English Version
This Site Is Available In English

هیچ مسئله‌ای حل نخواهد شد، مگر آنکه درک درست و کاملی از صورت مسئله آن حاصل شود

هیچ مسئله‌ای حل نخواهد شد، مگر آنکه درک درست و کاملی از صورت مسئله آن حاصل شود

به نام قدرت مطلق « الله »

چهارمین جلسه از دوره شصت و دوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار ویژه مسافران و همسفران با استادی:راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی : مسافر محسن و دبیری: مسافر محمد مهدی با دستور جلسه « صورت  مسئله اعتیاد» در روز شنبه پنجم مهرماه ماه 1404 راس ساعت 17 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر،

 

به رسم همیشه واقعا از خدا شاکر و سپاسگزارم که همچنان در کنگره حضور دارم و در جایگاه یک خدمت‌گذار، تنها می‌توانم در این موقعیت‌های کلی خدمت کنم. دستور جلسه این هفته صورت مسئله اعتیاد است. طبیعتاً هیچ مسئله‌ای، هیچ مشکلی و هیچ گره‌ای حل نخواهد شد، مگر آنکه درک درست و کاملی از صورت مسئله آن حاصل شود.

به یاد دارم زمانی که به مدرسه می‌رفتیم، در کلاس‌ ریاضی یا هنگامی که هندسه و این موارد را داشتیم، معلمان و اساتید بسیار تأکید داشتند که ابتدا باید صورت مسئله را فهمید تا بتوان پاسخ درست را به راحتی یافت. در مسائل فیزیک نیز همین‌گونه است، مسائل شیمی نیز به همین صورت، و در کل در هر مکانی که می‌رفتیم، هر سوالی که صورت مسئله‌اش را توانسته بودیم به درستی بفهمیم و درک صحیحی از آن داشته باشیم، پاسخش نیز پیدا می‌شد. آن سوالاتی که اشتباه پاسخ داده می‌شد، عمدتاً به این دلیل بود که من نتوانسته بودم صورت مسئله را به طور کامل متوجه شوم.

در مورد اعتیاد نیز همین‌گونه است، در مورد تمامی بیماری‌ها نیز به همین صورت و در مورد همه مسائل زندگی بشریت نیز چنین است. اگر درک درستی از صورت مسئله یک پدیده به دست نیاید، قطعاً راه حل درستی نیز برای آن پیدا نخواهد شد. راه حل‌های مختلفی برای اعتیاد مطرح شده که همگی شکست خورده‌اند. به قول آقای مهندس که همین چهارشنبه در همان کلام اول فرمودند که "اعتیاد درمان ندارد". این جمله همه چیز را خراب کرد. وقتی می‌گوییم درمان ندارد پس دنبال راه حل گشتن دیگر معنایی ندارد. وقتی من به سوالی می‌گویم پاسخ ندارد، دیگر معنی ندارد که برای آن به دنبال راه حل بگردیم. عده‌ای آمدند و گفتند که مواد مخدر سم است و باید از فرد معتاد سم‌زدایی کرد. حالا نمی‌خواهم به جزئیات آن بپردازم. همه ما می‌دانیم که قضیه سم‌زدایی چه فاجعه‌ای به بار آورد و چه تعداد از افراد حتی جان خود را به خاطر این روش از دست دادند. پس از آن آمدند و گفتند "دارو درمانی" که با یک سری داروهای روان‌پزشکی همراه بود که آن هم واقعاً فاجعه‌آفرین بود و مسائل بسیاری به وجود آورد که هیچ‌کدام پاسخ درستی نداشت.

همین چهارشنبه هفته پیش، گردهمایی بود و ما با چند تن از دوستان از کنگره رفتیم. خانم دکتری با کلی تجربه و تبحر آنجا بودند تا در مورد اعتیاد و بی‌خوابی معتادانی که در کمپ‌های ترک اعتیاد هستند، سخنرانی کنند. مسئله‌‌‌ای را مطرح کردند و من سوال کردم: "خانم دکتر، این افراد بی‌چاره وقتی یک ماه یا دو ماه خواب ندارند، راه حل شما چیست؟" ایشان گفتند: "سوال خوبی پرسیدید. رایحه‌درمانی و موسیقی‌درمانی." مثلاً گفتند: یک پارچه آغشته به گلاب بالای سرشان می‌گذارند که بسیار تأثیرگذار است و نیز استفاده از موسیقی‌های مناسب که آن هم بسیار تأثیرگذار عنوان شد و رنگ‌آمیزی محیط کمپ‌ها. یکی از دوستان کنگره که آنجا حاضر بود، آن حکایتی که آقای مهندس تعریف می‌کنند را گفت که فردی را نزد طبیب بردند. طبیب گفت: صد ضربه شلاق به او بزنید. آن شخص گفت: آقای طبیب، یا تا به حال شلاق نخورده‌ای یا نمی‌دانی صد ضربه شلاق یعنی چه. دوستان آنجا مشارکت کردند و گفتند: آخه یعنی چه؟ خماری هم کشیده‌اید خانم دکتر؟ با گلاب و رایحه‌درمانی و موسیقی‌درمانی مگر مشکل حل می‌شود؟

نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که تا این حد صورت مسئله اعتیاد به درستی خارج از کنگره درک نشده است. اما در کنگره، این صورت مسئله پیدا شد.
در میان صحبت‌های آقای مهندس، همه ما می‌دانیم که یک "جایگزینی" اتفاق افتاده است: جایگزینی مواد مخدر خارجی با مواد شبه‌افیونی جسم خودمان. این شده صورت مسئله اعتیاد. و بیشترین بخشی که آقای مهندس نیز همواره بر آن تأکید داشته‌اند، این است که اعتیاد بیشتر یک بیماری جسمی و فیزیولوژیک است. فیزیولوژی باید درمان شود. خب، حالا که این را متوجه شدیم و دریافتم که صورت مسئله این است، اکنون می‌توانید دنبال راه حل بگردید.

برای آنکه بتوانیم ساختاری را که دچار بهم‌خوردگی و بی‌نظمی شده است،به حالت تعادل طبیعی اولیه‌اش بازگردانیم و به جسم خود کمک کنیم، باید روش مناسبی داشته باشیم. متد D.S.T مناسب‌ترین روش است. باید به کمک این جسم بیاییم. جسمی که خراب شده و بهم ریخته است و قادر نیست تولیدی داشته باشد. داروی ماسب مصرف میکنیم همان شربت O.T که همه‌ی دوستان در کنگره مصرف می‌کنند و کامل‌ترین دارو برای درمان اعتیاد به شمار می‌رود.

درمان اعتیاد نیازمند یک بازه زمانی مشخص و مناسب است. این بازه زمانی مشخص، یک گره مجهول است. برای درمان هر بیماری، یک زمان مشخصی لازم است. به عنوان مثال، در میان نزدیکان خانواده‌ی خود، فردی  هست که بیماری دارد و هر بار که نزد پزشک می‌رویم و می‌پرسیم: جناب دکتر، تا چه زمانی باید داروها را مصرف کنیم پاسخ می‌دهند: نمی‌دانم، حالا فعلا مصرف کنند. این شرایط تقریباً برای همه بیماری‌ها وجود دارد، اما در روش درمانی کنگره، بازه زمانی کاملاً مشخص است: حداقل ده ماه و پله‌های بیست و یک روزه.

وقتی صورت مسئله مشخص شد، به دنبال راه حل رفتیم و راه حل پیدا شد. سپس به دنبال دارو رفتیم و دارو نیز پیدا شد. با مشخص شدن بازه زمانی، به یک درمان قطعی برای اعتیاد، و برای اعتیاد به هر نوع ماده مخدری دست یافتیم. به همین دلیل است که هنگامی که تازه‌واردی از در وارد می‌شود، با قاطعیت و اطمینان به او می‌گوییم: "دوست عزیز، اعتیاد شما صددرصد درمان دارد."وقتی در قسمت راهنمای تازه واردین خدمت میکردم، با افرادی که نگران بودند و سوال می‌پرسیدند مانند "من باید سر کار بروم، همیشه تصور کمپ و خماری را داشتم، تصور می‌کنم آبرویم می‌رود، نمی‌توانم سر کار بروم، بی‌خواب می‌شوم، اعصابم به هم می‌ریزد، تمرکز ندارم"

با قاطعیت بسیار به آنها اطمینان می‌دادم که "به کارت خواهی رسید، به زندگیت خواهی رسید، آبرویت حفظ خواهد شد، احترامت حفظ خواهد شد و در مسائل شخصی و خانوادگی‌ات هیچ مشکلی نخواهی داشت." این اطمینان‌بخشی چقدر ارزشمند است برای همه کسانی که وارد کنگره می‌شوند، و همه این دستاوردها را مدیون آقای مهندس هستیم که به واسطه پیدا کردن صورت مسئله اعتیاد، توانستند این روش درمانی بسیار عالی را برای همه ما به ارمغان بیاورند.

متشکرم که به صحبت‌های من توجه فرمودید.

 

تایپ و ویراست: مسافر محمدعلی لژیون نهم

عکاس:مسافر علی لژیون ششم

بارگزاری:مسافر مهدی لژیون دهم

وبلاگ نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .