خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر، در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا افرادی چون من بتوانند به درمان برسند. همچنین از آقا محسن، نگهبان جلسه، بابت دعوت بنده و خدمت در این جایگاه سپاسگزارم. قدردان همسفر خوبم هستم که راهنمای تازهواردین این شعبه است و با وجود مسافت طولانی، این مسیر را طی میکند. خسته نباشید میگویم به ایشان و به عزیزانی که از اراک این راه بیش از یک ساعت را طی کرده و با عشق به شعبه میلاجرد میآیند تا خدمتی انجام دهند. این موضوع برایم جای بسی شگفتی دارد؛ چرا انسانی حاضر است حتی در روزگاری که از کور هم دزدیده میشود، خود را به شهری برساند که حتی شاید پیشتر پا به آن نگذاشته باشد.
خود من پیش از افتتاحیه شعبه میلاجرد، هیچگاه به آنجا نرفته بودم. اما دیدم که بسیاری از عزیزان با از خود گذشتن، از زمان و درآمدشان میزنند تا در این مسیر حضور داشته باشند و از این حضور، شکرگزار خداوند باشند. من این را یک سعادت میدانم.
یک روز در شعبه پروین اعتصامی، از آقای حکیمی که خداوند ایشان را حفظ کند، سوالی پرسیدم. ایشان فرمودند: «فقط برای یک کلمه». پرسیدم آن کلمه چیست؟ پاسخ دادند: «رهایی». ایشان با ماشین شخصی و با هزینه خود، شهر به شهر میروند، و این تلاش را تنها به خاطر این یک کلمه انجام میدهند. این یعنی قدردانی از رهایی؛ رهاییای که فراتر از ترک سیگار ومواد است، رهایی از بندهایی که زندگی را محدود کرده است.
آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند: «گوهر بسیار گرانبهایی به انسان داده میشود». این گوهر همان فرصتی است که در سیستم کنگره ۶۰ فراهم شده تا بتوانیم اعتیاد را درمان کنیم. سیستمی که پاسخ تمام سوالات درباره اعتیاد را داده است؛ اینکه چه مدت سفر کنیم، چه دارویی مصرف کنیم، چه عکسالعملی نشان دهیم، همه و همه روشن و مشخص است. این روشنایی، ارزشمندترین بخش سفر من بوده است.
من با آقای مهدی در سفری به تهران صحبت میکردم. ایشان گفتند: «علی، برای من رفتن به تهران مثل عبور از یک خیابان است». پرسیدم: سخت نیست؟ گفتند: «نه، اینقدر راحت شده چون قدردان این نعمت بزرگم». قدردانی، رمز ماندگاری در مسیر است. کسی که قدر بداند، خدمت میکند، تلاش میکند و پای مسیر میایستد.
در مورد صورت مسئله اعتیاد باید بگویم: اعتیاد به هر شکلی—سیگار، مواد، یا حتی چاقی—در کنگره ۶۰ قابل حل است. چون کنگره توانسته صورت مسئله را آشکار کند. صورت مسئله اعتیاد، دانستن این است که چه اتفاقی در جسم و روان فرد رخ داده و چه چیزی نیاز به درمان دارد. آقای مهندس فرمودند: «۳۰ سال پیش پرونده اعتیاد را بستیم». یعنی اکنون دیگر هیچ نقطه تاریکی درباره اعتیاد وجود ندارد.

به عنوان مثال، جایگزین مواد افیونی بیرونی، جایگزین مواد شبهافیونی درونی بدن شده است. اگر این مسئله را درک نکنیم، شاید بارها به کمپ برویم و بازگشت به مصرف داشته باشیم. این فهم، اصل درمان است. با متد کنگره و داروی مناسب، جسم دوباره به حالت طبیعی برمیگردد و میل مصرف از بین میرود.
امیدوارم که من نیز در این مسیر حرکت کنم، قدردان آقای مهندس و کنگره ۶۰ باشم و بتوانم خدمت کنم؛ هم به خودم و هم به بندگان نیازمند خداوند که به کنگره مراجعه میکنند.
از اینکه به صحبتهای بنده توجه کردید، صمیمانه سپاسگزارم.
تایپ و عکس؛ مسافر مهدی
تهیه و تنظیم؛ مسافر علی
(مسافران وهمسفران نمایندگی میلاجرد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
115