافرم می‌گذارم، درست است که درگیر اعتیاد شده‌اند؛ اما اگر دائماٌ مورد سرکوب و بی‌احترامی من قرار گیرد بالاخره پدر است و نقش پدر و همسر را دارد و پادشاه خانه است و من باید تاج پادشاهی را بر سرش بگذارم و خودم وزیر آن باشم. یک وزیر بسیار زیرک است، زن می‌تواند یک کوه را جابجا کند یا یک کوه را ویران کند. اگر من دائماٌ در حال غر زدن به همسرم باشم این مسئله با رفتار من عجین می‌شود و تبدیل به صفت در من می‌شود و همسرم انگیزه‌اش را جهت انجام هر کاری از دست می‌دهد، یادمان نرود هنگامی‌ که به کنگره آمدیم حالمان چه‌طور بود، همسر من به کنگره۶۰ آمد تا اعتیادش را درمان کند من هم ضد ارزش داشتم و حالم بد بود.

در سی‌دی عشق آقای مهندس فرمودند انسان‌های هم حس یکدیگر را جذب می‌کنند و حتماٌ من و همسرم هم‌ حس بودیم که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنیم و مسافرها به کنگره۶۰ آمده‌اند و بسیار حالشان خوب شده است و درمان شده‌اند، من به فکر خودم باشم و راهی برای خودم پیدا کنم و در کنار هم رشد کنیم. من آدمی بودم که کینه و نفرت را در وجودم نگهداری می‌کردم و با خودم حمل می‌کردم و مرتب به خودم می‌گفتم من دارم روی خودم کار می‌کنم؛ این مسئله مانند این است که آدمی را در جایی زندانی می‌کنند و احتیاج به آب و غذا دارد، دقیقاٌ انسانی که در ذهنت زندانی کردی هم از تو انرژی می‌گیرد، باید رهایش کرد.

اکنون که ما به کنگره۶۰ آمده‌ایم و از امنیت و آرامش اینجا استفاده می‌کنیم، کسانی قبل‌تر از ما آمده‌اند و نظم و انضباط را رعایت کرده‌اند و به ما داده‌اند و وظیفه‌ ما است که این امانت را با همان نظم و احترام به نسل بعدی دهیم که آن‌ها هم استفاده کنند. ما وظیفه داریم به راهنما، رهجو، مرزبان و سوای همه‌ این‌ها باید به جایگاه انسانیت هر فرد احترام بگذاریم. رعایت نظم و انضباط من باید به صورتی باشد که هر کسی من را می‌بیند متوجه فرق من با بقیه شود؛ چون من به کنگره۶۰ می‌آیم، امیدوارم همگی بتوانیم از خدمتگزاران کنگره۶۰ باشیم و ممنونم از ساختار مقدس کنگره۶۰.

عکاس: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی لواسان