قلمها با نگارش استوار میگردند و تفکرها و تأملها قامت راست میکنند به سوی راه راستین، به راستی در صراط حق بودن چنین است.
همسفر طیبه و مسافر ایشان با آنتیایکس حشیش و گل وارد کنگره شدند، دوازده ماه و نه روز با روش DST و داروی OT به راهنمایی مسافر حسن کدخدایی و همسفر فاطمه استکی سفر کردند
ورزش در کنگره: والیبال
وقتی برای اولینبار با صورتمسئله اعتیاد آشنا شدید، چه چیزی درون شما را تکان داد؟
قبل از ورودم به کنگره، تفکر و باور من بر این بود که اعتیاد هیچگونه درمانی ندارد و تنها پایان آن را در مرگ تلقی میکردم؛ اما حضورم در کنگره خط باطلی بر این تفکر غلط کشید. متوجه شدم که با تلاش بزرگمرد کنگره۶۰ درمان اعتیاد پیدا شد و بسیاری از افراد به درمان رسیدند. برای من بسیار جالب بود که زمان چشم به جهان گشودن مسافرم، همزمان با درمان جناب مهندس بود.
این مسئله، روزنه امیدی بود برای من که خداوند از آن زمان، برای حضور من در کنگره۶۰ فرمان الهی را صادر کرده بود.
شاکر و سپاسگزار خداوندی هستم که اذن ورودم را به کنگره صادر کرد و راه برایم گشوده شد و مسافرم به رهایی دست پیدا کرد. گرچه در حال حاضر در کنگره حضور ندارد؛ اما همین که سالم و رها است، شاکر خداوند هستم.
خدمت در کنگره برای شما چه معنایی دارد؟
فراتر از برداشتی که قبلاً داشتم، کمک به همنوع خود، حس بسیار خوبی است. حس بزرگی به من دست میدهد. بزرگی نه از جنس فخر فروشی یا خود برتربینی؛ بلکه حسی از جنس عشق و محبت بلاعوض. حسی در جهت گسترش و تداوم کنگره تا پا به عرصه جهانی شدن بگذارد.
با توجه به نزدیک شدن جشن گلریزان میتوانید از حس حضور در لژیون سردار و برکت این خدمت مالی برایمان صحبت کنید؟
از دو سال قبل شدیداً علاقهمند بودم که در لژیون سردار حضور داشته باشم؛ اما سال گذشته حتی به این موضوع فکر هم نمیکردم و موعد جشن گلریزان در ذهنم نبود.
طی تماس تلفنی از جانب راهنمایم جهت شرکت در لژیون سردار بر ترس خود نسبت به پرداخت اقساط غلبه کردم و با پرداخت قسط اول، راه برایم نمایان شد تا زمان تسویه، من تقسیم وجه کردم. البته ناگفته نماند که در این پرداختها، مسافرم نقش داشت، نقشی که من آن را ریسمان اتصال مسافرم به کنگره میدانم.
آیا درک صورتمسئله اعتیاد باعث شدند که گذشته را با نگاهی تازه ببینید و چیزی در گذشته برات معنا پیدا کرد؟
من زمانی که به کنگره آمدم و با صورتمسئله اعتیاد آشنا شدم، دریافتم، همانطور که دنیا در حال پیشرفت است، هر چیز ناممکنی ممکن میشود و اذن خداوند صادر شده تا در این قرن، همزمان با زندگی من، صورتمسئله اعتیاد کشف شود و به بسیاری از افرادی که گرفتار این معضل هستند، راه نجاتی ببخشد.
واقعاً زمانی که به کنگره۶۰ آمده بودم و در سفر اول بودم، هنگامی که بیان میشد: خوشحالم و ممنونم از اعتیاد مسافرم که باعث شد با چنین مکانی آشنا شوم و قدم در چنین راهی بگذارم، باعث تعجب من میشد و با خود میگفتم: مگر اعتیاد اینقدر ساده است؟
اما به مرور زمان و با دریافت آموزشها، من نیز به این نتیجه رسیدم که واقعاً خداوند در نعمت را به روی من گشوده تا من به این مکان امن دعوت شوم.
