English Version
This Site Is Available In English

نظم و انضباط، خدمت و آموزش نشانه‌ درمان و بهبودی است.

نظم و انضباط، خدمت و آموزش نشانه‌ درمان و بهبودی است.

جلسه‌ یازدهم  از‌ دوره سوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ عمومی‌ کنگره ۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی‌‌ مسافر‌ هادی و دبیری‌ مسافر‌ مجید با دستور جلسه: صورت مسئله اعتیاد و جشن آزاد مردی مسافر محسن در روز پنج‌شنبه دهم مهرماه ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر :
خدا را شکر که توفیق حاصل شد یک‌ بار دیگر به لطف پروردگار در خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. از احمد آقا ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه کمال تشکر و سپاسگزاری را دارم.اولین روزی که به این شعبه آمدم واقعاً حس و حال عجیبی داشتم، اما به نظر من این حس و حال قشنگ ربطی به آجر و سنگ و میزهای این مکان ندارد، بلکه مربوط به خدمتگزاران شعبه است. چه در قسمت همسفران چه در بخش مشاوره و چه در سایر قسمت‌ها، این عزیزان هستند که این حس زیبا را ایجاد می‌کنند و من به همه‌ آنها تبریک می‌گویم . امروز در خدمت شما هستیم با دو موضوع ، دستور جلسه هفتگی کنگره ۶۰ با عنوان صورت مسئله اعتیاد و همچنین جشن پنج سال رهایی محسن عزیز، امیدوارم جلسه‌ی خوبی در کنار یکدیگر داشته باشیم. آقای زرکش همیشه می‌گوید  جلسه‌ خوب، جلسه‌ای است که در همان هفته ذهن و افکار مرا به سمت مهم‌ترین وادی کنگره یعنی وادی تفکر سوق دهد ، چون دستور جلسه می‌آید و می‌رود، اما اگر من در همان هفته برداشت درستی داشته باشم، می‌تواند گرهی از مشکلاتم باز کند، وگرنه شاید هیچ اتفاقی برایم نیفتد.همه‌ عزیزانی که امروز اینجا روی این صندلی‌ها نشسته‌اند چه مسافر، چه همسفر، چه خدمتگزار یا راهنما  قطعاً هدفی را برای خودشان مشخص کرده‌اند. بعضی‌ها برای رهایی آمده‌اند، بعضی‌ها برای خدمت، و بعضی‌ها برای رسیدن به حال خوش. مهم این است که هرکسی در درون خودش بداند برای چه هدفی آمده است. کنگره ۶۰ پنجاه‌ و دو دستور جلسه دارد و هرکدام کمک می‌کنند تا منِ مسافر به هدفم نزدیک‌تر شوم . قبل از ورود به کنگره، هیچ‌وقت واقعاً نخواسته بودم مواد را کنار بگذارم. اما خدا را شکر که اولین جایی که تصمیم گرفتم برای درمان اعتیاد اقدام کنم، همین کنگره ۶۰ بود. در بیرون از کنگره همیشه می‌شنیدم