نزدیک به سه سال است که ما در کنگره۶۰ حضور داریم. وقتی به بیماری اعتیاد فکر میکنم میبینم هنوز هم اطلاعات و آگاهی چندانی نسبت به اعتیاد ندارم. من یک مادر هستم با دغدغههای فراوان؛ مادری که همیشه از خودم گذشتم تا فرزندانم در دوران مصرف پدرشان در رفاه و آرامش باشند و مصرفکننده بودن پدرشان باعث سرافکندگی و کمبودشان نشود.
من وقتی متوجه شدم که همسرم یک مصرفکننده است تمام غم و غصههای دنیا مال من شد و دنیا بر سرم خراب شد، من هر روز شاهد آب شدن مسافرم بودم و این باعث شده بود زندگی برای من جهنم شود. دیگر هیچ امیدی برای زندگی نداشتم و هر روز به دنبال راهی میگشتم؛ روانپزشک، کمپ، کلینک ترک اعتیاد، اکثر این راهها را رفتم؛ ولی جواب نگرفتم.
خدا را شکر که با کنگره۶۰ آشنا شدم، روزنه امید در دلم روشن شد و نور خداوند دوباره بر زندگیام تابید، زندگیام از جهنم به بهشت، گریههایم به خنده، ناامیدیام به امید و پرخاشگریام به آرامش تبدیل شد. اینها همه از معجزههای کنگره۶۰ بود که هر روز اثراتش را بیشتر از قبل در زندگیام میبینم. ما قبل از آمدن به کنگره سفره ناهار و شام نداشتیم.
خداوند را شکر میکنم که لیاقت همسفر بودن را به من داد تا انسان بودن و انسانیت را با تمام وجودم درک کنم و امروز که این دلنوشته را مینویسم؛ مسافرم ۱۴ روز است که آزاد و رها شده و نور الهی در زندگی ما جاری و ساری شده است. تشکر میکنم از آقای مهندس و راهنمایان عزیزمان و اعضاء کنگره۶۰ که فرشتههای زمینی هستند و با خدمت بیدریغشان خانوادهها را احیا میکنند و زندگی دوباره به آنها هدیه میکنند.
نویسنده: همسفر سمیه (صباحی) رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر سارا رهجوی همسفر مریم (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
33