به نام خدایی که عشق را آفرید؛ خدایی که ایثار و محبت را معنا بخشید. لحظهها را یکییکی میشمردم و در هر ثانیه، صفحات بیحاصل زندگیام را ورق میزدم؛ اما آنگاه بود که آمدی، چراغی به دست گرفتی و مرا به دنیایی از نور و عشق هدایت کردی. گرمای حضور و آرامش دستان مهربانت را لمس کردم و آغوش محبتت در قلبم جای گرفت.
آمدی و بدون هیچ چشمداشتی، درس زندگی، صبر، تحمل و آرامش را به ما آموختی. حقیقتاً هرکسی که راه کنگره را پیدا کند و آموزشهای آن را با جان و دل فرا گیرد؛ باید تا پایان عمر دعاگوی کسانی باشد که این مکان مقدس را بنا نهادهاند؛ همچنین باید قدردان محبت افرادی باشد که بیمنت و با عشق برای این مکان تلاش میکنند. کسانی که وقت و انرژیشان را بخشیدند تا من و امثال من به آرامش روحی و روانی دست یابیم.
شما راهنمای عزیزم، که خود این مسیر را طی کردهاید، همچون آموزگاری دلسوز الفبای زندگی را به من آموختید؛ نحوه زندگی کردن، راه مهرورزی و محبت کردن و چگونه بخشیدن را نشان دادید. سخنان پرمهرتان آنقدر دلنشین و پرقدرت بود که تمام ناخوشیهای زندگیام را از یاد بردم؛ حتی نگاه شما سخن میگوید؛ مرا تغییر میدهد، سکون را به حرکت تبدیل میکند و ناامیدی را در وجودم به امید تبدیل میکند.
آمدی و مرا دلگرمیبخشیدی تا با قلبی پر از امید و آرزو، مسیر پر پیچ و خم زندگی را طی کنم. دنیای تازهای به من هدیه کردی؛ روحی نو در وجودم همراه با زندگی سرشار از روشنایی و آرامش دمیدی. شما، آموزگارم هستید تا دانستههایتان را به من بیاموزید. راهنما؛ یعنی چراغ راه، کسی که تاریکی را به نور، غم را به شادی، نفرت را به عشق تبدیل میکند. راهنما؛ یعنی کسی که مسیر آرامش را نمایان میسازد.
تشکر ویژهای دارم از راهنمای خودم همسفر مریم که با صبر و شکیبایی بیپایان در این مسیر دشوار همراه من بودند و دستم را گرفتند. دعا میکنم خداوند پاسخ محبتهای بیمنت ایشان را با بهترین حال خوش عطا کند. حال خوب امروز من از برکت راهنماییهای ایشان است. الهی همیشه شاد و حال دلشان خوشتر از همیشه باشد.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر سارا (فرزان) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر آیسودا دبیر سایت
ارسال: همسفر رخساره رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تختجمشید شیراز
- تعداد بازدید از این مطلب :
85