معجزه زندگی و رهایی از تاریکی‌ها

خدا را شکر می‌کنم که من و خانواده‌ام را با کنگره آشنا کرد تا از این همه نگرانی و ترس نجات پیدا کنیم؛ از آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا من و مسافرم بتوانیم به این راحتی از دام بیماری اعتیاد خارج شویم. من به شخصه خیلی بیشتر از مسافرم تخریب داشتم، چه در صور پنهان و چه در صورت آشکار، از وقتی که به کنگره آمدم و سفرم را آغاز کردم به واسطه آموزش‌هایی که دریافت کردم، حس بهتری نسبت به زندگی و جهان اطرافم پیدا کردم. راهنمایم بسیار برای من زحمت کشید و به واسطه زحمات ایشان و گوش دادن به سی‌‌دی‌ها، من هم توانستم از آن همه نگرانی و ترس و مصرف انواع قرص‌های اعصاب و روان رهایی یابم. امیدوارم که خداوند توفیقی بدهد که بتوانم در کنگره خدمت کنم و آن روزهایی را که با حال خراب به کنگره می‌آمدم را از یاد نبرم، از یاد نبرم که راهنمایم برای رهایی من از دست تاریکی‌ها چه رنج‌هایی را متحمل شد و به پاس خدمت‌های ایشان من هم خدمتگزار باشم.

مطلب دیگر که می‌خواستم بگویم لژیون سردار بود که معجزه‌ای در زندگی من ایجاد کرد و درب‌های نعمت الهی را به زندگی من گشود. من قبل از ورود به کنگره فقط به پسر خودم فکر می‌کردم، اما وادی چهاردهم به من درس بزرگی را آموخت؛ اکنون تمام جوانانی را که درگیر اعتیاد شده‌اند، مثل پسر خودم می‌دانم، زمانی که کسی خودش را تازه‌وارد اعلام می‌کند با تمام وجود برای او دعا می‌کنم تا بتواند به رهایی برسد. این درس را من از کنگره آموختم که همه یکی هستیم و باید خدمت کنیم تا درس عشق، بخشش و گذشت از خود را بیاموزیم و به ارزش‌ها بپردازیم و از ضد‌ارزش‌ها دوری کنیم. آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه می‌فرمایند؛ عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود عمل می‌کند. این عمل عظیم هم که به کوشش آقای مهندس قلب آن شروع به تپش کرد و ضربان یافت و در نهایت تمام مخلوقات را با یکدیگر هم‌نوا خواهد ساخت، تا آنجا که همه ما را به مکانی برساند که از آنجا انشعاب یافته‌ایم.

نویسنده: همسفر ژاله رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
رابط خبری : همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر شیدا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون یکم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رودهن