سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
صورتمسئله اعتیاد یکی از مهمترین مباحث در کنگره۶۰ است که توسط آقای مهندس حسین دژاکام نوشته شده و به نوعی ستون اصلی جهانبینی کنگره۶۰ به شمار میآید. اعتیاد یک بیماری است که در آن جسم، روان و جهانبینی فرد تحتتأثیر قرار میگیرد. موادمخدر بیرونی، جایگزین مواد شبهافیونی طبیعی بدن، اندورفین، انکفالین، دینورفین و… میشوند. به همین دلیل، فرد معتاد دیگر نمیتواند بدون ماده بیرونی به تعادل برسد. روان در کنگره۶۰ معادل، خلقوخو و حالت درونی فرد است؛ وقتی جسم دچار تخریب میشود، روان نیز به هم میریزد. اعتیاد باعث تخریب نگاه فرد به زندگی، ارزشها، خانواده، کار و حتی خود میشود. این بُعد از بیماری بسیار مهم است؛ چون بدون اصلاح آن درمان کامل اتفاق نمیافتد. نکته اساسی، اعتیاد با ترک ناگهانی یا جایگزینی کوتاه مدت درمان نمیشود. برای درمان پایدار باید سیستم طبیعی بدن بازسازی شود و همزمان جهانبینی و روان فرد نیز اصلاح گردد. بهطور خلاصه، صورتمسئله میگوید: اعتیاد تنها یک عادت یا ضعف اخلاقی نیست؛ بلکه بیماری سه وجهی، جسم، روان و جهانبینی است و برای درمان آن باید هر سه بخش بازسازی شوند.
سلام دوستان بهاره هستم یک همسفر
زمانیکه بخواهیم راجع به موضوعی اطلاعاتی کسب کنیم، ابتدا باید برای آن صورتمسئلهای طرح کرده و سپس درباره آن تحقیق و بررسی کنیم تا حل شود. اولین بار در کنگره۶۰ با این موضوع روبهرو شدم که اعتیاد یک مسئله اخلاقی نادرست نیست که فرد باید آن را ترک کند؛ بلکه نوعی بیماری است و باید درمان شود. آقای مهندس اعتیاد را متشکل از انسان به اضافه موادمخدر دانستند، با علم و تجربه، روش درمان آن را کشف کردند. صورتمسئله اعتیاد باعث شد که ما با جهانبینی درون و بیرون آشنا شویم، دیدگاه و تفکر ما به طور چشمگیری تغییر میکند و به علمی دسترسی پیدا میکنیم که بیانتها است که آن علم، خودِ انسان است. صورتمسئله اعتیاد به ما کمک کرد تا تخریبهای ناشی از مواد را شناسایی کنیم و بدانیم درون خود ما چیست. این صورتمسئله بیان میکند که فرد مصرفکننده مواد در سه بخش: جسم، روان و جهانبینی دچار تخریب شده است تا زمانیکه این سه بخش بازسازی نشوند اعتیاد درمان نشده و همچنان برقرار است؛ حتی اگر سالیان سال هم باشد که مواد مصرف نکرده باشیم. نکتهای که در اعتیاد ناشناخته بود و مانع پیدا شدن درمان قطعی میشد، این بود که در مبدأ و مقصد، هدف مشخصی وجود نداشت یا اگر هم مشخص میشد غلط بود. صورتمسئله اعتیاد سالها حل نشده باقی مانده بود و به همین دلیل تمام کسانی که اعتیاد داشتند درمان نمیشدند و مدتی پس از ترک اعتیاد، دوباره به سمت مصرف موادمخدر کشیده میشدند. دلیل این امر، عدم مشخص نبودن مبدأ بود و در تمام دنیا این بیماری را غیر قابل درمان میپنداشتند، این باور غلط هنوز هم به قوت خود باقی است. به امید رهایی تمام بیمارانی که در دامِ اعتیاد هستند.
سلام دوستان تکتم هستم یک همسفر
اعتیاد یک بیماری مزمن است که سه ضلع اصلی وجود انسان؛ یعنی جسم، روان و جهانبینی را درگیر میکند. ضلع جسم: مصرف موادمخدر، در سیستم تولید کننده موادمخدر طبیعی بدن، تخریب ایجاد میکند. قطع ناگهانی مواد، بدون بازسازی این سیستم، منجر به جایگزینی یک تخریب دیگر و عوارض شدید جسمانی میشود. روش DST با داروی OT برای بازسازی تدریجی این سیستم به کار میرود. ضلع روان: مصرف موادمخدر باعث اضطراب، افسردگی، بیقراری و عدم اعتماد به نفس میشود. با بازسازی جسم، حدود ۹۰ درصد از این مشکلات روانی نیز مرتفع میگردند. ضلع جهانبینی: اعتیاد باعث انحراف در جهانبینی فرد شده و او را به سمت دروغ، خودخواهی، ناامیدی و بیمسئولیتی سوق میدهد تا زمانیکه جهانبینی اصلاح نشود، خطر بازگشت به اعتیاد وجود دارد. آموزشهای کنگره۶۰ بر تغییر این جهانبینی از طریق متون، سیدیها و راهنمایی راهنما تمرکز دارد. درمان واقعی اعتیاد زمانی اتفاق میافتد که جسم بازسازی شود، روان به آرامش برسد و جهانبینی فرد به سمت ارزشهای انسانی تغییر کند. این رویکرد چند بعدی، راز موفقیت کنگره۶۰، در درمانِ پایدار اعتیاد است.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
علم پیچیده نیست، هر چیز کلیدی دارد. وقتی به گذشتههای نه چندان دور مینگرم خاطرات تلخ و شیرین زیادی در ذهن من شکل میگیرد. زمانیکه مسافر من مصرفکننده بودند باعث شد که تاوان زیادی را بپردازیم، بیشترین تخریبهای جسمی و مالی به علت ترکهای مکرر و ناموفق آن زمان بود. واقعاً آقای مهندس چه زیبا میگویند: اکثر درد و آلام بشر از دانشهای کشف نشده است. چه بسیار انسانهایی که راه و مسیر را نیافتند و به مسلخ رفتند، تا اینکه آقای مهندس برای اولین بار صورتمسئله اعتیاد را طراحی کردند و با تأسیس کنگره۶۰، علم و درمان اعتیاد را در اختیار همگان قرار دادند و در پرتو آموزشهای کنگره توسط راهنمایان بود که توانستیم به رهایی و آسایش برسیم. قدردان زحمات آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمام کسانی که خالصانه برای پویایی کنگره تلاش میکنند هستیم.
سلام دوستان فیروزه هستم یک همسفر
وقتی از اعتیاد صحبت میکنیم، خیلی از افراد ناخودآگاه ذهنشان به سمت موادمخدر و رفتارهای ویرانگر میرود؛ اما حقیقت این است که اعتیاد، فقط مصرف یک ماده نیست، یک معما، یک زخم پنهان در جان انسان است. مثل یک معمای پیچیده که اگر فقط به ظاهر آن نگاه کنیم، هیچوقت راهحل درست را پیدا نمیکنیم. سالها جامعه ما به اعتیاد فقط از زاویه تخریب نگاه میکرد؛ اینکه فرد چه چیزهایی را از دست داده، چه عوارضی روی جسم و روان او ایجاد شده و چه ضربههایی به خانواده زده است؛ اما پرسش اصلی اینجا است؛ چرا و چگونه یک انسان گرفتار اعتیاد میشود؟ اگر علتها را درست نبینیم، درمان هم ناقص خواهد بود. کنگره۶۰ میگوید برای حل هر مسئله، اول باید صورتمسئله آن را بشناسیم، درست مثل صورتمسئله ریاضی، تا ندانی دقیقاً چه چیزی از تو خواسته شده، نمیتوانی به جواب برسی، در موضوع اعتیاد هم همینطور است. ما باید بدانیم موادمخدر دقیقاً چه تغییراتی در جسم، روان و جهانبینی انسان ایجاد میکند؛ وقتی این تغییرات را بشناسیم، تازه میتوانیم راه بازسازی و درمان را پیدا کنیم. اعتیاد فقط یک بیماری جسمی نیست؛ بلکه ترکیبی از تخریب جسم، آشفتگی روان و تاریکی در جهانبینی است. کسی که مصرفکننده میشود، به مرور سیستمهای حیاتی بدن دچار کمبود و ناهماهنگی میشوند. این بیتعادلی باعث میشود او برای فرار از دردها، دوباره به همان ماده پناه ببرد. همین چرخه معیوب است که سالها ادامه پیدا میکند و راه خروج را تنگتر میسازد؛ اما خبر خوب این است همانطور که اعتیاد یک صورتمسئله دارد، رهایی هم یک جواب دارد. با آموزش، عمل کردن به حرمتها، گذر از سفر اول و دوم، انسان میتواند آرامآرام نظم از دست رفته جسم و روان را بازگرداند و نگاه خود را به زندگی تغییر دهد؛ صورتمسئله اعتیاد در حقیقت دعوتی است برای اینکه به جای جنگیدن کورکورانه با مصرف مواد، ریشههای آن را بشناسیم و راهی اصولی برای درمان پیدا کنیم. این نگاه، تفاوت بزرگی ایجاد میکند، از ناامیدی به امید، از تاریکی به روشنایی و چه شیرین است لحظهای که یک مصرفکننده بعد از سالها، میتواند بگوید: من نه با زور و اجبار، بلکه با شناخت و آموزش، از بند اعتیاد رها شدهام.
