در کودکی و نوجوانی در بین مصرفکنندگانی بودم که دور هم جمع میشدند و با یک تشریفات خاص منقل، وافور و سینی و چای و نبات شروع به کشیدن میکردند، یکی از این مصرف کنندهها پدرم بود؛ من آن زمانها درکی از کشیدن تریاک نداشتم فقط یادم میآید که همهی آنها دارای جایگاه اجتماعی بالایی بودند و من فکر میکردم یک جور تفریح و سرگرمی میباشد و از بوی تریاک هم بدم میآمد، به یاد دارم مادرم دیپلماسی رفتار میکرد و دیسپلین و نظمی ایجاد میکرد که ما فکر میکردیم اگر این تشریفات را طبق منقل و وافور نباشد گویی که یک نوع پذیرایی و معاشرت با مهمان کسر میباشد. سالها گذشت و کم کم من تخریب مصرف پدرم را در رفتار و کارهایش مشاهده کردم، عدم اعتماد به نفس، بدبینی، دهنبینی، ترس و عدم دفاع از حق و حقوقش در بین خانوادهاش، همهی این مسائل باعث شده بود پدرم جایگاه خودش را به نابودی بکشاند تا اینکه بعد از مرگ مادرم، پدرم کم کم از مصرف خودش و آن وضعیتی که به وجود آمده بود به ستوه آمد و تصمیم به ترک گرفت البته نه آن ترکهای متعددی که در سالها پیش به نتیجهای هم نرسیده بود. یک روز به دیدن خواهرم در تهران میرود و در آنجا دکتری که شخصی را به کنگره معرفی کرده بود این مکان مقدس را به خواهرم معرفی میکند، وقتی که خواهرم شرایط پدرم را میبیند پیشنهاد میدهد که برای درمانش اقدام کند و به کنگره ۶۰ مراجعه کند. من باور به درمان پدرم داشتم و میدانستم که با علمی که کنگره دارد و صورت مسئلهی اعتیاد برایش حل شده میباشد پس به عنوان همسفر ایشان را یاری کردم و به خواست خودش و روش Dst در کنگره توانست به درمان برسد و اکنون به مدت ۲ سال میباشد که به درمان قطعی رسیده است. صورت مسئلهی اعتیاد برای آقای مهندس که بنیان کنگره میباشد بیست سال پیش حل شده میباشد؛ برخلاف اینکه جوامع علمی و ورزشی اعتقادی به درمان قطعی اعتیاد ندارند این مرد بزرگ و دانشمند توانست با روش تدریجی بسیاری از مبتلایان به بیماری اعتیاد را به زندگیشان برگرداند. از خدای بزرگ و توانا سپاسگزارم که به من و پدرم کمک کرد تا در کنگره هم ماهیت خودم را پیدا کنم و هم پدرم به درمان قطعی رسید. بسیاری از جوامع علمی معتقد میباشند که اعتیاد مسمومیت مزمن میباشد و اعتیاد درمان ندارد، چطور میشود که مردی با تعقل و تفکری درست با الهام از ماه مبارک رمضان میتواند صورت مسئلهی اعتیاد را برای همیشه حل نماید و مجبور نباشد که مانند بقیه پاککن به دست باشد و آن را پاک کند، قطعاً الهامات و شهودی که به آقای مهندس در ماه مبارک برای پیدا کردن راه حل قطعی در این ماه شد چیزی جز نیرو و خواست الهی نبوده است. هر کسی با نیروی تعقل و تفکر خودش و با سعی و تلاشش در این جهان هستی سهمی برای رشد کامل انسانهای دیگر دارد و رسالتش این میباشد که در جهت آن توانایی بکوشد برای یاری رساندن به انسانهای دردمند. پدر من هم سن و سال آقای مهندس میباشد وقتی نزد ایشان برای رهایی رسیده بودند از احترام و حرمت خاصی برخوردار شدند و من افتخار کردم به پدرم که در این سن با سعی و تلاش خودش به درمان رسید. من از آقای مهندس و خانواده اش که در جهت پویایی و احیای جمعیت انسانی بسیار انرژی میگذارند سپاسگزارم و از خداوند برای ایشان عمری طولانی و مفید را خواستارم.
نویسنده: فیروزه، راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر شیما (لژیون سوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود
- تعداد بازدید از این مطلب :
159