روز نخستی که وارد کنگره شدم حس خوبی نداشتم و فکر میکردم اینجا هم مثل جاهای دیگری است که به هدفم نخواهم رسید. حال خوبی نداشتم، چراکه من و مسافرم مرحله رهایی مواد و سیگار را گذرانده بودیم؛ ولی مسافرم به خاطر مصرف بالایی که داشت از بانکی که در آنجا کارمند بود اخراج شده بود و به خاطر برگشتی که داشت دیگر هیچکس حمایتش نمیکرد.
او مجبور شد و به سرکار رفت و ساعت طولانی کار باعث آن شد که دوباره مصرفکننده شود و تخریب بالایی داشته باشد؛من هم دیگر ناامید شدم و از کنگره رفتم.آنقدر حالم خراب شد که همهی پک آموزشی را پاره کردم،سیدیها را شکستم و تمام دفترهایم را پاره کردم و گفتم دیگر به کنگره برنمیگردم.
ما از همهجا رانده و مانده شدیم و مسافرم سر از تیمارستان درآورد و همه مارا رها کردند و به من گفتند: اقدام به جدایی کن ولی یکصدایی به من میگفت تو باش و حمایت کن، حال مسافرت خوب میشود.من و مسافرم رفتیم در عمق تاریکیها ولی به لطف خدای بزرگ و اجازه فرمان خداوند و آموزشهای آقای مهندس دژاکام و لطف و صبوری خانم آنی ما توانستیم بیماری اعتیاد مواد و سیگار مسافرم را شکست بدهیم والان در حال حاضر پنج سال است که مسافرم رهاشده است و توانسته با تلاش و پشتکار و فرمانبرداری شال راهنمایی را دریافت کند و من خیلی خوشحال و خرسند هستم.
همچنین برای تمام سفر اولیها آرزوی رهایی را از خداوند میطلبم و از زحمات راهنمای مسافرم کمال تشکر رادارم و از راهنمای خودم و خدمتگزاران سایت ممنونم و از زحمات بیمنت آقای مهندس دژاکام بینهایت سپاسگزارم.
نویسنده:همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم(لژیون دوم)
ويرايش:رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
عکاس:راهنمای تازه واردین همسفر معصومه
ارسال:همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر سکینه(لژیون سوم )خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
130