سلام دوستان نسا هستم یک همسفر
در باب صورتمسئله اعتیاد؛ سالها این مسئله حل نشده باقی مانده بود و به همین دلیل، افراد معتاد درمان نمیشدند و پس از ترک، دوباره به سمت مصرف موادمخدر باز میگشتند. علت این امر، عدم شناخت مبدأ بیماری بود و در سراسر جهان، اعتیاد غیر قابل درمان تلقی میشد. شناخت مسئله، مهمترین بخش حل آن است. در همین راستا آقای مهندس، سیستم ایکس را که شامل جسم، روان و جهانبینی است کشف کردند. این سیستم در صورت خروج از تعادل طبیعی منجر به اعتیاد میشود. مقاله علمی این کشف، به اولین کنگره پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان ارائه شده است. بیماری اعتیاد و وابستگی به آن در سه بخش بنیادین وجود انسان؛ یعنی جسم، روان و جهانبینی، اختلال و تخریب ایجاد میکند. در بخش جسم، سیستمهای تولیدکننده طبیعی با موادمخدر بیرونی مانند: شیره، تریاک و .... جایگزین شده و دچار اختلال میشوند. این امر باعث اختلال در روان و خروج آن از تعادل میگردد. هنگامی که مصرف موادمخدر بیرونی قطع شود، مشکلات فراوانی در سیستم بدن پدید میآید، از جمله در صورآشکار مانند: پرش پا، عطسه، عرق کردن، آبریزش بینی و در صورپنهان مانند: ناامیدی، افسردگی، گوشهگیری، کمحوصلگی و…. در واقع روان یا مجموعه صورپنهان از تعادل خارج میشود. ریشه اصلی این اختلالات، از کار افتادن سیستم ضددرد بدن و عدم تولید مواد شبهافیونی و شبهمورفینی توسط جسم است.
سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر
وقتی در کنگره۶۰ در مورد صورتمسئله اعتیاد صحبت میکنیم، ناخودآگاه وادی هفتم در ذهن من تداعی میشود، در طلب گنج آنچه باید باشی. سالها بود که صورتمسئله اعتیاد مانند: قفلی پیچیده ذهن بشر را به خود مشغول کرده بود و هیچ کلیدی قادر به گشودن آن نبود؛ اما این قفلِ نفوذناپذیر، توسط بنیان کنگره۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام شکسته شد. ایشان راهی سبز و حقیقی برای درمان اعتیاد گشودند، چرا که دانشی را بنیان نهادند که بر پایه تجربه استوار بود و سندی بدون نقص محسوب میشود. آقای مهندس علم درمان اعتیاد را با نگاهی عمیق و متخصصانه به فیزیولوژی و روان انسان پایهریزی کردند. نتایج این علم چنان شگرف است که فرد مصرفکننده هروئین، حتی اگر در انبار هروئین باشد، دیگر هیچ وسوسهای را تجربه نمیکند. این بدان معنا است که جسم، روان و جهانبینی فرد به نقطهای از درمان رسیده که مسئله اعتیاد کاملاً برای اوحل شده است.
سلام دوستان هدی هستم یک همسفر
اعتیاد، یکی از بزرگترین معضلات جامعه ما است که ضربات جبرانناپذیری به فرد، خانواده و کل جامعه وارد میکند. فرد معتاد، سلامتِ جسم و روان خود را از دست میدهد و به تدریج از عزیزانش، اعم از خانواده و دوستان دور میشود. این فاصله گرفتن، نهتنها باعث رنجش و درگیری در خانواده میگردد؛ بلکه گاهی منجر به جدایی و فروپاشی کانون گرم خانواده نیز میشود. اعتیاد، صرفاً مشکل یک فرد نیست؛ بلکه مسئلهای است که کل جامعه را درگیر میکند؛ زیرا به طور مستقیم با افزایش بیکاری، دزدی و خشونت در ارتباط است. ریشه اعتیاد میتواند متفاوت باشد، از مشکلات روحی و روانی مانند: افسردگی گرفته تا فشارهای طاقتفرسای زندگی، بیکاری و تأثیرپذیری از دوستان ناباب، خطر اصلی اعتیاد، نابودی فرد و به تبع آن، تضعیف بنیانهای جامعه است. حال این مشکل قابل مهار است. افزایش آگاهی و آموزش به ویژه برای خانوادهها و جوانان نقش حیاتی در پیشگیری از گرفتار شدن افراد دارد. همچنین فردی که به دام اعتیاد افتاده، نیازمند حمایت و یاری است نه طرد یا سرزنش شدن. اعتیاد، مسئلهای فراگیر در سطح اجتماعی است و تنها با همبستگی و همکاری جمعی میتوان با آن به طور مؤثر مبارزه کرد.
نویسندگان: همسفر مریم، همسفر فیروزه، همسفر بهاره، همسفر نسا، همسفر هدی، همسفر تکتم، همسفر زهرا و همسفر سمیرا رهجویان راهنما همسفر تکتم (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر تکتم رهجوی راهنما همسفر تکتم (لژیون هفتم)
ارسال مطلب: همسفر زهرا دبیر سایت
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
175