که اعتیاد یک بیماری مرموز، پیش‌رونده، لاعلاج و کشنده است. اما اولین روزی که وارد کنگره شدم متوجه شدم موضوع چیز دیگری است . آن روز وقتی مسافران در حال اعلام سفر بودند، دیدم آنتی‌ایکس خود را می‌گویند، مقادیر دارویشان را ذکر می‌کنند و حتی دارویشان را کم هم می‌کنند، این‌طور نبود که بیماری‌شان مدام پیشرفت کند. تازه توضیحاتی هم درباره‌ سیستم ایکس و بیوشیمی بدن و مخدرهای طبیعی ارائه می دهند. پس برای من مشخص شد که این بیماری نه‌ تنها مرموز نیست، بلکه قابل فهم و قابل درمان است.در کنگره دیدم همه‌چیز نشانه دارد، همان‌ طور که در زندگی سالم تغذیه درست نشانه‌ی سلامتی است، در کنگره هم نظم و انضباط، خدمت و آموزش نشانه‌ درمان و بهبودی است. بارها شنیده‌ایم که اعتیاد لاعلاج است، اما کنگره نشان داد که این بیماری کاملاً قابل درمان است. البته صورت‌مسئله اعتیاد فقط یکی از دستور جلسات است، دستور جلسات کنگره  مسیر زندگی ما را روشن تر می کند. اینکه من در جایگاه سفر اولی باشم که به او اجازه‌ سفر نمی‌دهند یا جایگاه سفر دومی که شال راهنمایی می‌گیرد، بستگی به اعمال و رفتار خودم دارد. اما در بخش دوم جلسه، می‌خواهم درباره‌ تولد پنج‌سال رهایی محسن عزیز صحبت کنم. واقعاً این روز خاص را به او، همسفرش، دختران گلش و راهنمای همسفرش تبریک می‌گویم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم محسن از همان ابتدا مسیر را درست طی نمود. سفر خوبی داشت، سیگار را هم به موقع شروع کرد و تغییرات بزرگی در زندگی‌اش ایجاد شد. به نظر من یکی از مهم‌ترین نکات در رهایی محسن این بود که توانست همسفرش را با خودش همراه کند. کسی که می‌تواند همسفرش را به کنگره بیاورد، یعنی خودش تغییر کرده است. این همراهی رمز موفقیت است .محسن برای من نمونه‌ یک انسان ثروتمند است، نه صرفاً صاحب ثروت، ثروت و ثروتمندی تفاوت زیادی دارند، ثروتمند یعنی توانگر و بی‌نیاز . محسن توانست از کمالشهر تا شعبه وحید در اندیشه بیاید و در این مسیر پایدار بماند . او اختیار مال خود، اختیار خشم خود و اختیار بسیاری از مسائل دیگر را به دست آورده و این یعنی ثروتمند واقعی . من خودم خیلی چیزها از محسن یاد گرفته‌ ام و مطمئنم او به هرچه بخواهد خواهد رسید ، چون در کنگره ۶۰ ، در کنار همسفرش و فرزندانش در مسیر درست قرار دارد.این روز بزرگ را به محسن عزیز تبریک می‌گویم و برای او بهترین‌ها را آرزو می‌کنم. 

