English Version
This Site Is Available In English

غوغای درونم خوابید و آرامش سهم من شد

غوغای درونم خوابید و آرامش سهم من شد

جشن رهایی از میان تمام جشن‌های کنگره، حال و هوای عجیبی دارد. شاید بارها تکرار شود؛ اما هیچ‌وقت خستگی نمی‌آورد. از همان لحظه ورودم به کنگره این حس ناب را لمس کرده بودم. همراه با تمام رها شدگان، اشک ریختم، خندیدم و آرزو کردم که این لحظه نصیب همه شود. بالاخره روز من هم فرا رسید؛ روزی که منِ همسفر به عنوان بال پرواز همراه مسافرم بودم و لحظه رهایی را تجربه کردم.

شور و هیجان در حیاطِ شعبه آکادمی موج می‌زد؛ موجی از چهره‌های آشنا اما غریبه در جریان بود؛ اما نگاه‌های مشتاق تنها در پی دیدن یک نفر بودند. او آنجا بود، سرش پایین و مشغول کار خودش. نه نگاه و نه کلامی رد و بدل نشد. در سکوت از کنارش گذشتم تا استاد امین در اتاق کناری سند رهایی‌ام را امضا کند؛ اما عجیب بود، تمام وجودم او را می‌شناخت؛ انگار شبیه پدرم بود ... نه! خودش بود، خودِ بابا. همین حس همه آشفتگی‌هایم را آرام کرد. تازه فهمیدم که تلاش یک ساله‌ام بی‌نتیجه نمانده است. سهم من آرامش بود، آن را نوشیدم و سیراب شدم، غوغای درونم خوابید.

این حس خوب تنها با خودت ساخته نمی‌شود؛ بلکه نیازمند کمک کسانی مثل آقای مهندس دژاکام، استاد امین، راهنمایم همسفر مریم و همسفرانی است که در لحظات اشک، لبخند و سفر رهایی کنار تو باشند. بعد از آن، هربار که چشمانت را می‌بندی مانند یک خاطره زیبا مرور می‌شود؛ پلک‌هایت گرم می‌شوند و لبخندی بر لب‌هایت نقش می‌بندد. این همان چیزی است که ارزش همه تلاش‌‌ها را دارد.

امروز درخت صبرم به بار نشسته است. قلبم هنوز می‌تپد؛ اما این بار به دلیل حال خوشی که تجربه می‌کنم. چقدر دوست داشتم این روز بارها و بارها تکرار شود؛ مسیری بی‌پایان، بدون خستگی و حسرت، پر از لذت و شگفتی با سرانجامی نیکو. در آن لحظه‌ها مملو از شادی و هیجان بودم؛ حسی که مطمئن هستم تمام رها‌یافتگان آن را تجربه کرده‌اند، هرچند با اندکی تفاوت است. روزی خاص بود؛ پر از خاطره‌هایی که هر دقیقه‌اش را می‌توان بارها زندگی کرد و لذت برد.

هزاران بار خدا را شکر می‌کنم که مرا لایق رهایی دانست و اجازه حضورم در کنگره را داد. سپاس فراوان از تمام عزیزانی که مرا در این مسیر سبز هدایت کردند و دستگیر من بودند. در پایان، قدردانی ویژه‌ای دارم از راهنمای خودم در لژیون ششم، همسفر مریم که با راهنمایی‌های دلسوزانه، مرا در این سفر همراهی کردند.

نویسنده: همسفر سارا (مهدی) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر سارا (فرزان) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر آی‌سودا دبیر سایت
ارسال: همسفر رخساره رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت‌جمشید شیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .