خدایا تو را سپاس میگویم و شکر گذار ثانیه به ثانیه لحظههای زندگیام هستم، وقتی نور الهی تو در قلب من هست از هیچگونه پستیوبلندیهای زندگی هراسی به دل راه نمیدهم، زیرابه تو ایماندارم. من یک مصرفکننده قرص متادون بودم، بهصورت وحشتناک قرص متادون مصرف میکردم، وقتی خواستم قرص متادون را ترک کنم، به قرص کلونازپام روی آوردم، مصرف آنهم روزبهروز افزایش یافت، طولی نکشید که در زندگی به پوچی رسیده بودم، ناامید و بیحوصله با ظاهری آشفته، هیچکس به من اعتماد نداشت ازبسکه پلهای پشت سرم را خراب کرده بودم، در همان روزها تصادف سختی کردم که ماشین خودم و فرد مقابل بسیار آسیب دید، دوستم که در ماشین من بود بهشدت آسیب دید، زندگیام پر از اینچنین داستانها و مکافات شده بود، اما با همه این مشکلات، خداوند متعال راه را به من نشان داد و من با کنگره 60 آشنا شدم، هماکنون هشت ماه سفرکردهام، خدا را شکر میکنم، به برکت این مکان مشکلاتم بهطور معجزه گونهای حل شدند، بهطوریکه باورم نمیشود، خدا را شکر میکنم که حال دلم خوب است، من همیشه به دنبال هیجان و انرژی بودم، ولی مسیر را اشتباه میرفتم، انرژی را در قرص و مواد جستوجو میکردم، غافل از اینکه انرژی در جمع اعضای کنگره 60 است، خداوند را شکر و سپاس میگویم که من را از آن تاریکی با مسیر کنگره آشنا کرد و میدانم برداشت من از این مسیر به تلاش خود من بستگی دارد.
نویسنده: مسافر عرفان لژیون ششم
تنظیم و ارسال: مسافر منصور
- تعداد بازدید از این مطلب :
95