انشاءالله که بتوانم با بهرهگیری از آموزشها به جایگاهی که خداوند برایم مقدر ساخته برسم.
.jpg)
قطعاً همه ما ناامیدی را به شکلهای مختلف تجربه کردهایم. شما برای مقابله با آن چه میکنید؟
بله، من نیز ناامیدیهای فراوانی را در زندگی تجربه کردهام.
شاید قبل از حضورم در کنگره، ناامیدیهایم بیشتر بود. در واقع نمیتوانم بگویم که اصلاً نبوده، همیشه و همهجا حضور داشته است؛ اما فردی هستم که همیشه امیدوار است و در اکثر مواقع، امید در دل من زنده است و میدانم که فضل خداوند شامل حال من هست.
قدرت مطلق همانگونه که باعث آفرینش و وجود من در هستی شده به فکر تمامی جزئیات زندگی ما نیز است.
اگر از درگاه خداوند ناامید نشویم، میتوانیم به یاری او به جایگاههای بزرگی دست یابیم؛ اما اگر در صراط مستقیم نباشیم و فرمانها را به اجرا درنیاوریم، به هیچجا نخواهیم رسید. ناامیدی، خود یک نافرمان است. نافرمانی که متأسفانه بسیاری از جوانان گریبانگیر آن شدهاند.
لطفاً برداشت خود را در مورد کلمات زیر به طور خلاصه بیان کنید.
خواست:
چیزی که خواستار آن هستم. نعمتی است که از خداوند تقاضا دارم آن را به من ببخشد. چیزی که برای رسیدن به آن باید تلاش و کوشش کنم و بیتردید بدون این تلاش و کوشش دستیابی به آن ممکن نیست. البته اگر فرمان الهی نیز با خواسته من همسو و همجهت باشد، با کوشش و پایداری میتوانم به جایگاههای بالاتر دست یابم. خواست من برای آموزش و علم بیشتر، باعث آشنایی من با کنگره۶۰ شد و این آموزشها دریچهای شدند برای آشنایی بیشتر من با کل هستی و معجزات الهی.
تقدیر:
چیزی که خداوند برای من قرار داده است، تقدیر من اینگونه رقم خورده تا مسافر داشته باشم، تا حضورم در این کشور باشد تا وجود فرزندانم در کنارم باشد. در تقدیر من، شیعه بودن قرار دارد و آشنا شدن با کنگره توسط پسرم، بخشی از این تقدیر است تا بتوانم، دانش کسب کنم و مسیر رشد را طی کنم.
فرمان الهی:
چیزی که از جانب خداوند برای ما مقدر گشته است. اگر فرمان الهی نبود، خداوند من را با مسیر کنگره آشنا نمیکرد و قطعاً وجودم در کنگره، فرمانی الهی است.
از حضورم در کنگره بسیار خوشحالم، با وجود اینکه اطرافیانم فکر میکنند، وقت من صرف کنگره میشود در صورتی که من دریافتهای بسیاری از کنگره داشتهام.
انشاءالله که در ادامه نیز بتوانم از خدمتگزاران صادق کنگره باقی بمانم.
کلام آخر:
ممنون از ایجنت و مرزبانان محترم که برای حضور تکتک ما زحمت فراوان میکشند.
از راهنمایم همسفر فاطمه (ا) سپاسگزارم که باعث انرژی گرفتن من میشوند و برایم زحمت میکشند و با آموزشهای نابی که به من میدهند، من را از تاریکیها به حال خوش هدایت میکنند.
حضورم در کنگره و به آغوش کشیدن دوستان محبت، باعث آرامش من میگردد.
از شما همسفر آرزو بابت انجام این مصاحبه متشکرم و به تمامی بچههای سایت خداقوت عرض میکنم.
عکس: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
مصاحبه کننده: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
121