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم.                                                                                                                                                                                               


سلام دوستان محسن هستم یک مسافر.

شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که این توفیق شامل حال من شد تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم. همچنین از جناب مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه قدردانی می‌کنم که چنین بستری را فراهم کردند تا من و امثال من بتوانیم در این مسیر قرار بگیریم و آموزش بگیریم.واقعیت این است که همیشه فکر می‌کردم فراهم کردن چنین بستری بسیار دشوار است. گفتنِ آن آسان است، اما عمل کردنش واقعاً کاری سخت و بزرگ است. از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همین‌طور از راهنمایان عزیزم صمیمانه سپاسگزارم، چرا که از هرکدام از آنها آموزش‌های ارزشمندی گرفته‌ام.اجازه بدهید مختصری از خودم بگویم تا دوستان بیشتر آشنا شوند. من حدود هفت ماه و نیم تحت نظر راهنمای محترم آقای کبیری بودم. پس از پایان دوره خدمت ایشان، آقای چگینی راهنمایی مرا بر عهده گرفتند. سپس یک سال و نیم از راهنمایی‌های آقای چگینی بهره بردم. بعد از ایشان آقای امیر محمدی راهنمای من شدند، اما پس از مدتی برای خدمت به شعبه صفادشت رفتند. در ادامه آقای صادق هاشمی راهنمایی من را پذیرفتند. از تک‌تک این عزیزان سپاسگزارم، زیرا هر کدام نکته‌ای به من آموختند.همچنین از دوستانی که از شعبه‌های مختلف از جمله حافظ، صفادشت، وحید و اندیشه، برای جشن ما تشریف آوردند، قدردانی می‌کنم. به همسرم نیز تبریک می‌گویم و از راهنمای ایشان تشکر دارم. بسیارخوشحال‌ هستم از وقتی وارد شعبه ارم شدم، همسفرانم دو نفر شدند و خواهرم نیز به عنوان همسفر وارد این مسیر شد. به ایشان و راهنمایشان نیز تبریک می‌گویم.یادم می‌آید زمانی که سفرم را شروع کردم، بعد از چند ماه با خود می‌گفتم وقتی رها بشوم، دیگر می‌روم. حتی به‌خاطر شغلم مسافت طولانی طی می‌کردم و به شعبه اندیشه می‌رفتم. بعد از مدتی کرونا آمد و کارها تعطیل شد، اما باز هم ادامه دادم. وقتی رها شدم، با خودم گفتم یک سال خدمت می‌کنم و بعد می‌روم دنبال زندگی‌ام، اما دیدم بعد از یک سال چیزهایی به دست آورده‌ام که در هیچ جای دیگری به دست نمی آوردم. گفتم خُب، سه سال می‌مانم، تولد سه‌سالگی را می‌گیرم و بعد می‌روم ولی هرچه زمان گذشت، دیدم آموزش‌ها و دستاوردهایی دارم که هیچ جای دیگری نمی‌توانم پیدا کنم.گاهی دوستان تازه‌وارد می‌پرسند آیا ما هم می‌توانیم به چنین جایگاهی برسیم؟ پاسخ من این است که بله، قطعاً همه می‌توانند. فقط کافی است ذهن و تفکرشان در همان راستا باشد و حرکت کنند. مسیر کنگره مثل یک اتوبان مستقیم است اگر در مسیر قرار بگیری و گوش به فرمان راهنما باشی قطعاً به حال خوش می‌رسی.من همیشه می‌گویم هرچه دارم و ندارم از آقای مهندس است. روز اولی که وارد کنگره شدم با حالی بسیار خراب آمدم، با کوله باری از مشکلات مالی، نزدیک به ۳۰۰ میلیون تومان چک برگشتی داشتم. یعنی نه تنها صفر بلکه زیر صفر بودم. اما در مقابل کنگره به من آن‌ قدر چیز داد که اصلاً قابل مقایسه نیست.برای همین همیشه با خودم تکرار می‌کنم دیگران کاشتند و من برداشت کردم و حالا نوبت من است. نوبت من است که جبران کنم و مقدار کمی از این محبت و خدمت بی‌پایان را پس بدهم. خیلی‌ها بودند که پیام کنگره را از من شنیدند. حتی کسانی که با من مصرف می‌کردند، با خودم تا دم در کنگره آمدند اما اذن ورودشان صادر نشده بود. بنابراین امروز که من اینجا هستم، باید هزاران بار شاکر خداوند باشم.خدا را شکر که در این مسیر قرار گرفتم، حضور دارم و می‌توانم به درجات بالاتری برسم. دستور جلسه امروز درباره صورت مسئله اعتیاد است. کنگره تعریفی درست از اعتیاد ارائه داده و زمانی که تعریف صحیح باشد، نتیجه هم صحیح خواهد بود. این در مورد هر موضوعی صدق می‌کند اگر تعریف درست باشد، نتیجه درست هم حاصل می‌شود.سپاسگزارم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

راهنمای محترم همسفر ناهید:                                                                          سلام دوستان ناهید هستم یک همسفر من هم به نوبه خودم این جشن تولد را در راس به جناب آقای مهندس ایجنت‌های نمایندگی اندیشه و نمایندگی ارم تبریک می‌گویم. از خانم زهرا سپاسگزارم که به این نمایندگی آمدند و در کنار من هستند. همچنین به لژیون دوم تبریک می‌گویم هیچ جایی زیباتر و قشنگ‌تر از کنگره نیست که ما برویم، کنگره مصداق بهشت است در کنگره چیزی غیر از یاد گرفتن و آموزش گرفتن نداریم. عشق و محبت در بین اعضای کنگره جاری است اینکه ما دور هم جمع می‌شویم و برای یک نفر تلاش می‌کنیم. شاید همه ما هزاران مشکل در دل خود داشته باشیم، اما برای تولد یک نفر ذوق می‌کنیم این یعنی عشق و محبت در بین اعضای کنگره ما باید شکرگزار باشیم، خدا را هزاران بار برای این موضوع شکر می‌کنم شاکر خداوند، آقای مهندس و خانواده محترمشون و همه راهنماها همه مرزبان‌ها هستم و باز هم این تولد را به راهنمای محترم آقا محسن و خانم زهرا و همچنین خواهر محترم‌شان و راهنمای محترم‌شان خانم زهرای عزیز تبریک می‌گویم.

همسفر زهرا: خداوندا دریا و آسمان و دشت پوشیده از رقصنده‌های آسمانی است و روح ناآرام ما خواستار رهاییست نه از خلاصی بلکه دیدار معشوق است خداوندا تنها تو را می‌ستایم و تنها تو را ستایش می‌کنیم برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر

 سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر خداوند را شاکرم که این جایگاه را تجربه می‌کنم خوشحالم که جشن آزاد مردی خود را در این شعبه برگزار می‌کنیم. از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم‌شان بسیار سپاسگزارم که همچین بستر امنی را برای من و مسافرم فراهم کردند تا بتوانم به آرامش برسم و آموزش بگیرم از راهنمای مسافرم، در سفر اول و سفر دوم تشکر می‌کنم از آقا مرتضی تشکر می‌کنم و به ایشان تبریک عرض می‌کنم. از راهنماهای خوب خودم خانم سوسن عزیزم و خانم ناهید عزیزم سپاسگزارم و قدردان زحماتشان هستم. از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم که این مسیر را انتخاب کرد تا آرامش را به زندگیمان ببخشد امیدوارم که تک تک شما سفر اولی‌ها این حس را تجربه کنید. از همه شما سپاسگزارم که در جشن ما شرکت کردید و حال خوب را به ما انتقال دادید.

 راهنمای محترم همسفر زهرا:

 سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر من هم به نوبه خودم این جشن بزرگ را به راهنمای محترم مسافر محسن و در راس به جناب آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم. به خانم ناهید عزیز و خانم زهرای عزیز تبریک عرض می‌کنم خدا را شکر که کنگره تشکیل شده تا انسان‌هایی که در بند اعتیاد هستند به رهایی برسند. خدا را سپاسگزارم که در این جمع با حس خوب در این مکان مقدس حضور دارم. خانم فرزانه عزیزم یک رجوی بسیار فرمانبرداری است و انشاالله که این مسیری که برایش باز شده است بتواند یک خدمتگزار خوب برای کنگره۶۰ باشد. 

همسفر فرزانه: سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر مسئله اعتیاد مسلماً برای هیچ کسی جذاب نیست من هم زمانی که برادرم درگیر شده بود، هیچ اطلاعی نداشتم. امروز می‌بینم که برادرم وارد کنگره شده نمی‌دانم باید از این مسئله خوشحال یا ناراحت باشم. من محسن را قبل از اینکه به کنگره بیاید، دوست داشتم اما محسن بعد از اینکه به کنگره آمد را خیلی بیشتر دوست دارم و از برادرم ممنونم که باعث شد من هم به کنگره بیایم، روی این صندلی بنشینم و خیلی چیزها را بتوانم آموزش بگیرم تجربه کنم و بتوانم در زندگیم کاربردی اش کنم. از راهنمای عزیزم خیلی ممنونم که در این مسیر من را یاری می‌کنند و امیدوارم که همه شما بتوانید این جایگاه را تجربه کنید.

 

عکس : مرزبان خبری

تایپ و بارگزاری : مسافر علی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .